خبرگزاری کار ایران

فوتبال در ایران طلوع نمی‌کند؛ غروب کرده است (یادداشت ویژه)

فوتبال در ایران طلوع نمی‌کند؛ غروب کرده است (یادداشت ویژه)
کد خبر : ۸۷۴۴۰۸

پیشکسوت فوتبال ایران در تازه ترین یادداشت فوتبالی خود به مسائل جالب توجهی اشاره کرده است.

به گزارش ایلنا، بهمن فروتن در این یادداشت آورده است:

از سری مسابقات لیگ دو فوتبال آلمان، 49000 تماشاگر به دیدن بازی هانوور vs هامبورگ و 51000 نفر به دیدن بازی اشتوتگارت vs ارتس گبیرگه آوئه، به استادیوم‌ها رفته بودند. در همین زمان 29000 نفر هم در استادیوم «رپه بان» به تماشای بازی سنت پائولی و دینامو درسدن نشستند. البته باید توضیح داد که این دو تیم آخری در جدول لیگ دو فوتبال آلمان، یکی در رده 15 و دیگری در رده 18. دقت بفرمایید یعنی تیم چهار تا به آخر با تیم آخر، به علاوه دو بازی دیگر، مجموعاً 129000 تماشاگر داشته‌اند. در این فکر هستم لیگ «برتر» با لقب خارجکی «سوپر» لیگ در هشت بازی، چند هزار تماشاگر را به استادیوم‌ها می‌کشاند؟ به استادیوم رفتن یعنی دل و دماغ داشتن یک جامعه، یعنی سر حال بودن یک جامعه، یعنی بشاش بودن یک جامعه، یعنی متحرک بودن یک جامعه، یعنی عشقی بودن یک جامعه یعنی... .

چه کار کردید شما با این فوتبال؟ جامعه ما دیگر یک جامعه دهقانی نیست که طلوع آفتاب با قوقولی خروس بیدار شود و غروب با قد قد مرغ‌ها به لانه رود. بدون استرس و برنامه‌های نود از خستگی نشاط‌آورش بیفتد و حرام شود و دوباره با قوقولی خروس، حلال برخیزد و به دروی خوشه‌های طلایی گندم بپردازد، تا مرغ‌ها، دوباره قدقدکنان به لانه روند. و این، هر روز و هر شام، بدون جمعه و بدون تعطیلی. روزی روزگاری هم بود بدون برق، بدون گاز، بدون تلفن، بدون راه، بدون دکتر، بدون دارو، بدون بیمارستان چقدر بچه در راه شهر سقط می‌شد و چقدر زائو روی اسب می‌مرد. ده سال پیش از رادیو شنیدم، آخرین قریه هم صاحب برق شد. امروز دیگر پدربزرگ‌ها هم در ده، با قد قد مرغ‌ها سرشان را زمین نمی‌گذارند، آنها با فررندان‌شان، استقلال در مقابل الاهلی عربستان را می‌بینند و تازه بعد از آن، تا زمانی که پلک‌شان به هم آید نوکی هم به چند سریال می‌زنند تا روح‌شان برای طلوع خورشید طلایی فردا ‌آماده باشد.

چه کردیم با سرگرمی شماره یک مردم؟ چگونه می‌خواهیم جوابگوی مردم باشیم؟ کاشکی می‌دانستیم روان‌شناسی چیست؟ واقعاً در ازای کم کردن تماشاگر فوتبال چه به دست آوردید؟ واقعاً از این بابت خشنودید؟ رضایت شما فراهم شد؟ مگر مردم را تکیده نمی‌خواستید؟ در فرهنگ دهخدا «هرس کردن» را اینطور معنی کرده‌اند: بریدن شاخه‌های زائد یک درخت.

یک روزی مشاورین قد و نیم قد در مواردی که مسئولین ارشد، اطلاعات تخصصی نداشتند برای خود شیرینی و پراهمیت جلوه دادن مشاغل‌شان می‌خواستند پرسپولیس و استقلال «طاغوتی» را سر به نیست کنند و استادیوم‌های پر را، برای پرشدن جاهای دیگر خالی کنند. در حقیقت، برای این کار، فوتبال را هرس کردند. آنها ولی، به جای شاخه‌های زائد، شاخه‌های اصلی را زدند البته به پیوند با این کار یک کار دیگر هم کردند. تا توانستند، در فوتبال لانه ساختند و مرغ رها کردند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز