«هم پیاز خورد، هم چوب خورد و هم پول داد»
ضرر سه جانبه استقلال مقابل استراماچونی
استراماچونی به راحتی از دست استقلالیها رفت، رویای بازگشت بیهوده بود و اکنون هم مطالباتش را با شکایت به فیفا درخواست کرده است.
به گزارش ایلنا، عاقبت استقلال در ماجرای مفصل استراماچونی، مصداق همان حکایت مشهور است که میگویند «فلانی هم پیاز را خورد و هم چوب خورد و هم پول داد».
یازده ماه بعد از اینکه استراماچونی ایران را ترک کرد، استقلال ابتدا از وجود یک مربی نوگرا و بادانش محروم شد، در ادامه با حواشی خودساخته مدیرانش، امکان موفقیت در جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا را از دست داد و حالا با جریمه بسیار سنگین یک میلیون و سیصدهزار یورویی روبهرو شده. این اتفاق از سه منظر قابل بررسی است.
اول: از روزهایی که استراماچونی هنوز در ایران بود، ناگفتههایی درباره ماجرای پرداخت دستمزد او شنیده میشود. مدیران وقت استقلال ادعا میکنند این مربی ایتالیایی، در شرایط تحریمی برای نحوه دریافت پول «نرمش» نشان نمیداد و پیشنهاد باشگاه استقلال برای افتتاح حساب در یکی از کشورهای همسایه را رد کرده بود. استراماچونی اصرار داشت دستمزدش صرفاً به حساب او در ایتالیا واریز شود و اگرچه برای چنین شرطی محق به نظر میرسید ولی میتوانست روشهای دیگری برای دریافت پول انتخاب کند.
حتی اگر این ماجرا صحت داشته باشد، باز هم سهلانگاری و بیتدبیری مدیران وقت استقلال را در فرآیند پرداخت دستمزد این مربی، توجیه نمیکند. واقعیت این است که آبیها استراماچونی را به خاطر تعلل در پرداخت مبلغی ناچیز از دست دادند. در حالی که این مربی قرارداد مالی معقولی داشت و میشد او را لااقل تا پایان فصل حفظ کرد اما مدیران اسبق باشگاه، تهدیدها و نارضایتیهای آشکار استراماچونی را چندان جدی نگرفتند و اینگونه تصور میکردند او در هر شرایطی «ماندنی» است.
دوم: اواخر فصل گذشته و در روزهایی که استقلال «فراموش کردن استراماچونی» را تمرین میکرد، یک نقشه جاهطلبانه که با سادهانگاری تمام ترسیم شده بود، بار دیگر تیم را به هم ریخت. مدیرانی که روی «معرفت» مربی سابق حساب باز کرده بودند و با خوشبینی مفرط تصور میکردند آندرهآ از بیکاری خسته شده و مشتاق بازگشت به ایران است، عملاً تمرکز را از تیم گرفتند و حواشی ایجاد شده چنان قدرتمند بود که تبعات آن به پایان ناخوش فصل گذشته انجامید. حالا با اطمینان میتوان گفت که پروژه «بازگرداندن استرا» که از سفر بیموقع سعادتمند به ایتالیا آغاز شد، حتی در مطالبات استراماچونی هم هیچ تأثیری نداشت و او نه «تخفیف» داد و نه راضی به دریافت «اقساطی» شد. فراتر از آن، ادعاهایی باورنکردنی نظیر «شکایت 3 میلیون یورویی این مربی و مهلت پرداخت 7 روزه» هم با واقعیت منطبق نبود و صرفاً برای تهییج هواداران در شبکههای اجتماعی مطرح میشد.
سوم: سخنگوی هیأت مدیره استقلال با خوشحالی از بسته نشدن پنجرههای نقل و انتقالاتی باشگاه خبر میدهد و امیدوارانه از شکسته شدن حکم فیفا در دادگاه عالی ورزش صحبت میکند. طبعاً همه هواداران آرزو دارند چنین اتفاقی رخ دهد و استقلال از کابوس جریمه 45 میلیارد تومانی خلاص شود اما اگر این حکم تأیید شود، استقلال با بحرانی بزرگ در ماههای آینده روبهرو میشود. در روزگاری که آثار «بیپولی» به وضوح نمایان شده و اقتصاد فوتبال ایران نحیفتر از همیشه به حرکت افتان و خیزان خود ادامه میدهد، بحران استراماچونی فقط به دیروز و امروز محدود نمیشود و میتواند روی «فردا»ی استقلال هم تأثیرگذار باشد. اینها همه از یک اتفاق کوچک آغاز شد؛ اتفاقی که میشد مانع آن شد اما مدیران ناآشنا به قواعد فوتبال، دست به دست هم دادند تا بحران استراماچونی ادامهدار شود.