پاندمی کرونا و بحران مشاغل/ چگونه اقتصاد کسبوکارهای ایرانی را نجات دهیم؟
ایران و ایتالیا دو کشوری هستند که شدت پاندمی در آنها بیش از سایر نقاط جهان است. همین وضعیت باعث آسیب قابل توجهی به کسبکارهای کشور به ویژه در زمینه صنایعی خدماتی شده که عمدتا شامل کسبوکارهای خرد، کوچک و متوسط هستند. معاونت توسعه و کارآفرینی اشتغال در یک گزارش، نگاهی به سیاستهای اتخاذ شده در چین بهعنوان مبدا شیوع کرونا، برای مقابله با این بحران داشته و سپس سه برنامه مبتنی بر این آموختهها و دو برنامه نوآورانه دیگر ارائه کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پاندمی کرونا ماههاست که جهان را درگیر کرده و شهروندان بسیاری را به قرنطینه خانگی و تعطیلی فعالیتهای روزمرهشان کشانده است. ایران و ایتالیا دو کشوری هستند که شدت پاندمی در آنها بیش از سایر نقاط جهان است. در این میان، علاوه بر گروههای در معرض خطر (نظیر سالمندان، بیماران ریوی، و...) که حیات انسانی آنان تحتالشعاع این پاندمی قرار گرفته است، کسبوکارهای کشور هم بهشدت تحت آثار تغییر رفتار جامعه در واکنش به این پاندمی قرار گرفتهاند. که باعث آسیب قابل توجهی به کسبکارهای کشور به ویژه در زمینه صنایعی خدماتی شده است؛ مشاغلی که عمدتا شامل کسبوکارهای خرد، کوچک و متوسط هستند زیرا ماهیت آنان، ارتباط نزدیک و چهرهبهچهره با مشتریان و مخاطبان است. معاونت توسعه و کارآفرینی اشتغال در یک گزارش، نگاهی به سیاستهای اتخاذ شده دولت چین بهعنوان مبدا شیوع کرونا، برای بحران کسبوکارهای این کشور داشته و سپس علاوه بر ارائه سه برنامه مبتنی بر این آموختهها، دو برنامه نوآورانه دیگر هم ارائه کرده است.
چینیها چگونه به داد مشاغل آسیبدیده از کرونا رسیدند؟
بررسی گزارشهای منتشر شده توسط وزارتخانهها و سازمانهای دولتی چین نشان میدهد که در شرایط پاندمی، بسیاری از کسبوکارهای این کشور، با سطح نقدینگی معمولش، تنها میتوانند یک تا سه ماه به فعالیتشان ادامه دهند. چراکه علیرغم کاهش میزان فروش و درآمدشان در شیوع کرونا، همچنان باید حقوق و دستمزد، اجاره، تامین اجتماعی، مالیات و... را بپردازند. از طرف دیگر، عدم حضور نیروی کار در دوره شیوع، عمده کسبوکارها را با کمبود شدید نیروی کار مواجه کرده است. در کنار اینها، عدم دسترسی به مواد اولیه موجب اختلال در زنجیره تامین میشود.
پیمایشها نشان میدهد در زمینه کسبکارهای خرد- کوچک- متوسط و همچنین خدماتی، مهمترین مداخله مطلوب دولت ابتدا در حوزه اجاره و سپس مالیات بوده است. یعنی حمایت مالی و تامین اجتماعی در اولویتهای بعدی قرار گرفتهاند.
از زمان شیوع کرونا در چین، دولتهای مناطق مختلف این جمهوری برنامههای متنوعی را برای جلوگیری از عدم ورشکستگی و احیای کسبوکارهای خرد اجرا کردند. در این میان بیش از همه، سه منطقه پکن، شانگهای و گوانگدانگ (به مرکزیت گوانجو) بر اقتصاد چین تاثیرگذارند و عمده کسبوکارهای خرد و خدماتی را در خود جای دادهاند؛ بنابراین این گزارش به بررسی برنامههای این سه منظقه پرداخته است.
برنامههای این سه منطقه را میتوانید در جدول شماره ۱ ببینید:
جدول شماره یک
معرفی سه برنامه مبتنی بر آموختههای چین برای نجات کسبوکار ایرانی
با نگاهی به تجربه چین و سه منطقه مهم اقتصادی آن، میتوان برنامههایی حمایتی از کسبوکارهای ایرانی را به دولت پیشنهاد داد. برنامههای محتملی که پیشروی دولت ایران برای جلوگیری از عدم ورشکستگی مشاغل در مواجهه با پاندمی کرونا وجود دارد در دو دوسته «برنامههای هزینهزا» و «برنامههای غیر هزینهزا» تقسیم میشوند. با توجه به اینکه دولت اکنون در محدودیت بودجهای قرار دارد، پیشبینی میشود برنامههای هزینهزا یا کلا مورد پذیرش سیاستگذاران قرار نگیرد و یا در صورت پذیرش، در عمل به شکل ناقص و جزئی اجرا شود که ماحصل چنین اجرایی، تاثیرگذار نخواهد بود. اما برنامههای غیر هزینهزا، میکوشد با بهرهگیری از منابع موجود، بار مالی قاب توجهی به دولت تحمیل نشود.
با اینهمه، از زمان شیوع کرونا در ایران تا امروز، دولت دو برنامه هزینهزا را مشابه آنچه در چین انجام شده، در پیش گرفته است؛ نخست مهلت ۳ ماهه به کسبوکارهای فعال ۱۰رسته و بخش برای پرداخت اقساط وامهایشان و دیگری ارائه وام ۱ تا ۲ میلیون تومانی با وثیقه یارانه. اما با توجه به برنامههای حمایتی چین، همچنان سه حوزه دیگر یعنی «مالیات»، «اجاره» و «بیمه» هم میتواند به عنوان برنامههای پیشروی دولت ایران مدنظر قرار بگیرد که البته هر سه برنامه، هزینهزا محسوب میشوند.
در جدول شماره ۲ میتوانید این سه برنامه پیشنهادی به دولت را ببینید:
جدول شماره دو
پیشنهاد ۲ برنامه نوآورانه غیر هزینهزا به دولت
با توجه به اینکه سه سه برنامه فوق هزینهزا هستند و شرایط اقتصادی دولت احتمالا اجازه اجرای کامل آنها را نمیدهد، به نظر میرسد بهترین برنامهها برای قرار گرفتن روی میز دولت، برنامههای نوآورانه غیرهزینهزا هستند که در اینجا به دو نمونه آن یعنی «برنامه انتگرال-صفر» و «هدایت پاداشها» اشاره میشود.
معرفی برنامه انتگرال-صفر
اگرچه پاندمی کورونا، کسبوکارهای خرد، کوچک، متوسط و خدماتی زیادی را در بخشهای متعدد تحت تاثیر منفی قرار داده است، اما بهدلیل تغییر سبک زندگی مردم، صنایع دیگری هم بودهاند که با توجه به شرایط ایجاد شده، فروش قابل توجه یا حتی استثنایی داشتهاند که به همین دلیل برنامه انتگرال صفر، پیشنهاد میکند در سال ۱۳۹۹سهم مالیات، تامین اجتماعی و دیگر عوارض قابل توجهِ کسبوکارهای آسیب دیده از کرونا، توسط دریافت چند درصد مالیات بیشتر از کسبوکارهای صنایع پرفروش تامین شود. ضمن اینکه میشود واریز مستقیم همین مقدار توسط خود دولت از محل افزایش درآمد خود از مالیات اخذ شده از فروشِ بسیار بیشترِ این صنایع (نسبت به سال قبل) تامین اما در سال ۱۴۰۰این سهم معکوس شود. بهطوریکه مبلغ اضافی اخذ شده از صنایع پرفروش، توسط کسبوکارهای خرد، کوچک، متوسط و خدماتی بازپس داده شود. بهعبارت دیگر، در سال ۱۳۹۹ مبلغی توسط کسبوکارهای صنایع پرفروش به کسبوکارهای آسیبدیده قرض داده میشود (البته از طریق مکانیسم مالیات) اما این مبلغ در سال ۱۴۰۰ (مجددا از طریق مکانیسم مالیات) بازپس گرفته میشود.
چهار نمونه از کسبوکارهای پرفروش در ایام شیوع کرونا را میتوانید در جدول شماره ۳ ببینید:
جدول شماره سه
معرفی برنامه هدایت پاداشها
هر ساله، مبالغی تحت عنوان پاداش (از جمله هدیه، عیدی، مناسبتها و...) توسط سازمانهای دولتی، شرکتها و صندوقهای وابسته به دولت، سازمانهای حاکمیتی و... به پرسنل اعطا میشود. در این برنامه، پیشنهاد میشود تا درصدی از این پاداشها با هدف تحریک تقاضا و تحت عنوان بن، به پرسنل برای خرید محصول/خدمت کسبوکارهای آسیبدیده اعطا شود. البته کسبوکارهایی جزو این برنامه قرار خواهند گرفت که تقاضا برای محصول/خدمت آنها از نوع غیرانباشتی باشد (مانند اقامت در هتل، مراکز تفریحی، یا رستورانها که قابلیت انباشت ندارند). برای اجرای نهایی این برنامه، میتوان با بهرهگیری از سازوکار مورد استفاده توسط سایتهای کنونیِ ارائه تخفیف، به نحوی با ساماندهی این کسبوکارهای آسیبدیده، بنها را به سمت آنها هدایت کرد.
علاوه بر این دو برنامه، بحران کرونا فرصت خوبی است تا دریچه جدیدی پیشروی سیاستگذاران کشور گشوده شود و آن، تلاش برای نوآوری سیاستی و عبور از سیاستهای رایج و حتی ورود به سیاستگذاری باز است؛ یعنی باز بودن نسبت به روشهای جدید فکر کردن از طریق فراهم آوردن بستری برای ورود ایدههای جدید توزیع شده در جامعه.
نگاهی به پاندمی کرونا به مثابه یک فرصت
پاندمی کرونا و فضای اضطرار ناشی از آن، میتواند یک فرصت باشد. از یک طرف، این بحران و فشار ناشی از آن، بهترین فرصت برای غلبه بر اینرسی ذاتی دولتها و حرکت به سمت دولت دیجیتال و قرار دادن همه خدمات در بستر آنلاین است. برای مثال، از همین فرصت میتوان برای ایجاد بستر احراز هویت دیجیتال، امضای دیجیتال، و حذف دفترچههای تامین اجتماعی بهره برد. از طرف دیگر، این بحران فشاری است بر کسبوکارها برای آموزش و توانمندسازی کارکنان خود در زمان آزاد ایجاد شده و حرکت به سمت روشهای مدرن فروش، برندینگ و خدماتدهی به مشتری (نظیر بانکداری تمام دیجیتال). در واقع دولت به خوبی میتواند از فرصت پیش آمده استفاده کرده و با تعریف مشوق مشروط (ارائه مشوق، مشروط به ورود به حوزه دیجیتال) کسبوکارهای داخلی را تشویق به ارتقا کند.
اینگونه بحرانها، جدای از آسیبهایی که بههمراه خود دارند، فرصتی هستند برای روی آوردن به نوآوریهای سیاستی؛ چراکه محدودیت و فشارها، گاهی بهترین ابزار برای واداشتن انسان به نوآوری هستند. تجربه تاریخی کشورهای موفق در فرآیند توسعه نیز بهخوبی مؤید آن است که راه توسعه، اگرچه میتواند از طریق یادگیری از دیگران تسهیل شود، اما نهایتا آنچه مسیر اصلی یک کشور را تعیین میکند، نوآوری در همه ابعاد بهخصوص در حوزه سیاستگذاری خواهد بود.