کارگرانِِ "بیکار شده" میگویند:
آتش پلاسکو خیلیها را از نان خوردن انداخت
اینکه میگویند تنها 4 هزار کارگر بیکار شدهاند درست نیست... تامین اجتماعی در حساب و کتابش تنها بیمهشدگان شاغل در پلاسکو را لحاظ کرده و سایرینی که باوجود دریافت مزد بیمه نبودهاند را از قلم انداخته است.
صبح یکشنبه (سوم بهمن ماه) برابر اعلان قبلی وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی کارگران و کسبه ساختمان پلاسکو برای ثبت نام دریافت مقرری بیمه بیکاری به اداره کار جنوب غرب تهران در خیابان 30 تیر مراجعه کردهاند؛ سنگینی شوک حادثه آتشسوزی پلاسکو به حدی است که میتوان از روی چهره و رفتار نگران، این افراد را از سایر افراد حاضر در اداره کار تشخیص داد.
شاید ادامه امیدواری، این افراد را که در ظرف چند ساعت شاهد زیر رور شدن زندگی خود بودهاند هنوز سرپا نگهداشته و باقیمانده همین حس آنها را در چهارمین روز بعد از حادثه به اینجا کشانده تا برای دریافت مقرری بیمه بیکاری اقدام کنند.
سالن شماره 6 اداره کار جنوب غرب تهران برای رسیدگی به وضعیت کارگران سابق ساختمان پلاسکو اختصاص داده شده است، فضایی تقریبا 60 متری مرکب از 5 اتاق که در طبقه اول ساختمان اداره قرار دارد و کارگران مراجعهکننده باید نفر به نفر، فرم در دست برای پیگیری بیمه بیکاری خود به همه این اتاقها سرک بکشند.
تردد از اتاقی به اتاق دیگر تنها فرصتی است که این کارگران را برای لحظاتی به گفتگو میکشاند، گفتگویی که در آن صحبت اصلی، چگونه خلاص شدن از این بحران است.
نگرانی از پرداخت نشدن مقرری بیکاری به بیمهشدگان اختیاری
مردی حدودا 40 ساله که به اقتضای سن، موهای سرش فلفل نمکی شده است؛ تا چهار روز قبل که هنوز ساختمان پلاسکو سرپا بود به عنوان کارگر فروشنده در یکی از واحدهای تجاری آن مشغول کار بود، ظاهرا از بابت بیمه تامین اجتماعی مشکلی ندارد اما نگران است که چون بیمهاش اختیاری است، مقرری بیکاری به او تعلق نگیرد.
انگار اضطراب در صدایش جا خوش کرده و تبدیل به لحنش شده باشد؛ خطاب به اطرافیانش هستند، میگوید قبل از من چند نفر دیگر از همکاران پلاسکو برای فرم پرکردن اینجا بودند، همانها به من گفتند که تامین اجتماعی به بیمه شده اختیاری، مقرری بیکاری نمیدهد.....
اما موضوع تعلق نگرفتن مقرری بیکاری به بیمهشدگان اختیاری محدود به این جمع نمیشود، در سایر اتاقها هم هرجا که بتوان چند نفر را در کنار هم قرار داد، همین صحبت جریان دارد.
در یک قسمت چند کارگر شاغل در کارگاههای ساختمان پلاسکو نشستهاند و سرگرم پرکردن فرم بیمه بیکاری هستند، نگرانی از برقرار نشدن بیمه بیکاری در میان آنها هم وجود دارد.
مرد جا افتاده دیگری که ظاهرا در روز آتشسوزی در محل ساختمان پلاسکو حضور داشته و تنها به دلیل ازدحام جمیعت حاضر در محل حادثه از حضور در محل کارش بازمانده است، با صدایی خسته اما معترض میگوید: مگر میشود به بیمهشده اختیاری مقرری بیکاری نداد؟! .... تا زمانی که ساختمان سرپا و کارگاهها دایر بودند؛ من و 40 نفر دیگر در قسمت باربری ساختمان کار میکردیم و هر ماه از دستمزدمان حق بیمه کسر میشد ......
برای اثبات ادعا اوراق دسته شده بارنامهها را به عنوان مدرک نشان داده و ادامه میدهد: من امروز تمام مدارکم را آوردهام.... و در شرایطی که الان هستم، نمیتوانم هیچ عذر و بهانهای را برای تعلق نگرفتن مقرری بیکاری قبول کنم.
مراجعهکنندگان سالن شماره 6 اداره کار جنوب غرب تهران فقط کارگران سابق کارگاههای پلاسکو نیستند، تعدادی از کسبه پیشین این ساختمان نیز در جمع آنها حضور دارند، اگر تا دیروز احوال کارگران با صاحبکاران مستقر در این ساختمان متفاوت بود؛ امروز حال و روز همه آنها خراب است و هرکدام به نوبت مشغول پرکردن فرم هستند.
جوان بلند قدی که معلوم نیست در زمان دایر بودن پلاسکو کارگر یا صاحب کار بوده است، با طعنه میگوید: بیمه بیکاری فایدهای به حال من ندارد قبلا مقرری بیمه بیکاری دریافت می کردم اما پس از چند بار که بازرسان تامین اجتماعی در نبودنم به خانهام آمدند، مقرریام قطع شد و بعد مجبور بودم تا مدتی با موتور مسافرکشی کنم.
یک ساعت به ظهر ماندهاست، در ساختمان اداره کار جنوب غرب تهران شمار کسانی که برای دریافت مقرری بیکاری مراجعه میکنند رو به افزایش است؛ جدا از بحث تعلق نگرفتن بیمه بیکاری به بیمهشدگان اختیاری شاغل در پلاسکو، افرادی هم هستند که باوجود اشتغال در کارگاههای این ساختمان هرگز بیمه نبودهاند.
کارگران بیمه نشده پلاسکو به یکی-دو نفر محدود نمیشود، تنها کافی است که با دقت بیشتر به صحبت مراجعهکنندگان گوش کرد تا آنها نیز به خوبی به چشم بیایند.
یکی از این کارگران میگوید: اینکه میگویند تنها 4 هزار کارگر بیکار شدهاند درست نیست... تامین اجتماعی در حساب و کتابش تنها بیمه شدگان شاغل در پلاسکو را لحاظ کرده و سایرینی را که با وجود دریافت مزد بیمه نبودهاند را از قلم انداخته است.....
کمتوجهی به رعایت اصول ایمنی همه ما را بیکار کرد
یکی از کسبه سابق پلاسکو که در نزدیک او قرار دارد، جمله ناتمام را اینطور ادامه میدهد: آماری که درباره تعداد بیکاران پلاسکو اعلام کردهاند حداقل از نظر من درست نیست. ساختمان پلاسکو تا زمانی که برپا بود 50 درصد از پوشاک و البسه کشور را تامین میکرد بنابراین شمار کارگران مرتبط با این ساختمان باید خیلی بیشتر از اینها باشد..... هر مغازه پلاسکو دستکم با دو کارگاه پوشاک در ارتباط بود.... که با یک حساب سرانگشتی از تعداد چرخکاران، اتوکاران، برشکاران و کارگران بستهبندی این کارگاهها میتوان گفت که هر مغازه با معاش نزدیک به 100 خانواده در ارتباط بود.
یکی دیگر از کارگران پلاسکو میپرسد؛ حتی اگر با برقراری بیمه بیکاری، اعطای وام ارزان قیمت، استخدامها و در نهایت ساخت بنای جدید در ظرف مدت دو سال به تمامی وعدههای مسئولان مربوطه جامه عمل پوشانده شود، چهکسی امنیت معاش آنها را در طول این مدت تضمین خواهد کرد؟!
او ادامه میدهد: تا قبل از این فاجعه در هر مغازه دستکم 200 میلیون تومان پول نقد، سفته چک و ارز بود و حالا کسبه نگران هستند که با توجه به این اتفاق دیگر نتوانند مطالبات خود را پیگیری کنند و همین بلای جان کارگرانی است که معاش خانوادههای آنها از این راه تامین میشد....
شخص دیگری این گفتگو را اینطور ادامه میدهد: اگر به ما مقابله با حریق را آموزش میدادند امروز زندگیمان در آتش نسوخته بود.... کمتوجهی نسبت به رعایت اصول ایمنی همه ما را بیکار کرد.
گزارش: پیام عابدی، پانید فاضلیان