در گفتوگو با یک فعال صنفی معلمان آزاد مطرح شد؛
حقوق معلمان آزاد کمتر از دستمزدِ کارگری است/آشفتگی در وضعیت بیمه بیداد میکند
صدیقه پاک ضمیر (معلم آزاد) بر لزوم اجتناب از سیاست یک بام و دو هوا و اجرای قانونِ کار یکسان- مزد یکسان در آموزش و پرورش تاکید میکند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، استقرار و گسترش «خصوصیسازی آموزش» نه تنها هزینههای زندگی اقشار فرودست را افزایش داده و به نوعی تبعیض در برخورداری از آموزش کیفی دامن زده، بلکه فضای شغلی جدیدی را نیز در عرصه آموزش به وجود آوردهاست.
«معلمان آزاد» یا همان معلمان شاغل در بخش خصوصی در شرایط متفاوتی با معلمان رسمی مشغول به کار هستند. آنها کارمند دولت محسوب نمیشوند و جزو بدنه آموزش و پرورش نیستند. شرکتهای خصوصی در مقام «کارفرما» با این معلمان قرارداد میبندند و شرایط شغلی آنها براساس قواعد و بخشنامهها، تابع قانون کار و قانون تامین اجتماعیست. صدیقه پاکضمیر، (معلم شاغل در مدارس غیر دولتی و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران) در گفتگوی پیشِرو که به مناسبت هفته معلم ترتیب داده شده، مهمترین مشکل و دغدغه خود و همکارانش را فقدان امنیت شغلی و حقوقهای بسیار پایینتر از دستمزدِ مصوب شورای عالی کار میداند.
مهمترین مشکلات و دغدغههای معلمان شاغل در بخش غیردولتی چیست؟ معلمان آزاد یا همان معلمان بخش خصوصی از چه امتیازات و حقوقی محرومند؟
شرایط شغلی معلمان آزاد بسیار متغیر و آشفته است. شاید شرایط شغلی من که به عنوان یک معلم آزاد در یک مدرسه غیرانتفاعی در مرکز تهران کار میکنم، خوب باشد اما خیلی از همکارانم هستند که در مدارس غیرانتفاعی مختلف کار میکنند و شرایط مناسبی ندارند؛ مثلاً در هر تعطیلی که پیش میآید، تعطیلات عید نوروز و تعطیلات تابستان حتی تعطیلی برف و آلودگی هوا، بیمه آنها محاسبه نمیشود، از حقوقشان هم بابت این تعطیلات کسر میشود. معلمان آزادی را میشناسم که فروردین ماه فقط بابت دو هفتهی دوم حقوق میگیرند و برای دو هفتهی اول که تعطیلات نوروز است، ریالی به آنها پرداخت نمیشود. از طرف دیگر دستمزد معلمان آزاد بسیار پایین است. در کرج، معلمان آزادی را میشناسم که ماهانه 250 یا سیصد هزار تومان حقوق میگیرند. در شهرستانها و استانهای بسیاری اوضاع به همین شکل است و معلمان آزاد خیلی کمتر از دستمزد کارگری، دستمزد میگیرند. من؛ در کهگیلویه و بویراحمد؛ معلم آزادی را در پایه ابتدایی میشناسم که از شنبه تا چهارشنبه از هفت و نیم صبح تا دو بعدازظهر سر کلاس میرود ولی در نهایت ماهانه دویست هزارتومان حقوق میگیرد. اینها همه ظلم و بیعدالتیست.
گفتید در برخی از مدارس برای تعطیلات، بیمه را محاسبه نمیکنند. جریان بیمه معلمان آزاد به چه شکل است و آیا بیمه را به اختیارِ مدیرانِ مدارس گذاشتهاند؟
در برخی از مدارس اینگونه است که برای سه ماه تابستان برای معلم، بیمه رد نمیکنند؛ در واقع فقط برای «سال تحصیلی» بیمه را درنظر میگیرند؛ در مفابل مدارسی هم هستند که معلمانشان را برای «سال تقویمی» کامل یعنی دوازده ماه سال بیمه میکنند. من خودم از معلمانی هستم که فقط برای سال تحصیلی بیمه هستم. معلمانی هم هستند که به نسبت تعداد ساعات تدریس بیمه هستند و این بیشتر در مقطع متوسطه است. در مقطع ابتدایی هم معلمانی هستند که فقط دو روز در هفته تدریس دارند مثل معلمان ورزش که برای آنها هم فقط به تعداد روزهایی که در مدرسه هستند، بیمه رد میشود.
حقوق و دریافتی معلمان آزاد چطور محاسبه میشود؟ آیا براساس قانون کار عمل میشود و حداقل مصوب شورای عالی کار را بهصورت ساعتی پرداخت میکنند؟
طبق قانون، حقوق معلمان آزاد باید براساس قانون کار پرداخت شود ولی در مدارس بسیاری، همین اصل هم رعایت نمیشود و با معلم سر دستمزد چانه میزنند. درنهایت مبلغ دریافتی یک معلم آزاد بسیار کم است.
به عنوان یک معلم آزاد چه خواستهای از بالادستیها دارید؟ از وزارت آموزش و پرورش یا نمایندگان مجلس؛ در کل چه اتفاق یا اتفاقاتی باید بیفتد تا وضعیت شغلی معلمان آزاد بهبود پیدا کند؟
برای ما معلمان آزاد سیاست شغلیِ یک بام و دو هوا اجرا میشود. گزینش ما زیر نظر وزارت آموزش و پرورش است؛ یعنی آموزش و پرورش برای ما مجوز صادر میکند و به ما اجازه میدهد در مدارس غیرانتفاعی درس بدهیم؛ کتابی که درس میدهیم نیز همان کتاب آموزش و پرورش است. قوانینی که داریم اجرا میکنیم و به کار میبندیم، هم قوانین آموزش و پرورش است. پس چطور است که ما از نظر محدودیتها و قوانین زیر نظر آموزش و پرورش هستیم ولی از نظر حقوق و بیمه، این وزارتخانه ما را نیروی خودش نمیداند و در حساب نمیآورد؟
وقتی بحث حقوق و بیمه پیش میآید آموزش و پرورش میگوید شما معلمان آزاد تحت تکفل مدرسه خصوصی محل اشتغالتان هستید. اگر ما زیر نظر آموزش و پرورش کار میکنیم قاعده و منطق حکم میکند که بیمه و حقوق ما نیز زیر نظر وزارت آموزش و پرورش باشد؛ یعنی مثل «معلمان رسمی» با ما برخورد بکنند و ما را در چرخه آموزش کشور به حساب بیاورند و مثل معلمان رسمی به ما حقوق بدهند.
سازمان جهانی کار (ILO) و سازمان جهانی آموزش (EI) که اتحادیه جهانی معلمان است، هر دو بر لزوم رعایتِ قانونِ کار یکسان- مزد یکسان تاکید دارند؛ درحالیکه برای شما معلمان آزاد این اصلِ مبتنی بر عدالت شغلی رعایت که نمیشود هیچ، از شما که در مدارس خصوصی که مردم بابت تحصیل فرزندانشان در آنها پول کلان میپردازند، درس میدهید، توقع میرود بهتر و کیفیتر از «معلمان رسمی» درس بدهید.
دقیقا همینطور است و علاوه بر این، ما معلمان آزاد گاهاً تحت قوانین سختتری کار میکنیم. یکسری قوانین هستند که خود مدارس خصوصی تدوین و اجرا میکنند مثلاً اینکه فلان لباس فرم را معلمان باید بپوشند یا بهمان طور باید رفتار بکنید. خُب معلمی که ماهی دویست و پنجاه هزار تومان حقوق میگیرد چطور باید برود یک لباس فرمِ سیصد هزار تومانی تهیه کند؟ آیا این نوع کارکردن اصلاً برای معلم صرفهی اقتصادی دارد که توقع کیفیت تدریس هم داشته باشند؟
گویا بیشتر، زنان معلم آزاد هستند. در واقع در مدارس خصوصی، بیشتر فضا، فضای زنانه است و مدیران مدارس خصوصی بیشتر سراغ زنان میروند. یک علتش هم میتواند این باشد که زنان در جامعه با دستمزد کمتر حاضر به کار میشوند.
بخشیاش همین است که فکر میکنند زنان راحتتر به دستمزدهای پایین قانع میشوند و به همین دلیل، فضا بیشتر زنانه هست اما در شرایط فعلی به دلیل «ارتش بیکارانی» که از نسلهای مختلف به این سالهایی که هستیم، رسیده، فضای کلی تغییر کرده و تعداد معلمان مرد هم در مدارس غیردولتی زیاد شده. حتی در مقطع ابتدایی هم معلمان مرد حضور چشمگیری دارند؛ درحالیکه قبلا مدارس ابتدای غیردولتی، عرصهی کار زنانه محسوب میشدند.
شما با وجود اینکه معلم آزاد هستید، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران هم هستید. سطح کنشگری معلمان آزاد را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا همه مثل شما در عرصه فعالیت صنفی فعال هستند یا نه؛ چون قرارداد محکمی ندارند و پایشان همیشه روی پوست هندوانه است، میترسند وارد عرصه فعالیت شوند؟
همینطور است؛ علیالقاعده ترسها و دلهرهها برای کنشگری، در بین معلمان آزاد بیشتر از معلمان رسمیست. وقتی که خرداد ماه میشود و میخواهند برای سال بعد با ما قرارداد ببندند، سایهی نداشتن امنیت شغلی روی سر همه معلمان آزاد سنگینی میکند؛ وقتی با هم صحبت میکنیم همه این دغدغهی مشترک را داریم که نه امنیت شغلی داریم و نه آیندهی روشن و مشخص. بنابراین هم دغدغه از دست دادن کارشان است که وارد این فعالیتها نمیشوند و هم اینکه میترسند در گزینش رد بشوند و نتوانند ادامه فعالیت بدهند. الان در هیات مدیره کانون صنفی، فقط من یک نفر، معلم آزاد هستم و آن هم با تغییر اساسنامهی قبلیِ کانون بود که توانستم وارد هیات مدیره شوم.
این اتفاق خوبیست که معلمان آزاد بتوانند در بدنهی تشکلهای صنفی حضور داشته باشند. رویکرد تشکلها چطور است؟ آیا معلمان آزاد را از خودشان میدانند و از مطالبات شما حمایت میکنند؟
بله؛ در بسیاری از بیانیههای تشکلها از خواستهها و مطالبات معلمان آزاد صحبت شده و یکی از مطالبات کلان جامعه معلمان، تغییر وضعیت معلمان آزاد عنوان شده.
در پایان از آموزش و پرور ش درخواست دارم که واقعاً معلمان آزاد را دریابند و یک قانون جامع و یکسان برای معلمان آزادِ سراسر کشور اجرایی کنند که دیگر شاهد این میزان تفاوت حقوقی و آشفتگی در وضعیت بیمه نباشیم. کاری بکنند که ما معلمان بخش خصوصی نیز «معلم» به حساب بیاییم؛ چرا ما به چشمشان نمیآییم و ما را جزو نیروهای این سازمان عریض و طویل نمیدانند؟!
گفتگو: نسرین هزاره مقدم