ایلنا بررسی میکند؛
نگرانی از سیطره کمیت بر کیفیت در مهارتآموزی/ چطور قرار است بازار کار پوستاندازی کند؟
با وجود هزینه هنگفت برای آموزشهای فنی و حرفهای، برخی کاستیها، این آموزشها را از اهداف خود دور میکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سالانه حدود هفت هزار میلیارد تومان به مربیانی داده میشود که قرار است پوستاندازی بازار کار را رقم بزنند. در سالهای اخیر هر گاه حرف از رفع بیکاری شده، مسئولانی بودهاند که دلیل بیکاری افراد به ویژه فارغالتحصیلان دانشگاهی را نداشتن مهارت اعلام میکنند. مباحث مختلفی در این باره مطرح است که نرخ بیکاری دو رقمی در ایران ربط چندانی به مهارت ندارد و تازه اگر ربط هم داشته باشد، نتیجه انباشت سوءمدیریتها و برنامهریزی ناقص است.
ارتباط مستقیمی بین اشتغال و حجم اقتصاد هست. حجم اقتصاد را با تولید ناخالص ملی و داخلی میسنجند و هرچه وضعیت این شاخصها بهتر باشند، شغل هم بیشتر است. بهبود این شاخصها نیازمند سرمایهگذاری داخلی و خارجی است که به دلایل مختلف آنطور که باید و شاید اتفاق نمیافتد. خلاصه کلام اینکه در اقتصاد ایران به زحمت همین میزان شغل موجود قابلیت ادامه یافتن دارند و این نیست که اگر افراد کامل متخصص و ماهر شوند، بیکاری رفع خواهد شد. نهایتا افراد متخصص جای افرادی را میگیرند که تخصص کمتری دارند.
بدون اینکه بخواهیم استدلالات فوق را مبنای تعطیلی آموزشهای فنی و حرفهای قرار دهیم، لازم است هدفگذاری این آموزشها را بررسی کرده و ببینیم در شرایطی که عمده بودجه فنی و حرفهای صرف پرداخت حقوق مربیان میشود، اساسا پوست اندازی بازار کار ممکن است یا نه؟
بهروز کردن نیروی کار با تجهیزات قدیمی
«بازار کار پوست اندازی کرده و این وزارتخانه وظیفه دارد که متناسب با این تغییرات برنامههای اشتغال خود را هماهنگ کرده و با مشکلات روبهرو شود.»
این اظهارت را هشتم مهر امسال محمد شریعتمداری (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) بیان کرد. همان روز او گفت: بودجه سالانه فصل آموزش فنی و حرفهای هشت هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است که ۸۵درصد آن به حقوق مربیان اختصاص دارد.
این در حالی است که محمدرضا سپهری (دبیر شورای عالی آموزش و تربیت فنی، حرفهای مهارتی) میگوید: بررسیها مشخص میسازد ۷۵ درصد بودجه سازمان آموزش فنی و حرفهای مربوط به تملک دارایی هنرستانهاست و بسیاری از کارگاهها و هنرستانها تجهیزات لازم را ندارند.
کنار هم قرار دادن این اظهارات میتواند ما را به این نتیجه برساند: بودجه فنی و حرفهای دارد صرف امورات روزمره میشود و با مضیقه در آموزش و آوردن تجهیزات جدید روبهرو هستیم و این کیفیت آموزش را پایین میآورد.
مهارتآموزی و تغییر
در برخی فیلمها با محوریت کار شاهد هستیم که فردی تحصیلکرده به کارخانهای وارد میشود و آن را زیر و رو میکند. فرض بر این است که در کشور بسیاری از کارخانهها و کارگاهها با روشهای قدیمی کار میکنند و از دانش روز به دور ماندهاند. تزریق نیروی ماهر باید منجر به تغییری اساسی در روشهای کار شود، اگر فرد به اصطلاح ماهر، به روز باشد.
بودجه سالانه فصل آموزش فنی و حرفهای هشت هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است که ۸۵درصد آن به حقوق مربیان اختصاص دارد
گشواد منشی زاده (کارشناس روابط کار) به ایلنا میگوید: ماهر بودن نسبی است و به نظر میرسد آن نیرویی را که در ایران ماهر میخوانند، صرفا کارگر صفر نیست و اطلاعاتی ناچیز درباره کار دارد. مثلا نام دستگاهها را میداند و به صورت مبتدی میتواند با آنها کار کند، اما این آن نیرویی نیست که قرار است تغییر ایجاد کند.
او ادامه میدهد: اگر از پوستاندازی در بازار کار حرف میزنیم باید متخصصانی داشته باشیم که به کارخانه یا کارگاه بروند و ماشینها را جوری به کار بگیرند که تولید بهبود یابد و بهرهوری بالا برود. تربیت چنین نیرویی منوط به داشتن تجهیزات به روز و مربیان کارآمد است، اما در بسیاری موارد ما فقط کلاسهایی برای آموزشهای مقدماتی داریم.
این کارشناس روابط کار با اشاره به اینکه عمده بودجه فنی و حرفهای صرف پرداخت حقوق مربیان میشود، میگوید: این یعنی ما به زحمت کارگاههای موجود را که احتمالا ماشین آلات آن قدیمی است، سر پا نگه میداریم. در واقع چنین وضعیتی ما را از اهداف خود دور میکند. افراد قرار است آموزش ببینند و بازار کار را متحول کنند. وقتی ماشینآلات و تجهیزات کارگاه قدیمیتر از ماشین آلات و تجهیزات کارخانه باشد، عملا همان اتفاقی میافتد که در مراکز آموزشی ما میافتد؛ فرد تازه بعد سالها تحصیل باید برود کارآموزی کند.
با وجود اینکه این رویکرد پذیرفته نیست که آموزش تمامی مشکلات بازار کار ما را حل میکند، اما کسی منکر ضرورت مهارت آموزی نیست. در مواردی به نظر میرسد این مهارت آموزی از اهداف خود به دور افتاده است. افراد در کلاسهای مهارت آموزی شرکت میکنند نه برای اینکه مهارت خود را بالا ببرند، بلکه برای گرفتن مدرک و راهیابی به بازار کار این کار را انجام میدهند. لازم است جای گسترش کمی مهارت آموزی، کیفیت آموزشها را بالا برد و این مهم جر با استفاده از به روزترین تجهیزات و ماشین آلات ممکن نیست.