در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
ضرورت رعایت سهجانبهگرایی در منافع شرکای سهگانه در "اصلاحات پارامتریک" صندوقهای بازنشستگی
عباس اورنگ (کارشناس تامین اجتماعی) معتقد است که طرحِ "اصلاحات پاراسنج (پارامتریک) قانون تامین اجتماعی" به گونهای است که گویی دولت صرفا میخواهد خودش را از بحران صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی نجات دهد.
عباس اورنگ با انتقاد از رویکرد دولت در طرح اصلاحات پاراسنج (پارامتریک) قانون تامین اجتماعی به خبرنگار ایلنا گفت: در قسمتی از این طرح آمده است که از سال ۹۷، میزان معافیت ۲۰ درصد حق بیمه سهم کارفرمایی کارگاههای مشمول این قانون از طی ۵ سال به ترتیب ۲، ۳، ۴، ۵، ۶ درصد کاهش مییابد، تا به صفر برسد.
وی اضافه کرد: برای سازمان تامین اجتماعی چه فرقی میکند که دولت حق بیمههای کارگاههای مشمول را پرداخت کند یا کارفرمایان؟! برای همین میگویم که دولت بیشتر نجات خود را دیده تا نجات یک صندوق بیمهگر را.
این کارشناس تامین اجتماعی با بیان اینکه اصلاحات پارامتریک نباید تنها در حوزه تعهدات اعمال شود و باید حوزه منابع را هم در ظرف خود بگنجاند، گفت: صندوقهای بازنشستگی دو بال دارند: تعهدات و منابع. در حوزه منابع هم باید رویکردهایی داشته باشید تا شاکله صندوقهای بازنشستگی از هم نپاشند. از سویی در صندوقهای بازنشستگی با بیتالمال طرف نیستیم؛ بلکه حقالناس را در اختیار داریم.
اورنگ با بیان اینکه دولت نباید پای خود را از حوزه تعهدات بیرون بکشد و از سویی باید تعهدات دولت را افزایش داد تا منابع صندوقهای بازنشستگی کاهش نباید، گفت: در مورد بالا که از طرح مذکور نمونه آوردم؛ دولت هوشیارانه سهم خود را از منابع کاهش داده است. این نشان میدهد که دولت، خود را افق بلندمدت نمیداند مثلا افق ۵۰ سال آینده را نمیداند. متاسفانه دولتها صرفا خود را دولت امسال و سال آینده میدانند.
وی تصریح کرد: به غیر از دولت سازندگی که افق بلندمدت را در نظر داشت سایر دولتها این تفکر را در حوزه تامین اجتماعی و در کل صندوقهای بازنشستگی داشتهاند که در دوره "ما" مشکلی نباشد، در آینده هر اتفاقی افتاد، افتاد! با این نگاه نخنما و غیرعقلانی نمیتوان از بحران صندوقهای بازنشستگی خلاص شد.
این کارشناس تامین اجتماعی در پاسخ به این پرسش که چرا در شرایطی که کژکاردی در حوزه سیاستگذاری در سازمان تامین رخنه کرده، صندوقهای بیمهگر مانند سازمان تامین اجتماعی، صرفا به قانونی کردن اصلاحات پاراسنج که افزایش سن بازنشستگی، سابقه بیمهپردازی و افزایش نسبت حق بیمه و دستمزد را در دستور کار دارد، دل بستهاند، گفت: درست است. نمیتوان یک بیماری را تنها با یک دارو درمان کرد نیاز به نسخه کاملی داریم.
وی با بیان اینکه نمیتوان در حوزه تعهدات نَفَسِ بیمهشدگان را برید اما از کژکارکردیهای درون سازمانی و برون سازمانی که شاکله سازمان را از هم میپاشند، غافل شد، افزود: برای نمونه شستا. دولت به سازمان تامین اجتماعی میگوید تو به شستا کاری نداشته باش. شستا را به "خودم" بسپار! شستا حوزه سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی است. در واقع کار شستا سرمایهگذاریِ حق بیمهها در فعالیتهای اقتصادی سودده است.
این کارشناس تامین اجتماعی با بیان اینکه از سویی زمانی که میگوییم باید در سازمان صرفهجویی شود، ذهنها به سمت خاموش کردنِ لامپها در ساعت اداری و پس از ساعات اداری و بهینه مصرف کردن انرژی میرود، گفت: اگر میخواهیم بیمهشدگان را برای انجام اصلاحات پارامتریک با خود همراه کنیم باید صرفهجویی را به حوزه مدیریتی تعمیم دهیم. صرفهجویی به معنای بهکارگیری مدیران خوب و کارشناسان خوب است اما اهمیتی برای این مورد قائل نیستیم.
اورنگ با تاکید بر اینکه اصلاحات پارامتریک باید به گونهای انجام شود که آسیبهای اجتماعی را به دنبال نداشته باشد و به اعترض منجر نشود، گفت: طبیعتا بیمه شدهای که امیدوار است اول فروردین سال ۹۸ بازنشسته شود، را نمیتوان به سه سال کار بیشتر یا ۵ سال کار بیشتر واداشت. از سویی اگر بخواهید خروج این افراد را از بازار کار به تعویق بیاندازید، ظرفیتهای اشتغال جدید از بین میرود. در واقع هم باید از صندوقها مراقبت کرد و هم اینکه جلوی افزایش بیکاری را گرفت.
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم اصلاحات پارامتریک را اجرایی کنیم باید به خوبی آن را مفصلبندی کنیم، گفت: این اصلاحات میتواند برای افرادی که باید در سال ۱۴۰۰ بازنشسته شوند به شیوه الف اجرا شود. برای افرادی که در سال ۱۴۱۰ باید بازنشسته شوند باید به شیوه ب اجرا شود. برای افرادی که از امروز شروع به بیمهپردازی میکنند، باید به شیوه ج اجرا شود. به هر صورت باید نظامی استخواندار برای آن تعریف شود تا نارضایتی به بار نیاید.