در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین چه سرنوشتی در انتظارِ کارگران غیررسمیست؟؛
کرونا سر هم میبُرد/ غرق در فقر
مشاغل غیررسمی تحت تاثیر کرونا قرار گرفتهاند و سفر آنها به شدت کوچک شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «لائورا ویلادیگو» و «نازارت کاسترو» دو خبرنگار مستقل هستند که به مشکلات معیشتی کارگران در جهان توجه میکنند. این دو خبرنگار در گزارشی با عنوان «کارگران مشاغل غیررسمی در دوران کرونا: وقتی اشتغال خطرناک میشود» شرایط معیشتی و کاری این گروههای شغلی را بررسی و وضعیت آنها را وخیم توصیف کردهاند. نویسندگان این گزارش باور دارند، کارگران مشاغل غیررسمی در قارههای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، روزگار تلخی را سپری کردهاند. متن این گزارش مفصل که در Equal Times منتشر شده را در ادامه میخوانید:
بسیاری از کارگران جهان در مشاغل غیررسمی اشتغال دارند
یک سال از گسترش ویروس کرونا در دنیا میگذرد و این گروه شغلی از آثار مخرب این بیماری در امان نماندهاند. کارگران مشاغل غیررسمی شاهد کوچکتر شدن سفره خود و خانوادههایشان هستند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده از سوی سازمان بینالمللی کار، حدود ۲ میلیارد نفر از مردم جهان در مشاغل غیررسمی مشغول به کار هستند که این میزان معادل ۶۱ درصد از ساکنان کره خاکی است. مشاغل غیررسمی در گروههای شغلی متفاوتی مثل زبالهگردی، دستفروشی و امور خدماتی نظافتی منازل طبقهبندی میشوند و طیف گستردهای دارند. گستردگی شغلی، مشکل کارگران مشاغل کاذب نیست بلکهعدم برخورداری از بیمه بیکاری یکی از مشکلات بزرگ این گروههای شغلی است. آنها همچنین از دستمزد روزهای تعطیل محروم هستند یعنی اینکه حتی اگر یک روز کار نکنند، دستمزدی بابت آن روز را دریافت نمیکنند.
بسیاری از کارگران قاره آفریقا در مشاغل غیررسمی اشتغال دارند و مطالباتشان را از دولتهای کشورهای خود، بارها طلب کردهاند. ماه مارس سال گذشته میلادی، دبیر اتحادیه کارگران مشاغل غیررسمی آفریقای جنوبی نامهای سرگشاده برای «سیریل رامافوسا» رئیسجمهور آفریقای جنوبی نوشت و از وضعیت اسفبار کارگران خبر داد. او در این نامه نوشته بود: تمامی اقدامات دولت درباره قرنطینه شدن کشور و محدود کردن فعالیتهای اقتصادی، زندگی کارگران مشاغل غیررسمی را تحت تاثیر قرار داده است. هزاران کارگری که در این گروههای شغلی اشتغال دارند از حمایتهای دولتی و تامین اجتماعی محروم هستند. اگر به وضعیت آنها رسیدگی نشود، شاهد فاجعهای انسانی خواهیم بود.
فعالان کارگری نسبت به وضعیت کارگران مشاغل غیررسمی هشدار دادهاند و این موضوع سبب شده که دولتمردان کشورهای آفریقایی درباره این گروه شغلی نگران باشند. بر همین اساس، سازمان بینالمللی کار در گزارشی نوشت: در سالهای اخیر، رشد اقتصادی قاره آفریقا به دلیل فروش کالا و خدمات در بخش کشاورزی و صنایع معدنی است که از مشاغل غیررسمی محسوب میشوند. اگرچه تفاوت چشمگیری در کیفیت زندگی کارگران کشورهای نیمه شمالی و جنوبی آفریقا وجود دارد اما ۸۵درصد از کارگران این قاره در مشاغل غیررسمی اشتغال دارند.
بنابر گزارشهای منتشر شده از سوی سازمان بینالمللی کار، آمریکای لاتین نیز شاهد اشتغال جمعیت کثیری از کارگران در مشاغل غیررسمی است. حدود ۵۳.۱ درصد از کل کارگران این قاره روی به مشاغل غیررسمی آورده و روزمزد هستند. درآمد کارگران روزمزد در آمریکای لاتین، روزانه ۵ تا ۱۰ دلار ارزیابی شده است. گلوریا یکی از زنان دستفروش در کشور پرو میگوید: بسیاری از زنان کشور پرو، مشغول به دستفروشی هستند و از این راه ارتزاق میکنند. سطح درآمدی این گروه شغلی ناچیز است و از فرصت پسانداز محروم هستند.
اگرچه دولتهای سراسر جهان قرنطینه و محدودیتهای اعمال شده را با هدف کنترل ویروس کرونا اعمال کردند اما درآمد کارگران مشاغل غیررسمی را به دست فراموشی سپردند. کارگران مشاغل غیررسمی تحت تاثیر سیاستهای کنترلی دولتها، منابع درآمدی خود را از دست دادند. بسیاری از کارگران مشاغل غیررسمی در محلههای فقیرنشنین سکونت دارند و از آب بهداشتی و برق محروم هستند. وقتی آب بهداشتی برای شستشوی دستها در دسترس کارگران نیست، چگونه از بیماری کووید ۱۹ درامان بمانند؟
قاره کهن، محفلی برای کارگران مشاغل غیررسمی
کارگران آسیایی نیز وضعیت نامناسبی دارند. بر اساس آمار و ارقام سازمان بینالمللی کار، یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون کارگر غیررسمی در قاره آسیا زندگی میکنند که معادل ۶۸.۲ درصد از کل کارگران قاره کهن است. «پونساپ تولفان» مدیر بنیاد حمایت از کار و اشتغال در تایلند درباره وضعیت این گروه شغلی گفت: کارگران مشاغل غیررسمی، اگر برای یک هفته درآمد خود را از دست بدهند، دیگر توانایی زندگی کردن را نخواهند داشت. بسیاری از کارگران مشاغل غیررسمی از دستفروشان تا رانندگان تاکسی با وجود خطر ابتلا به کرونا به کار خود ادامه میدهند.
شدیدترین آسیبهای ناشی از فقر در کشورهای جنوب و جنوبشرقی آسیا قابل مشاهده است که در این مناطق حمایتهای اجتماعی بسیار محدود ارائه میشود یا به هیچ وجه وجود ندارد. نپال بیشترین نیروی انسانی در مشاغل غیررسمی را به خود اختصاص داده، ۹۴ درصد از کارگران این کشور در مشاغل غیررسمی اشتغال دارند. لائوس در جایگاه دوم قرار دارد، کشوری که ۹۳ درصد از کارگران آن در مشاغل غیررسمی فعالیت میکنند. ۸۹ درصد از کارگران بنگلادشی و ۸۸ درصد از کارگران هندی نیز در کارهای غیررسمی اشتغال دارند. اقتصاد برخی از این کشورها به شدت وابسته به صنعت نساجی است که این موضوع فرصت کار در خانه را برای کارگران فراهم میکند. پس از مدتی، کارگران فرصت کار در خانه را به دلیل کمبود مواد اولیه از دست دادند.
آسیبپذیری زنان نسبت به مردان بیشتر است
کمیسیون مقام زن در سازمان ملل متحد معتقد است، زنانی که در مشاغل غیررسمی مشغول به کار هستند نسبت به مردان در دوران کرونا آسیب بیشتری دیدهاند. بررسیهای به عمل آمده نشان میدهد، زنان در کارگاههای خیاطی و پرستاری از کودکان اشتغال دارند و اغلب آنها از اهالی کشورهای فقیر آسیایی هستند که به کشور میزبان مهاجرت کردهاند. کشورهای میزبان، کارگران مهاجر را به دلیل مهار و کنترل کرونا از خاک خود بیرون راندهاند.
امور نظافتی و خدماتی از مشاغلی هستند که زنان در بخش غیررسمی به آن روی میآورند. این مشاغل در دوران کرونا ضروری هستند و نیاز به آنها به شدت احساس میشود. «ناتالیا کوئروگا» اقتصادادان و استاد اقتصاد دانشگاه ملی آرژانتین درباره اشتغال زنان معتقد است: جوامع مردسالار، زنان را از حقوق مسلم خود محروم میکنند. زنان در امور نظافتی اشتغال دارند که از ضرورترین کارها در روزهای کرونایی محسوب میشوند. اگرچه این کارها مهم و ضروری قلمداد میشوند ولی از دستمزد و مزایای ناچیزی برخوردار هستند.
زنان خدمتکار نیز نمونهای ویژه از استثمار هستند. کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد در گزارشی نوشته است: حدود ۱۱.۴ درصد از زنان قاره آمریکای لاتین در بخش خدمات خانگی اشتغال دارند و تمامی آنها رنگین پوست هستند. این موضوع سبب شده تا نژادپرستی در آمریکای لاتین باردیگر پررنگ شود و نگرانیهایی را در پیداشته باشد.
مشاهدات میدانی نویسندگان این گزارش نشان میدهد، کار، کار، کار پرتکرارترین عملی است که از سوی زنان خدمتکار شاغل در آمریکای لاتین سر میزند. کارفرما به دلیل ترس از کرونا، اجازه خروج از منزل را به کارگران نمیدهد و کارگران از دیدن فرزند و خانواده خود، ماهها محروم شدهاند. اگرچه آنها مسئول پخت و پز غذای خانواده کارفرمای خود هستند اما وضعیت غذایی و تغذیه آنها به شدت نامناسب است. اگر زنان خدمتکار از دستورات کارفرمای خود سرپیچی کنند، تنها گزینه پیش روی آنها بیکاری است.
مساعدت دولتها پاسخگوی تمامی گروهها نیست
دولتهای آمریکای لاتین کمک به مشاغل و گروههای اجتناعی آسیب دیده را در دستور کار خود قرار دادهاند اما این کمکها به هیچ وجه کافی و پاسخگوی تمام اقشار آسیب دیده نیست. بسیاری از کارگران غیررسمی در محلهها دورافتاده زندگی میکند که از کمکهای دولتی بیبهره بودهاند.
کنشگران اجتماعی در آمریکای لاتین باور دارند، دولتهای منطقه با سیاستهای نئولیبرالیستی خود آسیبهای زیادی به اقشار آسیبپذیر و کارگران وارد کردهاند. بسیاری از بخشهای درمانی در کشور پرو خصوصی شدهاند و درمان عمومی دولتی بسیار کم است. آنها معتقدند، دولت باید در این شرایط از گروههای آسیبدیده حمایت کند. سازمانهای مردم نهاد (سمن)، کارگران مشاغل غیررسمی را تحت چتر حمایتی خود قرار دادهاند. آمارهای منتشر شده نشان میدهد، میزان حمایتهای ارائه شده از سوی سمنها نسبت به دولتها بیشتر است. در حال حاضر، سازمانهای مردم نهاد به دلیل محدودیتهای کرونایی برای ارائه بستههای حمایتی خود با چالشهایی روبرو شدهاند.
قاره کهن را دریابید
بحران فعلی در آسیا، یادآور بحران اقتصادی ۱۹۹۷ در قاره کهن است که اقتصاد کشورهای جنوب شرقی آسیا و دو کره را فلج کرده بود. در آن برهه زمانی، بسیاری از کارگران مهاجر و مشاغل غیررسمی به روستاهای خود بازگشتند و در زمینهای کشاورزی خود مشغول به کار شدند. بسیاری از کارگران مشاغل غیررسمی که در کشور تایلند مشغول به کار بودند، به کشورهای خود بازگشتهاند. این روزها، شرایط متفاوت است و دیگر خبری از زمینهای کشاورزی نیست. این شرایط سبب میشود، شرق و جنوب شرق آسیا در فقر غرق شود.
به گفته یکی فعال کارگری در کشور تایلند، ما باید از این شرایط بحرانی و وضعیت فعلی کارگران درس برای آینده درس بگیریم. این رزوها، شیوه زندگی تغییر کرده و زندگی روستایی دیگر معنا و مفهومی ندارد. دولتها باید با برنامهها و فراهمکردن زیرساختها، شرایط تامین معیشت و غذای کارگران در روزهای سخت را فراهم کنند.
کرونا تمام جهان را تسخیر کرده و زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است. بیماری کرونا، بر ضرورت دستیابی به این اهداف تاکید میکند. این روزها میتواند، فرصتی برای قرار دادن ارزش جدید بر روی وظایفی باشد که برای حفظ حیات حیاتی هستند.