تعویق لیگ برتر؛ بلوف بزرگ فدراسیون فوتبال ایران
فدراسیون فوتبال یک خبر چند خطی تولید کرده، نه یک جریان تازه در فوتبال ایران.
به گزارش ایلنا، فدراسیون در خبر چند خطی خود از تعویق لیگ برتر تا رعایت استانداردهایی در زمینه امکانات و اقتصاد باشگاهها حرف میزند اما هیچ نشانهای از یک جریان تازه در فوتبال ایران برای نزدیک شدن به استانداردها وجود ندارد. در چند پرده ماجراهایی را مرور کنیم:
انقلاب ۲۱ ساعته در حضور اینفانتینو
برویم به یک سال پیش، به روز سفر اینفانتینو به تهران. اینفانتینو ۲۱ ساعت در تهران بود اما فوتبال ایران در این ساعات چیزی نمانده بود به یک تحول بزرگ دست پیدا کند. اگر اتفاقاتی که در حضور اینفانتینو قرار بود در فوتبال ایران رخ دهد، همه اتفاق میافتاد، سریعترین انقلاب تاریخ به وقوع پیوسته بود.
آنچه در دهههای پی در پی در فوتبال ایران مسالهای حل نشده بود، یکباره در حضور ۲۱ ساعته رییس فیفا میخواست حل شود. این یعنی ما برای شعارهای بزرگ و بیهوده همیشه آمادهایم.
در چشم برهمزدنی میخواستیم بانوان به ورزشگاه راه پیدا کنند، فوتبالی فراتر از همیشه در شهرآورد به نمایش درآید، تماشاگران آبروداری کنند و نه حرف بیربطی در ورزشگاه بزنند و نه سنگ و ترقهای پرتاب کنند، حتی میخواستیم پنجرههای نقل و انتقالات به روی باشگاههای متخلف و محروم گشوده شود، دسترسی پیدا کنیم به پولهای قفل شده فیفا. آنچه شما خواستهاید!
اما فوتبال آنقدر بازی غافلگیرکنندهای نیست که چنین انقلابی در حضور رییس فیفا و در ۲۱ ساعت رقم بخورد.
فوتبال ایران سالهاست با روشهایی برای فرار از قوانین بینالمللی روزگار میگذراند و آنچه پیرامون حضور ۲۱ ساعته اینفانتینو در تهران رخ داد، جلوه طنزآلودی از گامهای تازه بود. فوتبالی که باشگاههای بدهکارش را نزد ایافسی با تراز مالی مثبت جلوه میدهد، فوتبالی که تیمداری خصوصی در آن یک شوخی بزرگ است و باشگاههایش بدون بودجههای بادآورده یک روز هم دوام نمیآورند اما هر باشگاهش با ثبت یک شرکت و تشکیل یک هیأت مدیره شمایلی خصوصی دارد.
اینفانتینو باید به شدت رییس ناآگاهی در فیفا باشد که نداند کجا سفر میکند و آن کشور با چه بحرانهای بزرگی در اداره فوتبالش مواجه است. فیفا البته نمیتواند تمام تصمیمات و سیاق مدیریت فدراسیونهایش را در جهان کنترل کند و درباره همه آنها و به جای همه آنها تصمیم بگیرد. فیفا هم میداند که باید با توجه به ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها سازگار باشد و حتی اگر خیال اصلاحات دارد، راهی جز مذاکره و گفت و گو نخواهد داشت اما این یک بیمسوولیتی است که با ساختار غلط و تصمیمات دگم در فدراسیونهایش برخورد جدی نداشته باشد.
مساله فوتبال ایران با حکم کمیته انضباطی فیفا مبنی بر محرومیت یک باشگاه از پنجره نقل و انتقالات حل نمیشود. حتی در فوتبال ایران اینکه یک بازیکن یا مربی برای رسیدن به حقوق از دست رفتهاش به مرجعی مثل ایافسی مراجعه کند، با اتهام اقدام علیه فوتبال کشورش مواجه میشود و تازه این نخستین انگ است اما همین فوتبال بزرگترین اقدام را علیه خود وقتی انجام میدهد که باشگاهش خصوصی نیست اما در پروندههای ارائه شده خصوصی است، که بدهکار است اما تراز مالیاش از بدهیهای بزرگش خبر نمیدهد.
یادداشت: فرشاد کاس نژاد