لک امیر در گفتگو با ایلنا:
نویسندگان نسل امروز ره به کجا می برند؟!
با توجه به مشکلات فراوان پیش روی نویسندگان و ناشران طی چند دهه اخیر نمی تواند فردایی روشن برای این فعالان فرهنگی در حوزه چاپ و نشر کتاب متصور شد.
دستکم چهار عنوان کتاب با عناوین: «دیوان اشعار لک امیر»، «افسانههای کودکانه لکی(پاچال ئایلکانه له کی)» با نگارش زبان لکی، برگردان رباعیات حکیم عمرخیام به زبان منظوم لکی و جلد دوم افسانههای لکی با نگارش زبان فارسی آماده چاپ دارد که به دلایل مشکلات مالی و عدم حمایت، مدتهاست روی دستش باد کرده است و این درد و رنج تنها مختص به این نویسنده نیست چرا که اکثر نویسندگان نسل امروز به دلیل عدم حمایت و فقدان توجه از همه سو در انزوایی غریب و جانفرسا فرو رفتهاند و روزگارشان را در هالهای از یاس و ناامیدی به سر میکنند که پیآمدهای ناخوشایندی را در جامعه بدنبال خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا از کرمانشاه، به همین مناسبت گفتگویی با این نویسنده و شاعر لک زبان داشتهایم که در پی خواهد آمد:
چه مشکلاتی بر سر راه نویسندگان است که نمیتوانند آثارشان را به چاپ برسانند؟
امیری: مشکلات یکی و دو تا و ده تا و صد تا نیستند، گویی از همه سو بر نویسندگان مشکل میبارد و برایشان مانع تراشیده میشود. بر کسی پوشیده نیست که نویسنده جماعت از حیثمالی زیر خط فقر زندگی میکنند و با این حال تنها راه باقی مانده برای چاپ آثارشان پرداخت هزینهٔ چاپ توسط خود نویسنده است، تضادی که هر گز حل نخواهد شد!. امروزه ناشر کم نداریم.
وجود یازده هزار ناشر در کشور رقم قابل توجهی است ولی بیایم بررسی کنیم از این همه ناشر چند اثر ماندگار تولید و وارد بازار نشر شده است؟! هر چند وزن همهٔ ناشران بخش خصوصی کمتر از یک ناشر دولتی از حیثمالی و امکانات موجود است انتشارات دولتی و نیمه دولتی که همهٔ امکانات و سرمایه را در اختیار دارند. از سوی دیگر تیراژ ۵۰۰ و یا ۱۰۰۰ جلد وگاه حتا ۲۰۰ جلد کتا ب در کشوری که ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد گریه آور است و با این حال هرج و مرج و بلبشو در بازار نشر همه چیز را در هم ریخته و در این میان این نویسندگان هستند که زیر دست و پا له و لورده میشوند و هیچ حامی و فریادرسی ندارند و از سوی دیگر عموم مرد هستند که باید چوب این نبودها و کمبودهای ضروری را که در جوامع بشری از شام شب هم مهمتر هستند، بخورند. شکافهای عمیق و وحشناک اقتصادی که امروزه جامعه ما را در خود فرو برده اثراتش را بر حوزه فرهنگ وهنر نیز باقی گذاشته و آنکه سرمایه و ثروتی ندارد در حال فراموشی وگاه از بین رفتن است، گیریم که این فراموشی و نابودی حتا فرهنگ و هنر آنجامعه باشد؟!
به نظر جنابعالی مشکل از کجا ناشی میشود؟
امیری: عرض کردم مشکلات ده تا و صد تا نیست. از مشکلات ممیزی کتاب که باعثمیشود نویسنده جسارت و صداقتش را در خلق اثر از دست بدهد و بعد هم ماهها و بلکه سالها در پیچ و خم ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی سرگردان باشد و آخر سر هم یا اثرش به طور کلی رد بشود و یا با موارد متعددی اصلاحیه روبرو شود بطوریکه نویسنده روحیهاش را از دست بدهد و خسته و کوفته دست از نوشتن و ادامهٔ فعالیت بشوید تا آنجا که هیچ ناشری هم حاضر به چاپ آثارش با هزینه انتشاراتی نمیشود و بعد مشکل لاینحل پخش و فروش همین ۵۰۰ و ۱۰۰۰ جلد کتاب گرفته تا گران شدن سرسام آور کاغذ و چاپ و غیره در حوزه چاپ کتاب و فقدان هیچگونه حمایت مالی از ناشر و نویسنده و بالاخره عدم توان حتا یک در صد در برابر ناشران دولتی که همهٔ امکانات را به آنها اختصاص دادهاند و هزار و یک رنج و مصیبت دیگر که گریبان نویسنده و ناشر بخش خصوصی را گرفته و همهٔ راهها بر روی او مسدود کرده است و همهٔ اینها دست به دست هم داده و نویسنده و ناشر خصوصی را از گردونه فعالیت خارج نموده وگاه هم با کله چنان بر زمینش زده که نای بلند شدن را برای همیشه از دست داده است. نویسنده در انزوا هیچ کاری از دستش ساخته نیست.
به نظر جنابعالی دولت چه کار میتواند بکند تا نویسندگان و ناشران از این بن بست خارج شوند؟
امیری: دولتها باید فشارهایشان بر روی حوزه نشر را قطع و یا دستکم کم کنند. در سالهای پیش از این وزارت ارشاد لااقل سهمیه کاغذ وگاه زینگی به ناشران و نویسندگان میداد که متاسفانه در دولت احمدینژاد این سهمیهها بطور کلی قطع شد. پیش از سرکار آمدن دولت احمدینژاد وامهایی به نویسندگان برای چاپ آثارشان اختصاص داده میشد که متاسفانه آن هم قطع شد. قیمت کاغذ، هزینهٔ چاپ و… در این سالها تا چندین و چند برابر گران شد بدون آنکه در قبال این گران شدن کمترین توجهی به حوزهٔ نشر بشود و طی این سالها گویی به نوعی با ناشران و نویسندگان در افتادهاند. من شنیدهام از سوی برخیها شایعاتی در خصوص ناشران به سمع مسئولین رسیده و به غلط به آنها گفتهاند ناشران مشغول چپاول هستند و میلیارد میلیارد به جیب میزنند. در حالیکه نگاهی گذرا به اوضاع ناشران و نویسندگان در کشور ما مظلومیت و پایمال شدن حق و حقوق بدیهی آنها را به سادگی آشکار میکند و متاسفانه چاپ و نشر در کشور ما گویی متولی ندارد و تنها دشمنانی خونی دارد که کمر به نابودی کامل آن بستهاند. دولت میتواند در بخش ممیزی منصفانهتر و یا دستکم پرشتابتر عمل نماید و میتواند امتیازاتی را در جهت تشویق و ترغیب ناشران و نویسندگان برای ادامهٔ فعالیتشان از خود نشان بدهد و حوزه نشر را که سالهاست با هرج و مرج و بلبشو روبرو است و هر روز تصمیمی در بارهٔ آن اتخاذ میشود را از این حالت نجات دهد که بدبختانه نه تنها چنین نیست بلکه برعکس عمل میشود.
از کارهای خودت بگو، آیا آنها را به ناشر سپردهای، خودت اقدام کردهای؟ کار مجوز قبل از چاپ آنها به چه صورت بوده و کی چاپ خواهند شد؟
من چون خودم ناشر هم هستم از طریق انتشارات تحت مدیریت خودم برای اخذ مجوز قبل از چاپ دو مورد از آنها تاکنون اقدام کردهام. دیوان اشعار لک امیر که حدود شش ماه است برای مجوز آن از طریق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه اقدام کردهام این کتاب با بیش از ۳۸ مورد اصلاحیه روبرو بوده که همهٔ اصلاحات آن را انجام داده و دو باره به ارشاد برگرداندهام تا بلکه مجوز قبل از چاپ آن صادر شود و برای افسانههای کودکانهٔ لکی هم که با زبان لکی و رسم الخط کردی نگاشته شده تقاضای مجوز قبل از چاپ کردهام که از تعداد ۱۷ افسانهٔ موجود در کتاب علیرغم آنکه موضوع فولکلور بومی و منطقهای است اما دو مورد آن به طور کلی دچار ممیزی شده و بایستی از کتا ب حذف شود که در این مورد هنوز تصمیمی نگرفتهام و راستش برای مابقی آثار آماده چاپی که در دست دارم فعلا خستهام و دست نگه داشتهام.
این آثار چه زمانی چاپ میشوند و در دسترس علاقمندان قرار خواهند گرفت؟
ابتدا قصد من این بود هر طور شده در سال جاری و دستکم تا پایان سال جاری دیوان اشعار لک امیر و افسانههای کودکانه را به چاپ بسپارم ولی با وضعیتی که پیش آمده نمیدانم چه خواهد شد. حتا حالا هم که فکرش را میکنم برای هزینه چاپ هم با مشکل روبرو هستم و باید اضافه کنم این تنها رنج و درد من نویسنده نیست بلکه این رنجی است که امروزه نویسندگان مستقل ما با آن روبرو هستند و ذوق و استعدادشان هدر میرود.
چشم انداز شما از آیندهٔ نشر چیست؟
نظر شخص من این است که اگر خیلی هم خوشبین به قضیه نگاه کنیم ولی با چنین اوضاع و احوالی بقولی فاتحهٔ چاپ و نشر و یا دستکم چاپ و نشر آثار جدی و ماندگار در کشور بزرگ و دارای سوابق تاریخی طولانی ما خوانده است. همانطوریکه در طول بیش از سه دههٔ گذشته کمتر اثر قابل قبول و ماندگاری داشتهایم وکمتر نویسندهای به منصه ظهور رسیده است از این به بعد وضع بدتر هم خواهد شد و زیان و ضرر آن را باید جامعه و احاد مردمی بپردازند که از حیثفرهنگی لطمات فراوان و جبران ناپذیری را متحمل شده و خواهند شد.
چه راه حلی برای این مشکل پیشنهاد میکنید؟
سادهترین راه این است که وزارت ارشاد کتابهای ناشران و نویسندگان را خریداری نماید و چون در کشور بیش از ۳ هزار کتابخانه عمومی تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داریم، و این وزارتخاته به هر یک از این کتابخانهها یک جلد کتاب اختصاص دهد، منجر به این میشود که وزارت ارشاد بیش از ۳ هزار جلد کتاب را از هر نویسنده و ناشر خریداری نماید که از این طریق هم کتابخانههای وزارت ارشاد تقویت شدهاند و همین اینکه نویسندگان و ناشران آثارشان به فروش رفته و میتوانند به کارشان به دلگرمی بیشتری ادامه دهند.