یک راز بزرگ؛ مورینیو جادوگر است یا خاص؟ (گزارش)
ژوزه مورینیو؛ جادوگر یا غلوشده؟ آقای خاص یا ناکام تمامعیار؟ موفقیت یا عدم موفقیت او در تاتنهام میتواند نتیجه برخی بحثها را مشخص کند. در هر حال او مربی است که بیشترین بحثها در دنیا دربارهاش میشود و البته خودش هم این موضوع را دوست دارد.
به گزارش ایلنا، مورینیو پس از دوران نهچندان درخشان در منچستریونایتد، مدتی دور از مربیگری بود و بهنظر میرسد باتریهایش شارژ شده است اما میتوان دریافت که او دلش برای حضور روی صحنه و بحث و جدل همیشگی با رسانهها تنگ شده بود. حالا کار به جایی رسیده که شهرت او بهعنوان «برنده همیشگی» نیاز به بررسی دارد. شاید او باید ثابت کند که دورهاش نگذشته است و اینطور نیست که تاکتیکهای تهاجمی یورگن کلوپ و پپ گواردیولا باعث شده باشند روشهای او منسوخ شده باشد.
مورینیو بیتردید ناکامی را رد و به افتخارات پرشمارش اشاره خواهد کرد، از جمله فتح لیگ قهرمانان در سالهای 2004 و 2010 و هشتبار هم قهرمانی در لیگ در چهار کشور متفاوت. او 20بار جامهای مختلف را بالای سر برده است.
او همچنین شاید به اولین قهرمانیاش در چلسی در فصل 05-2004 اشاره کند؛ تیمی که دو بال جذاب داشت؛ آرین روبن و دامین داف. او ممکن است بگوید که رئالمادرید با او در هر سه فصل حضورش در سانتیاگو برنابئو بیش از 100 گل در لیگ زد، اما یک دهه و نیم از آن روزهای خیرهکننده در استمفوردبریج گذشته و آیا او تبدیل به دایناسوری بداخلاق شده است؟
در ماه عسل با تاتنهام بهنظر میرسید مورینیو تلاش میکند از خود شخصیتی باحال نشان دهد، از جنجال پرهیز کند و حتی به سراغ دیپلماسی برود، اما او اخیراً نشان داده دوباره همان فردی شده که از دست همهچیز غر میزند.
نتایج خیلی خوب بوده و او در لیگ برتر هفت پیروزی، چهار شکست و دو تساوی را تجربه کرده است. تاتنهام هنگام آمدن او در رده چهاردهم بود اما حالا به رده ششم صعود کرده و چهار امتیاز تا جایگاه راهیابی به لیگ قهرمانان فاصله دارد. صحبت لیگ قهرمانان شد؛ بازی با آربی لایپزیگ در مرحله یکهشتم نهایی هم در هفته بعد برگزار خواهد شد.
او همه این دستاوردها را در حالی داشته که هری کین، بهترین گلزن تیم، از ابتدای سال نو میلادی غایب بوده و کریستین اریکسن هم به اینتر فروخته شده است. تاتنهام چند غایب هم داشته، از جمله موسی سیسوکو مصدوم.
پس چرا نباید دنیای جدید مورینیو در شمال لندن را دوست داشت؟ مسأله این است که هنگام تماشای بازی تاتنهام، درمییابیم پیشرفت خاصی رخ نداده است. پیروزیهای اخیر برابر منچسترسیتی در لیگ برتر و ساوتهمپتون در جام حذفی در حالی به دست آمد که تاتنهام در بیشتر دقایق مسابقه ضعیفتر از حریف بود. تاتنهام انگار همچنان درگیر بیماری است که در اواخر دوران موریسیو پوچتینو دچارش شد.
میتوان گفت بالا آمدن تاتنهام در جدول بیشتر بهدلیل نمایشهای پرفرازونشیب چلسی و منچستریونایتد بوده است اما اگر در پایان این فصل دشوار، مورینیو تیمش را به لیگ قهرمانان برساند، اینکه چه شد آنها به این رده رسیدند برای هواداران مهم نخواهد بود.
شاید مورینیو بتواند با فتح جام حذفی، تاتنهام را سرانجام قهرمان یک جام کند. آنها در دور پنجم در خانه مقابل نوریچ بازی دارند اما آیا در بلندمدت روش عملگرایانه مورینیو به کار باشگاهی میآید که به ماجراجویی افتخار میکند؟ به دنی بلنچفلاور، کلیف جونز و جیمی گریوز فکر کنید و همینطور به گلن هادل، پل گاسکوین، داوید ژینولا و گرت بیل.
تیم منچستریونایتد با مورینیو جذاب بازی نمیکرد، هرچند که او با این تیم به رده دوم جدول رسید. یونایتد حاضر است این فصل هم غیرجذاب باشد اما فصل را در رده دوم به پایان برساند. او با یونایتد فاتح جام اتحادیه و لیگ اروپا هم شد.
آیا او میتواند تاتنهام را تیمی جذاب کند؟ تا حالا که اینطور نبوده اما پوچتینو تیمی جذاب ساخت و با آن به فینال لیگ قهرمانان هم رسید. طرفداران تاتنهام توقع دارند تیمشان زیبا و سرگرمکننده بازی کند و گلهای فراوانی بزند. پس مورینیو اگر همان بازیهای ملالتبار یونایتد را تکرار کند، در این باشگاه دوام نمیآورد.
او تحت فشار است تا ثابت کند به نسخه دومش رسیده است. کمتر کسی تردید دارد که او واقعاً «آقای خاص» بود اما دوران حضورش در تاتنهام نشان خواهد داد که آیا او همچنان شایسته این لقب است یا نه.
منبع: ESPN