افزایش ۱ درصدی فقر ، ۰.۷ درصد پدیده کار کودک را گسترش میدهد/ سازمان بینالمللی کار نسبت به افزایش پدیده کار کودک هشدار داد/ آموزش در راه معیشت ذبح میشود
هیچ بهانهای برای توجیه این واقعیت وجود ندارد که تعداد کودکان در دو دهه گذشته افزایش یافته است. در این شرایط، ضرورت مبارزه با این پدیده اهمیت فراوان دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «کایلاش ساتیارتی» فعال حقوق کودکان است که از دهه ۹۰ میلادی برای بهبود وضعیت کودکان کار در هند در تلاش میکند و دهها هزار کودک که به کار اجباری گمارده شده بودند به همت وی و همکارانش به بازپروری و تحصیل روی آوردهاند. این کنشگر به دلیل دو دهه تلاش در زمینه حقوق کودکان، در سال ۲۰۱۴ جایزه صلح نوبل را بهطور مشترک با «ملاله یوسفزی» دریافت کرد. او در گزارشی به وضعیت کودکان کار پرداخته و روند افزایش تعداد آنها را توجیهناپذیر میداند. ترجمه این گزارش مفصل که در Project Syndicate منتشر شده در ادامه میخوانید:
پدیده کار کودک در دو دهه گذشته افزایش یافته است؛ براساس گزاش اخیر سازمان ملل متحد، در چهار سال قبل از منتهی به پاندمی کرونا، تعداد کودکان کار از مرز ۱۵۲ میلیون نفر گذشت و به ۱۶۰ میلیون رسید. این افزایش تکاندهنده نه به هیچ وجه قابل قبول نیست.
تصمیم بر این بود تا در پرتو اهداف جهانی، پدیده کار کودک تا سال ۲۰۲۵ برای همیشه از بین برود اما دنیا چشمش را بر روی این تصمیم میبندد و این هدف را تمسخرآمیز قلمداد میکند. افزایش غمانگیز تعداد کودکان کار در دورهای رخ داده که ثروت جهانی حدود ۱۰ تریلیون دلار رشد کرده است. همهگیری کووید ۱۹ ثابت کرد، دنیای انسانها، جهانِ نابرابرایهاست. پایگاه خبری «فوربس» در گزارشی نوشت: در زمانهای که یکهتازی کرونا را تجربه میکنیم، هر ۱۷ ساعت یکبار، میلیاردی جدید در جهان ظهور میکند.
پیشبینیهای به عمل آمده نشان میدهد، حدود ۲۰۰ میلیون بزرگسال تا پایان سال ۲۰۲۲ شغل خود را از دست خواهند داد؛ همچنین سازمان بینالمللی کار هشدار داده تا آن برهه زمانی حدود ۸ میلیون و ۹۰۰ هزار کودک دیگر وارد بازار کار خواهند شد. آنچه که مسلم است، پدیده کار کودک با توجه به بحران کنونی افزایش خواهد یافت.
جهان نه تنها با یک بحران بهداشتی روبرو است بلکه بحرانهای نابرابری، بیعدالتی و بیاخلاقی گریبانش را در دست گرفتهاند. جهان از ثروتی کافی برخوردار است که با اتکا بر آن میتوان تمامی کودکان از بازار کار جدا کرد و به مدرسه فرستاد. پرسشی اساسی درباره این موضوع مطرح میشود، چگونه میتوان ثروت جهانی را تقسیم کرد تا تمامی افراد بتوانند از فرصتها خوبی برخوردار باشند و سهم قابل توجهی به کودکان برسد.
با توجه به بحران کنونی، تمامی رهبران جهان باید بخشی از ثروت جهان را با تخصیص بودجه یا «کمکهای رسمی توسعه» به فقیرترین و در حاشیهترین کودکان اهدا کنند. دولتمردان باید با سیاستهایی هدفمند مثل تبیین و اجرای قوانین در جهت خاتمه دادن به پدیده کارکودک و حمایتهای اجتماعی از جمله مراقبتهای بهداشتی، بستههای آموزشی، دسترسی به آب آشامیدنی پاک و مسکن را گسترش دهند.
حمایتهای اجتماعی باید به نحوی باشد که بر حقوق و مزایای کودکان تاکید کند و توانایی پشتیبانی و حمایت از آنان را داشته باشد؛ همچنین زمینه حضور در مدرسه را فراهم کند. برنامههای حمایتی مثل «بولسا فامیلا» در برزیل، وعدههای غذایی در هند و اعطای کمکهای مالی به کودکان در زامبیا نمونههایی از حمایتهای اجتماعی هستند که هرکدام تاثیرات مثبتی داشتهاند. حمایت اجتماعی متمرکز بر کودکان با برنامههایی مثل ایجاد اشتغال پایدار برای بزرگسالان، گسترش برنامههای آموزشی و اجرای قانون تکمیل خواهد شد؛ هرکدام از این موارد برای پایان دادن به کار کودکان حیاتی هستند. کشورهای پیشرفته با ارائه طرحها خدمات عمومی و رفاهی در دهههای گذشته توانستند تا حدودی به کار کودک پایان دهند؛ امروزه، حمایت اجتماعی از شهروندان در این کشورها از اولویت بالایی برخوردار است.
سازمانهای بینالمللی، سال ۲۰۲۱ را زمان حذف کار کودک معرفی کردهاند؛ ثروتمندترین کشورهای جهان باید در جهت تاسیس یک صندوق بینالمللی گام بردارند تا منابع مالی این هدف را تامین کنند. کنفرانس بین المللی تامین مالی توسعه در سپتامبر سال جاری برگزار خواهد شد که فرصت مناسبی برای اعلام تاسیس صندوق حمایت جهانی از کودکان کار است. آرژانتین، فرانسه و اتحادیه اروپا که از اعضای گروه بیست (گروهی متشکل از وزرای اقتصاد و مسولان بانکهای مرکزی بیست اقتصاد برتر جهان است. گروه ۲۰ متشکل از قدرتمندترین کشورهای جهان در زمینه اقتصاد است که در مجموع ۸۵ درصد کل اقتصاد جهانی و دو سوم جمعیت جهان را دربردارند) از تشکیل این صندوق حمایت کردهاند، سایر اعضا نیز نباید فرصت حمایت از یک موضوع اساسی را از دست بدهند.
کودکان دیگر نمیخواهند شنونده سخنان زیبا باشند؛ آنها اکنون به اقدامات فوری و جسورانه نیاز دارند. کشورهای که ثروت کمتری دارند نیز در قبال ایجاد و افزایش حمایتهای اجتماعی مسئول هستند. آنها باید اطمینان حاصل کنند که هر کودک از آموزش، مراقبتهای بهداشتی، آب تمیز، بهداشت و مسکن مناسب برخوردار است و با این مولفههای حمایت میشود.
حمایت از فرزندان کارگران صنعت کشاورزی و کارگران مهاجر باید در اولویت قرار گیرد، تمامی کودکان باید زیر چتر حمایتی قرار گیرند و حتی یک کودک نباید از این موضوع جابماند؛ این موضوع به معنای درک کلی زندگی، آزادی و آینده کودک است. تداوم کار کودکان منجر به ضعف در تحصیل و مراقبتهای بهداشتی شده و فقر بین نسلی را افزایش میدهد. آمارها اثبات میکنند، افزایش ۱ درصدی فقر در برخی از کشورها، حداقل ۰.۷ درصد پدیده کار کودک را گسترش میدهد.