ایلنا از کرمان گزارش میدهد؛
دست آفریده های زنان کویر، آب را به قنات ها برگرداند/ گوجینو؛ سایهای در آفتاب کویر

هشت حلقه قنات با هنرمندی سرانگشتان زنان کویر لوت زنده شد تا صدای پای آب دوباره در دل قنات های حاشیه دشت، شنیده شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در یک گَعده شش نفری، تصمیمی باور نکردنی گرفتند، زنان دهستان تکاب در استان کرمان با هنرمندی دستان شان صدای پای آب را دوباره به قناتها برگرداندند.
از آن تصمیم حالا ۱۰ سالی است که میگذرد، اما ذرهای از اشتیاق شان برای نجات محیط زیست کم نشده است، زنانی که مردانه به پا خواستند و با بخشی از درآمد حاصل از حصیر بافی، پته دوزی و سوزن دوزی های شان، ۸ حلقه از قنات های دهستان شان را لایروبی کردند که سالها پیش دیو خشکسالی گلوی شان را فشرده بود. این زنان ۱۵درصد از عایدی فروش صنایع دستیشان را کنار گذاشتند تا صرف محیط زیست کنند.
«گوجینو» سایهای در آفتاب کویر
سمفونی شورانگیز آب و تلاقی سوزن با پارچه در کنار پته دوزیهای دست بافته زنان محلی تکاب و شهداد، امید را به کویر نشینان لوت برگردانده است.
حالا صدای پای آب از جغرافیای کویر لوت با دست آفریدههای زنان هنرمند این منطقه به گوش میرسد.
«فریبا رادی»، «نجمه راز»، «سمیه ابرهیمفر»، «زهرا شفیعآبادی»، «اسما شایگان» و «فاطمه رادی»، همان ۶ زنی هستند که هسته اولیه پروژه «توانافزایی زنان جوامع محلی در دستیابی به معیشت پایدار از طریق منابع آبی (قنات)» را کلید زدند تا موسیقی نشسته در فرهنگ و هنر منطقه را با پایداری محیط زیست، در دشت لوت تلفیق کنند.
این زنان، امروز با گذشت ۱۰ سال توانستهاند جمعیتی افزون بر ۲۰۰ نفر از زنان روستایی را با خودشان همراه کنند.
«گوجینو» نام برند تجاری محصولات جمعیت ۲۰۰ نفری خورشید بانوهای کویرنشین کرمان است که با پته دوزیهای شان داستان زنانی را میگویند که برای احیای قناتهای وطن شان به پارچه ها، نقش های الوان زدند و با سوزن دوزی، پته دوزی و حصیر بافی، آثار نفیسشان را روانه خانهها کردند تا در این آفتاب سوزان کویر، سایهای بر دست دوزها ودست بافتهایشان باشند و قصه کویر را روایت کنند.
«زهرا مهدیآبادی تکابی» یکی از همان زنانی است که محصولاتش را به نفع احیای قناتها میفروشد، او به خبرنگار ایلنا میگوید: استارت پروژه توان افزایی زنان جوامع محلی از سال نود و سه با همت بلند ۶ نفر از بانوان هنرمند کویر لوت و با آورده اولیه هر نفر ۲۰هزار تومان زده شد و با همان آورده اندک، صندوق تعاونی راه اندازی و مواد اولیه خریداری و کار تولید صنایع دستی در روستای هدف گردشگری ما (شفیع آباد) شروع شد.
او میافزاید: در روستایمان جایی داشتیم بهنام قلعه و دیدیم فرصت خوبی است که بتوانیم در قلعه خودمان بهصورت مستقیم محصولات مان را بفروش برسانیم.
در ابتدا خیلی مخالفت میکردند، یعنی تمایلی نداشتند که خانمها دور هم بخواهند خودشان به صورت مستقیم محصولات شان را بفروشند، ما با همان شش نفر شروع کردیم که به لطف خدا بازخورد خوبی داشت و دیدیم که از کارمان استقبال میشود، همین موضوع باعث شد که خانم های دیگر آبادیهای اطراف هم، به کار ما ایمان بیاورند و رفتهرفته بچههای گروه ما حداقل از داخل روستا زیادتر شدند.
وقتیکه دیدیم کارمان رونق گرفته و فروش مان رضایت بخش شده، تصمیم گرفتیم درصدی از فروشمان را به منفعت جمعی، اختصاص دهیم. بدین ترتیب و در گام نخست افراد بیبضاعت و خانوادههای بیسرپرست در لیست کمکهای انسانها دوستانه گروه «گوجینو» قرار گرفتند.
بارشهای افکاری به احیای قنات رسید
البته در همین راستا گزینههای زیادی در شورای مشورتی گروه، روی میز چیده میشد، اما نتیجه بارش افکاری ما به احیای قناتهای روستا رسید، چون همه به خوبی به این مسأله واقف بودیم که زندگی مردم روستا وابسته به قنات است و اگر کشاورزی نباشد آبادی هم نیست.
همین ایده ما را روانه روستاهای همجوار کرد و با برپایی جلسات تسهیلگری، توانستیم خانمهای روستاهای مجاور «شفیع آباد» را هم با خودمان همراه کنیم که بحمدلله امروز این گروه از شش نفر به ۲۰۰ نفر رسیده و حالا آنها عضو تشکیلات گوجینو شده و حاصل دست بافتههایشان در قلعه و یا در فضای مجازی به فروش و پول حاصل از دست رنجشان را بر سر سفره خانواده میبرند و بخشی از آن را هم صرف کمک به قناتها و محیط زیست میکنند.
این اقدام تحسین برانگیز درست زمانی زاده میشود که متولیان استان کرمان به دنبال انتقال آب از خلیج فارس به این استان کویری هستند، اقدامی که زنان این خطه از کشور ثابت کردند که احیای قناتها کار چندان سختی نیست و تنها نیازمند اراده جدی متولیان برای نجات سرزمین شان از خشکسالیهای متمادی است.
این زنان به خوبی توانستند هنرشان را عرضه کنند و با تلاش شان توانستند با راه اندازی صفحه اینستاگرامی گروه «گوجینو» هنرشان را به همگان نشان دهند، زنانی که معتقدند تنها راهی که میتوانست آنان را به منفعت جمعی برساند، احیای قناتهایی بود که حالا با جان گرفتن شان باعث شدهاند تا کشاورزی شان رونق بگیرد.
آنها بافتند، دوختند و تا میتوانستند سوزن زدند تا صدای دلانگیز آب از اعماق قناتها شنیده شود.
این زنان با هنرمندی تمام «گوجی» های دست بافت خود را که امروز همچون خونی تازه در رگ های خشکیده کویر «تکاب» بود، را در معرض فروش گذاشته و میبینیم که قلعه قدیمی روستا محل ورود و خروج گردشگران از تمام نقاط کشور شده است.
هشت حلقه قنات با سوزن دوزی زنان کرمان، احیاء شد
امروزه هنر پته دوزی کرمان، بعنوان سرمایهای ماندگار باعث شده تا احیای قنات در بخش تکاب این استان کویری جان بگیرد، دهستانی که ۴۰ پارچه روستا دارد و شغل اکثریت مردمانش کشاورزی است.
این دهستان دارای ۵۴ رشته قنات است که از این تعداد ۳۸ رشته قنات زنده و مابقی یا ریزش کرده یا مسدود شدهاند، زنان جامعه محلی تکاب توانستند ۸ رشته قنات را احیا کنند.
حسن مهدی آبادی یکی از مردان مُقنٌی دهستان «تکاب» استان کرمان است که برای احیای قناتها با این زنان ارتباط مستقیم دارد، او تلاش های این زنان را ستودنی میداند و میگوید که آنها با حاصل دسترنج شان توانستهاند، قنات روستاهای شفیعآباد، ده سیف، زیارتگاه، حسینآباد، شورآباد، کریم آباد و ۲ رشته قنات در مهدیآباد را زنده کنند.
این زنان با دسترنج شان توانستهاند یک دستگاه موتور برق و یک بالا بر بخرند تا مجبور به اجاره این ادوات احیایی نباشند و از سوی دیگر در گرمای نفس کیر کویر رمقی برای مقنیها نمیماند که بتوانند با چرخ دستی کار لایروبی قناتها را انجام دهند.
زنی که سه بار به اعماق قنات رفت
یکی دیگر از این زنان هنرمند کویر نشین، فریبا رادی است، شیر زنی دهه هفتادی که سه بار طناب به کمر بست و تا اعماق ۸ تا ۱۶ متری قنات رفت و با کیسههای پر از گِل و لای به بالا برگشت.
او به خبرنگار ایلنا میگوید؛ باید آداب و رسوم لایروبی را به درستی به جا بیاوری و از همان زمانی که به سمت قنات سرازیر میشوی ذکر «خدا بزرگ است» را بگویی تا کار تمام شود، وقتی کیسهها پر شد برای باخبر کردن آنهایی که بالای قنات منتظرند تا کیسهها را بالا بکشند باید بلند کلمه «الا» را صدا بزنی تا طناب را بالا بکشند.
قناتهای صلحآور
او معتقد است که احیای قناتها برای منطقه آنها پیام صلح و دوستی داشته است، چرا که این اقدام احیایی برای آنها فقط جریان آب را به دنبال نداشته بلکه باعث شد تا اختلافات آبی قدیمی طوایف هم حل شود و آنها پس از سالها، دست دوستی به همدیگر بدهند.
این بانوی کویرنشین میگوید: در ابتدا مردان شان مقابل شان گارد گرفتند و با این تصمیم شان به شدت مخالفت کردند، زیرا معتقد بودند که زنان باید در خانم های شان خانه داری کنند و بچه بزرگ کنند، آنها میگفتند که زن را چه به دخالت در آب و قنات.
اما آنها طی فرآیندی نزدیک به دوساله کارگاه های تسهلیگری با ویدئوهای مشارکتی راه اندازی کردند و از روند فعالیتها و اهداف شان تولید محتوا کردند و به تمامی روستاییان نشان دادند تا آنان را مجاب به مشارکت در این طرح زیست محیطی کنند.
دنیای زیر قنات
رادی تا پیش از این آرزو داشت که قنات را از نزدیک ببیند اما بخت با او یار بود و دست تقدیر او را تا اعماق قناتها کشاند، او میگوید: روزی که با همراهی دوستم «سمیه ابراهیم فرد» میخواستیم وارد قنات شویم، آبدارها و مقنیها از ما نامه کتبی گرفتند که با مسئولیت خودمان وارد قنات شدهایم.
نامه را نوشتیم و پس از آن طناب به دور کمرم بسته شد، با چرخها آرام آرام از بین میل چاه پایین رفتم. حس و حال عجیبی داشت، من داشتم پله پله به آرزویم نزدیک میشدم، برای رسیدن آب به انگشت پاهایم که از کانال های زیر قنات میگذشت، لحظه شماری میکردم، خنکای آب انگشتانم را قلقلک میداد، من به آرزویم رسیدم، چون همیشه ما در محافلمان فقط در مورد قنات هاحرف زده بودیم اما این بار من دنیای زیر قنات را تجربه میکردم.
آن پایین بعنوان گِل انبار، کیسههای گل و لای که در زبان محلی به آن دول (دلو) میگویند، را جابجا میکردم و با کلمه «الا» کارگران بالای قنات را باخبر میکردم تا کیسه را بالا بکشند، نکته جالب اینکه آب خودش هم به یاری میآید و سنگینی گل و لای انگار با یک زور نسبی به گِل انبار داده میشود.
این بانوی هنرمند کویرنشین ادامه میدهد: من مراقبت، حفاظت و جنگیدن برای قنات را تجربه کردم و حتی در ذهنم هم تصور نمیکردم که زیر قنات یک زندگی دیگر در جریان است.
رادی میگوید: موقعی که با چرخها به بالا برگشتم یکی از مقنیها گفت، حالا که تجربه قنات را به خوبی داری وقتی مردی میگوید یک استکان چای بدهید، نگویید مگر چه کرده اید، فقط چند کیسه گل و لای بالا داده اید.
این بانو به گفته خودش سه بار وارد قنات شده که عمق قنات شفیع آباد ۱۲ متر و دو قنات مهدی آباد ۸ و ۱۶ متر بوده است.
مردم «تکاب» قدر آب را میدانند
او تأثیر فعالیت انجمن گوجینو بر جوامع محلی بخش تکاب را مثبت ارزیابی میکند و میافزاید: این فعالیت احیایی تلنگری شد که همگان بدانند مسأله آب یک موضوع جدی است، نه تنها مردان بلکه کودکان و نوجوانان این منطقه از کشور حالا قدر آب را به خوبی میدانند و نسبت به آب حساس شده اند، آنها دیگر منتظر کسی نیستند که بیاید و آنها را از تشنگی و خشکسالی نجات دهد، مردم دهستان تکاب اکنون ارزش حقیقی آب را به خوبی فهمیده اند.
رادی ادامه میدهد: زمانی که ما کار را شروع کردیم به مردان منطقه خیلی بر خورده بود که وقتی زنی درآمد سوزن دوزیاش را برای احیای قنات میگذارد یعنی مسأله خیلی مهم است.
او میگوید: پسر من حالا خوب میداند که عواید قنات تنها برای کشاورزی نیست و آب آن برای هر آنچه زنده است، اختصاص دارد، هرچند در این مسیر چالشهای زیادی داشتیم، ولی اکنون همه چیز خوب است و مردم منطقه برای آب، دغدغه دارند.
او آب را منشأ صلح در منطقه میداند که وقتی پای قنات به میان بیاید همه، کینهها را کنار گذاشته و هم قسم میشوند.
قناتهای بابرکت
این بانوی هنرمند میافزاید: ما همه اینها را مدیون مینا امین زاده مدیر این پروژه هستیم که باعث شد تا منی که روزی آرزو داشتم طراح باشم، به این هدفم برسم، چرا که در جامعه محلی ما پزیرش رفتن دختران از روستا برای ادامه تحصیل سخت بود. آب؛ مرا به آرزویم رساند و توانستم با پته دوزی حالا طراح تولید زیورآلات برند اختصاصی خودم باشم و بتوانم رتبه اول کشور در مسئولیتهای اجتماعی در سال ۱۴۰۲ و شایسته رتبه اول ایده کسب و کار در ایران بشوم.
گوجینو، فرصتی برای دیده شدن و رشد کردن کسانی که دوست داشتند کاری انجام بدهند ولی نمیتوانستند، شد.
رشتههای طراحی در تولید، دوخت و دوز، فرآوری محصولات، احیای عروسکهای بومی محلی و کاربردی کردن حصیر بافی و دهها استعداد دیگر با احیای قناتها در تکاب زنده شد.
گزارش: آمنه سپهر