بایدها و نبایدهای خصوصیسازی؛/۱/
بسیاری از کارخانهها با رانت سرپا هستند/دولت باید واحدهای بحرانی را با برنامه به بخش خصوصی واگذار میکرد/کارشناسان بحران را پیشبینی کرده بودند
یک کارشناس اقتصادی معتقد است: باتوجه به بحران کارخانهها و به کما رفتن تولیدات در ایران بازهم میتوان بسیاری از کارخانهها را از خطر ورشکستگی نجات داد.
جواد نوفرستی (مدرس دانشگاه و کارشناس اقتصادی) در مورد علل اصلی تعطیلی برخی کارخانههای ایران به خبرنگار ایلنا میگوید: موضوع ورشکستگی کارخانهها و رکود تولید، سوژه و موضوع امروز اقتصاد کشور نیست، بلکه این وضعیت از سالها قبل توسط کارشناسان اقتصادی کشور مطرح و پیش بینی شده بود.
وی معتقد است: علل تعطیلی و ورشکستگی کارخانجات به دو دسته عوامل بیرونی (عوامل محیطی و پیرامونی کسب و کار) و عوامل درونی بنگاه تقسیم میشود.
این مدرس دانشگاه تاکید میکند: اینکه همه موضوعات مربوط به تعطیلی کارخانهها را به عوامل بیرونی ارتباط بدهیم اشتباه است و در چنین شکستهایی عوامل داخلی مانند مدیریت هم دخیل است اما علت اصلی این موضوع به عوامل بیرونی بر میگردد.
دولت باید کارخانهها را با قیمت ناچیز واگذار میکرد
وی اضافه میکند: اگر دولت ۱۰ سال پیش شرکتهای دولتی را حتی به بهای ناچیز اما با دریافت برنامههای بلندمدت حفظ و توسعه تولید و اشتغال به بخش خصوصی واقعی و معتبر واگذار میکرد، قطعا امروز با موج بیکاری کارگران و تعطیلی کارخانجات روبرو نمیشدیم، چراکه در همین شرایط سخت فضای کسب و کار، شرکتها و تجربیات موفق در بخش خصوصی واقعی داریم.
در ادامه بیان میکند: با توجه به پیشآمدهای سالهای اخیر و مسائلی که برای کارخانهها پیش آمده است؛ هنوز هم برای اقدام اقتصادی و زنده کردن کارخانهها دیر نیست.
وی ادامه میدهد: درواقع بسیاری از شرکتهای تولیدی دولتی یا خصولتی با مُسکنهای موقتی دولت یا رانتها سرپا هستند.
ما در صنعت ضعف دانش مدیریت داریم
نوفرستی در مورد مشکلات ساختار مدیریتی شرکتها میگوید: میتوان از علل ساختار مدیریت شرکتها به عواملی چون به روز نبودن دانش و تکنولوژی، ضعف دانش مدیریت، ضعف دانش منابع انسانی، ضعف دانش بازاریابی را از مهمترین عوامل مشکلات داخلی بنگاهها برشمرد.
او در خصوص مشکلات بیرونی که سهم بیشتری در ورشکستگی کارخانهها دارند، خاطرنشان میکند: نرخ بسیار بالای سود تسهیلات بانکی که کمر تولید و تولیدکننده را خم کرده یا شکسته است، واردات انبوه رسمی یا قاچاق کالاهای مشابه داخلی با بخشنامههای فاقد ضمانت اجرایی، فضای نامناسب کسب و کار، قوانین متعدد و دست و پاگیر، عدم وجود قوانین حمایتی مالیاتی و بیمه ای و ... عواملی است که تولید را فاقد توجیه اقتصادی کرده است به گونهای که باید هر روز شاهد تعطیلی کارخانه جدید باشیم.
وی با اشاره به سودهای بانکی اضافه میکند: بنگاهداری بانکها، سرمایهگذاری و رقابت آنها در زمین و املاک بجای سرمایهگذاری در بخشهای مولد، رقابت در سودهای بانکی بالا برای جذب سپردهها، باعث شدند هم تولید دچار رکود و فاقد توجیه اقتصادی شود و هم به ایجاد و افزایش تورم کمک کند و حتی امروز با رکود بازار اصلی بانکها، خود بانکها هم خطر ورشکستگی را احساس کنند.
این مدرس دانشگاه معتقد است؛ واردات کالاهای مصرفی به نوعی تولید و صنعت ایران را در کما فرو برده است.
کارخانههای معروف دست از تولید کشیده و به واردات روی آوردهاند
وی ادامه میدهد: اکنون ما شاهد آن هستیم که کارخانههای بسیار معروف و بزرگ در ایران محصولات خود را با لوازم وارداتی به بازار عرضه میکنند چون تولید صرفه اقتصادی ندارد اما واردات به صرفهتر و سودآورتر است و قوانین هم ظاهرا بیشتر از واردات حمایت میکند تا از تولید.
او اضافه میکند: ایجاد تصویر ذهنی منفی از کارفرمایان و سرمایهداران در رسانهها هم به تولید لطمه میزند در حالی که باید برای تولید، کارآفرینی، سرمایهداری و سرمایهگذاری برای تولید، فرهنگسازی و در جامعه تصویر ذهنی مثبت ایجاد نمود.
این کارشناس اقتصاد و بازار ادامه میدهد: بسیاری از شرکتهای مرتبط با صنعت عریض و طویل ساختمان، به دلیل عامل مقطعی رکود این صنعت دچار مشکل عدیده کاهش تولید و خطر تعطیلی مواجه شدهاند که این صنعت استراتژیک که بیش از ۱۰۰ شاخه تولیدی و خدماتی را به دنبال دارد، به روزهای رونق گذشته برگردد تا صدها شاخه تولیدی و صنعتی و خدماتی از وضعیت بحرانی امروز نجات یافته و شاهد رونق در آنها باشیم تا حفظ و افزایش ایجاد اشتغال صدها هزار نفری را انتظار داشته باشیم.
این کارشناس اقتصادی در پایان میگوید: دولت شامل قوای سه گانه، قبل از اینکه کارگران صدها و هزاران کارخانه دیگر مانند آذراب و هپکو اعتراض کنند و دولت ناچار به ورود و پاسخگویی با مُسکنهای موقتی شود، فکری برای سرپا نگه داشتن این کارخانهها بکنند در غیر اینصورت هر روز با مشکلات حادتری مواجه خواهیم شد.