خانه پرستار طی نامهای به رئیس جمهور مطرح کرد:
خانه پرستار به نشانه اعتراض در مراسم روز پرستار شرکت نمیکند/ سیاستگذاریها در وزارت بهداشت در انحصار پزشکان است
خانه پرستار ضمن انتقال اعتراض شدید جامعه پرستاری کشور به بیتوجهی وزرات بهداشت و دولت به عدم رفع موانع خدمتی جامعه پرستاری که در حقیقت مشکلات مردم میباشد، هیچ دلیلی برای شرکت در نمایشهای روز پرستار نمیبیند و در هیچیک از مراسمهای روز پرستار شرکت نمیکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، خانه پرستار در آستانه روز پرستار طی نامهای به رئیس جمهور نسبت به انحصار سیاستگذاری در دست پزشکان در وزارت بهداشت و درمان، عدم اجرای قوانین حمایتی پرستاران و تبعیض در نظام پرداخت به پرستاران اعتراض کرد.
در بخشی از این نامه آمده است: وقتی پرستاری کشور زیر فشار سنگین کار ناشی از کمبود شدید نیروی انسانی و از طرفی مواجهه مکرر با عوامل بیماریزای خطرناک مثل ایدز، هپاتیت، سل و سوانح هوایی و زمینی آنفولانزاهای متنوع خوکی و مرغی جانشان تهدید میشود و حتی در محیط کار امنیت جانی ندارد و همواره در معرض خشونتهای کلامی، رفتاری و فیزیکی، بیماران، همراهان و بعضی پزشکان قرار گرفته و بدون اینکه خود مقصر باشند، مورد ضرب و شتم قرار میگیرند، آیا جشن معنا پیدا میکند؟ زمانیکه که تبعیضهای همهجانبه از اختلاف فاحش و چند ده برابری در پرداختها تا تبعیض در برخورداری از مزایای قانونی و امکانات گرفته تا تبعبض در جایگاهها، برخوردها، نگاهها و رفتارها در لایه لایه سطوح مدیریتی جاری است، نمیدانیم جشن چه توجیهی دارد؟ وقتی قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری مصوب مجلس شورای اسلامی و علیرغم تکلیف دولت در برنامه ششم دولت و بعد از ۱۳ سال اجرایی نمیشود، آیا باید جامعه پرستاری خوشحال باشد؟
در ادامه این نامه میخوانیم: وقتی پرستاری از مزایای قوانین سخت و زیانآور و حتی ارتقای بهرهوری به بهانههای واهی محروم و حتی تفاوت تطبیق حکمی که میگرفته، قطع شده است، آیا باید در جشن روز پرستار شرکت نماید؟ آیا برای حقوق حدود ۲تا ۳ میلیون تومان در ماه و اضافهکاری اجباری که چندین ماه پرداخت نشده و چندرغاز کارانهای که ۱۶ ماه پرداخت نشده است و در گذاران حداقلهای زندگی مشکل دارند یا برای تحقیر و تهدید پرستاران توسط مدیران، روسای بیمارستانها و دانشگاهها و عواملشان، باید در مراسم جشن روز پرستاری شرکت کرد؟
در بخش دیگری از نامه خانه پرستار آمده است: این درحالی است که بنا بر سیاستهای نادرست، دهها هزار میلیارد تومان بودجه بطور مستقیم و صدها هزار میلیارد بطور غیرمستقیم از جیب مردم گرفته شده است تا یک درصد مالیات بر ارزش افزوده و منابع هدفمندی یارانه که همگی از بیتالمال بوده (معادل حدود ۹ درصد درآمد ناخالص ملی ) به چاه لایتناهی نظام سلامت واریز شود. نتیجه آخر آن میشود که نه دریافتکنندگان خدمت راضی هستند و نه ارائهدهنگان خدمت و از طرفی دیگر شیفت منابع به سمت نظام سلامت منجر به خالی شدن سفرههای مردم حتی از لبنیات و گوشت به عنوان قوت اصلی و پایه مردم شود که کمبود آن میتواند باعث سوءتغذیه و منشا بسیاری از بیماریهایی شود که در آینده هزینههای درمانی سنگینی در پی خواهد داشت.
در ادامه میخوانیم: اینها محصول ضعف در حکمرانی نظام سلامت و دولت است که به علت عدم مشارکت واقعی بقیه گروهها در تصمیمسازی و تصمیمگیری و سیاستگذاریها، عدم حاکمیت قانون، نبود نظارت از سیستمهای مستقل، عدم شفافیت نبود حسابدهی موثر باعث میشود تا افراد یا گروهی که به دنبال منافع چندگانه و اغلب متضاد و با تفکرات انحصارگونه و داشتن منفعتهای ثانویه و با زیادهخواهیهای بیحد وحصر بر وزرات بهداشت حاکمیت مطلق داشته و جهت پایدار کردن و استمرار منافع هنگفت جاری شده تا بالاترین لایههای حاکمیتی نفوذ کرده تا منافعشان حفظ شود، و در این صورت زمینه فساد فراهم میشود و چون حاکمان بر وزرات بهداشت هم دارای قدرت هستند و هم دسترسی به ثروت یعنی منابع دارند بدون در نظر گرفتن اولویتهای بیماران، مردم، نظام سلامت و حتی کشور، تصمیمسازیها، تصمیمگیریها، سیاستگذاریها به سمتی سوق داده میشود که صرفا منافع گروهی خاص تامین شود و برای پیشبرد اهدافشان و بدون در نظر گرفتن شرایط احراز و شایستهسالاری و با انتصاب و دادن پست و میز به عدهای و اعطای امتیاز رانتآور به عده ای دیگر و....اشخاصی وابسته و فرمانبردار را به عنوان نمایندگان خود منتصب تا در راستای اهداف تعیین شده اطاعت امر نمایند و در ساختار وزرات بهداشت مدیران به ظاهر پرستاری که باید دغدغه بیماران و مردم را داشته باشند، بیشتر با فشار بر مجموعه پرستاری سعی در تامین منافع گروه حاکم را را داشته و در این سیستم حکمرانی نه تنها پرستاری بلکه مردم هم فراموش و اصلا دیده نمیشوند و در حقیقت سیاستهای حاکم بر وزرات بهداشت در حوزه پرستاری باعث شده سرمایه اجتماعی و یا به عبارتی اعتماد جامعه پرستاری کشور به وزرات بهداشت، نظام سلامت و دولت به حداقل ممکن رسیده است و این خطری است که تا دیر نشده بایستی چارهای اندیشید.
در پایان نامه خانه پرستار میخوانیم: خانه پرستار ایران به دلیل سیاستهای ناصواب وزارت بهداشت طی سالهای گذشته که باعث سختتر شدن شرایط و زمینگیر شدن پرستاری در ارائه حداقل خدمات لازم به مردم عزیز و همچنین موارد پیشگفت که بارها به طرق مختلف به استحضار حضرتعالی رسیده ضمن انتقال اعتراض شدید جامعه پرستاری کشور به بیتوجهی وزرات بهداشت و دولت به عدم رفع موانع خدمتی جامعه پرستاری که در حقیقت مشکلات مردم میباشد، هیچ دلیلی برای شرکت در نمایشهای روز پرستار نمیبیند و خانه پرستار کشور در هیچیک از مراسمهای روز پرستار شرکت نمیکند.