خبرگزاری کار ایران

قصه‌ی ناتمامِ آق دره؛ همچنان فقر همچنان آوارگی!

قصه‌ی ناتمامِ آق دره؛ همچنان فقر همچنان آوارگی!
کد خبر : ۱۳۹۸۳۸۱

ما کارگران آق دره حامی‌ای نداریم، تنها مانده‌ایم، کسی به فکر ما مرزنشینانِ فقیر نیست....

به گزارش خبرنگار ایلنا، «مردم فقط کار می‌خوان، مردم آق دره در این گوشه‌ی محروم فقط کار می‌خوان؛ چرا معدن طلا و سنگِ تراورتن داشته باشیم اما برای کار آواره باشیم.....».

مردمان محروم آق دره، سال‌هاست که با طعم بیکاری و آوارگی آشنا هستند، طعمی که به شدت تلخ و گویا ماندگار است!

 سال‌ها از وقایع تلخِ خردادماه ۹۵ می‌گذرد، زمانی که ۱۷ کارگر وقتی در اعتراض به بیکاری مقابل دفتر معدن طلا تجمع کردند، کارفرما از آن‌ها شکایت کرد و به اتهام اغتشاش‌آفرینی، به حبس و جریمه و شلاق محکوم شدند؛ آن زمان حکم شلاق برای برخی از این کارگران اجرا شد.

حالا هفت سال بعد از آن روزها، دوباره جدال بر سر کار در آق دره، «مردم» بازهم کار می‌خواهند؛ می‌گویند چرا معدن طلا داریم اما روزگارمان این‌چنین است؛ چرا کشاورزی و دامداریِ ما به خاطر آلودگی‌های استخراج معدن در معرض خطر قرار گرفته، اما این معدن برای زندگی ما هیچ نداشته است؛ چرا باید برای یک لقمه نان، آواره باشیم و جغرافیای بی‌پولی را از شمال غرب تا مرکز و جنوب، مثل کوله‌باری از رنج بر دوش بکشیم؟

همین امروز، تعدادی از بومی‌های آق دره در تاکستان و قزوین مشغول به کار فصلی در مزارع هستند؛ همین امروز ماه‌ها دور از خانواده و روستای محل سکونت، شب‌ها در آلونک‌های حقیر به امید فردایِ روزمزدی، از بسیاری چیزها محرومند، این کارگران ساده هر سال برای ماه‌های پیاپی از خانمان دور می‌افتند؛ از مزارع تاکستان تا باغ‌های پسته‌ی کرمان، فرقی نمی‌کند: «ما آواره‌ی کار هستیم، وقتی معدن طلا در آق دره جا خوش کرده است و زندگی خیلی‌ها را متحول کرده، خیلی‌ها به جز ما بومی‌ها....».

آق‌دره در دورافتاده‌ترین نقاط آذربایجان غربی از توابع تکاب، یکی از محروم‌ترین مناطق کشور است؛ هفت سال بعد از آن حادثه‌ی دردناک که به واکنش‌های بسیار در رسانه‌ها و کلید خوردن تحقیق و تفحص در مجلس شورای وقت انجامید، زندگی مردمان آق دره با جاده‌های ناهموار و هوای آلوده به ذرات معدنی، در همان سطح از محرومیت و ناداری جریان دارد که آن زمان در رسانه‌ها خواندیم؛ نه فشارهای رسانه‌ای و نه حتی تحقیق و تفحصِ مجلس، هیچ کدام نتوانسته است فضای زیست در آق دره را به نفع مردمان محرومِ آن‌جا تغییر دهد؛ فقر و محرومیت همچنان دست‌نخورده و بکر مانده است....!

 حالا در شهریور ماه ۱۴۰۲، بازهم «مطالبه‌ی کار»، خانواده‌های محروم بسیاری را درگیر کرده است؛ ماجرا از روزهای اول مردادماه شروع شد، وقتی هفتم مرداد دو نفر از اهالی به معدن سنگ تراورتن  برای کار مراجعه می‌کنند. این مراجعه ناکام می‌ماند و مدیران معدن این دو نفر را به بهانه‌ی مزاحمت به پاسگاه معرفی می‌کنند....

به سراغ اهالی آق دره رفتم؛ آن‌ها در مورد آن روز می‌گویند: گویا به این دو نفر قبلاً قول کار داده بودند اما آن روز زیرش زدند؛ با ورود ماموران برای دستگیری این دو نفر، هم‌روستایی‌های شاغل در معدن مداخله می‌کنند، یکی از متقاضیان کار با شلیک ماموران زخمی و به بیمارستان منتقل می‌شود؛ در ادامه فضا متشنج می‌شود....

در آن روز مردم آق دره، کارگر و اهالی، تجمع می‌کنند و درگیری اتفاق می‌افتد؛ نیمه‌شب نهم مرداد وقتی که ظاهراً درگیری با مداخله‌ی ریش‌سفیدان خاتمه یافته، حدود ۲۶ نفر از اهالی بازداشت می‌شوند؛ گفته شده که اینها با ماموران درگیر شده‌اند و خاطی هستند.

«در روزهای بعدی همه را با وثیقه‌ی ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد کردن به جز ۶ نفر به قول خودشان سردسته‌ها؛ البته قرار شده دادگاهی ماه آینده برگزار کنن؛ اینکه جزئیات دقیقاً چی بوده رو هیچ کی نمی‌دونه، اما یک چیز رو مطمئنیم، اون دو نفر فقط کار می‌خواستن، برای کار به معدن سنگ تراورتن رفته بودن...

در این مدت، خانواده‌های بسیاری به دنبال تامین وثیقه بودند؛ برخی از اینکه دیگر هیچ زمان در معدن بهشان کار ندهند، ترسیدند و سر کار بازگشتند و چند نفری هم برای کار آواره‌ی شهرهای دیگر شدند؛ در عین حال، برای حدود ۳۰ نفر از متهمان، احکام قضائی صادر شده است با اتهاماتی همچون «اخلال در نظم و امنیت عمومی»و «برهم‌زدن امنیت داخلی کشور». مردم آق دره اما می‌گویند اگر برای بومی‌ها کار باشد، اگر معدن برای مردم باشد، برای خودِ خودِ مردم، این اتفاقات هرگز نمی‌افتد.

به سراغ حسن همتی نماینده تکاب در مجلس رفتم و در مورد مسائل آق دره پرسیدم؛ او گفت: من در این مورد صحبت نمی‌کنم؛ پرونده در اختیار محاکم قضایی‌ست؛ آن‌ها باید در این مورد تصمیم بگیرند.

اما محرومیت و رنجِ این مردمان مرزنشین را نمی‌شود نادیده گرفت؛ حسین حبیبی (عضو هیات مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) که مساله آق دره و کارگران آن را از نزدیک دنبال کرده؛ در این رابطه می‌گوید: من با نمایندگان این کارگران ارتباط برقرار کردم؛ از قرار، دو نفر از بومی‌ها دنبال کار بوده‌اند ولی در معدن سنگ به آن‌ها کار نداده‌اند؛ بعد از آن، تجمعی شکل گرفته و درگیری‌ پیش آمده؛ اما فارغ از این اتفاقات، من معتقدم در معادن سودآوری مثل معدن طلای آق دره، روابط کار، حقوق کارگران و حق و حقوق بومی‌های محروم رعایت نمی‌شود.

او اضافه می‌کند: در سال ۹۵، در قضیه‌ی آق دره، فعالان کارگری تلاش بسیار کردند و تحقیق و تفحص در مجلس به راه افتاد؛ اما گویا هیچ اتفاق مثبتی نیفتاده؛ ظاهراً به صورت عامدانه هیچ نظارتی بر عملکرد معادن نیست؛ مردمانی مثل مردم آق دره که صاحب معدن و ثروت‌های ملی هستند، خودشان به کلی محروم مانده‌اند؛ معادن ثروت‌ ملی است و نیروی انسانی بومی با بذل جان و جوانی، خطوط استخراج معادن را سر پا نگه می‌دارد؛ پس چرا از رفاه و حداقل‌ها حتی اشتغال امن محروم است؟ مردم بومی یا کار ندارند یا اگر شاغل هستند با هزار منت و سختی جان می‌کنند!

حبیبی مسئولیت را متوجه دولت، مجلس و قوه قضاییه می‌داند و می‌گوید: باید بر عملکرد معادن آق دره نظارت شود و ببینند ثروت‌ها کجا می‌رود! باید بدانیم در معدن طلای آق دره چه می‌گذرد؛ آیا اهالی بومی آق دره از این معدن و عملکرد آن رضایت دارند؟ آیا کار این معدن و معدن سنگِ زیرمجموعه‌ی آن، حاصل مثبتی برای اهالی دارد؛ اگر منطقه‌ی آق دره از نظر منابع زیرزمینی و طلا ثروتمند است، چرا مردم آن همچنان محرومند؟ اینها نشان می‌دهد آن طلایی که از معدن محلی و زیر پای مردم بیرون می‌آید، برای آق‌دره‌ای‌ها آورده‌ای ندارد.

به گفته‌ی این فعال کارگری، جا دارد همه‌ی فعالان صنفی به موضوع آق دره و کارگران معادن آن حساس شوند و مساله را با دقت پیگیری کنند؛ او تاکید می‌کند: یک معدن طلا باید برای اهالی منطقه، رفاه و امکانات، بهداشت، درمان و آموزش فراهم کند اما متاسفانه مردمانِ مناطق معدنی ما محروم‌ترین مردمان هستند.

در مورد اتفاقات نهم مرداد، صحبت‌ها بسیار است؛ اما یک چیز قطعی‌ست، مردم آق دره همچنان محرومند و محروم مانده‌اند؛ معدن طلا نتوانسته است در منطقه نیازهای اولیه ساکنان بومی را برآورده کند و تحقیق و تفحصِ سال‌ها قبلِ مجلس، نتیجه‌ی ملموسی در بهبود زندگی اهالی و کارگران معدن نداشته است؛ اما حرف آخر را خودِ مردمانِ زیر خط فقرِ آق دره می‌زنند، کارگرانی که نصف سال بیکارند و آواره‌ی استان‌های دور و نزدیک: «ما کارگران آق دره حامی‌ای نداریم، تنها مانده‌ایم، کسی به فکر ما مرزنشینانِ فقیر نیست....»

گزارش: نسرین هزاره مقدم

 

 

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز