«نه» به مدیران فرمایشی و مجامعی که به بلوغ رسیدند
اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستهها بعد از کلی سر و صدا فرصتی شد برای استعفا یا برکناری تعدادی از مدیران از راس فدراسیونها و البته مدیرانی در زیرمجموعه ورزش.
به گزارش ایلنا، سال 97 برای ورزش ایران شلوغ بود و پرسر و صدا. بازیهای آسیایی، پاراآسیایی و رویدادهای مهم تکرشتهای، سال شلوغی را برای ورزش کشور رقم زد اما نتایجی که در این رویدادها ثبت شد، همه آن چیزی نیست که در تاریخ ورزش کشور از سال 97 به یادگار میماند. امسال اتفاق دیگری هم افتاد که نمیتوان راحت از کنارش گذشت و حتما در سالهای دیگر زمینهساز بایدها و نبایدهای تازهای در حوزه ورزش میشود.
اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستهها بعد از کلی سر و صدا فرصتی شد برای استعفا یا برکناری تعدادی از مدیران از راس فدراسیونها و البته مدیرانی در زیرمجموعه ورزش؛ قانونی که زمینهساز برگزاری مجامع انتخاباتی در تعدادی از فدراسیونها شد و جالب است که در این مجامع اتفاقهای جالبی افتاد که یک اصل تقریبا در اغلب آنها مشابه است.
اگرچه در برخی فدراسیونها مقاومتهایی مقابل قانون منع بهکارگیری بازنشستهها صورت گرفت اما در نهایت بیشتر بخشهای ورزش موظف به اجرایش شدند و در پی این قانون بود که چند مجمع انتخاباتی شکل گرفت؛ مجامعی که پیغامهایی را برای وزارت ورزش داشتند که مهمترین آن علاقه بدنه ورزش به حضور نیروهای جوان است.
در چند مجمعی که اواخر بهمن و اسفندماه برگزار شد، مدیرانی از اعضای مجامع رای اعتماد گرفتند که به نسبت سایر کاندیداها جوانترند. علی سهرابیان در قایقرانی، پاکدل در هندبال، حمید گودرزی در سهگانه و آرش میراسماعیلی در جودو، نمونههای بارزی هستند برای نشان دادن علاقهمندی اهالی این رشتهها به نیروهای جوان.
اما این همه پیغامی که اعضای مجامع برای تصمیمگیران وزارت فرستادند، نبود. در جریان مجامعی که برگزار شد یک اتفاق مهم دیگر هم افتاد که نشاندهنده به بلوغ رسیدن مجامع است. یکی از اتفاقهایی که امسال مرسوم شد، حضور مدیرانی از وزارت ورزش در انتخابات فدراسیونها بود. خیلی از کارمندان مطرح وزارت دوست داشتند به ریاست فدراسیونها برسند اما مجامع نشان دادند دلشان میخواهد مدیری از خانواده خودشان مسوولیت فدراسیونشان را بر عهده بگیرد. بارزترین مقابله با چهرههای اینچنینی در مجمع قایقرانی و هندبال اتفاق افتاد؛ جایی که مدیر کل ورزش و جوانان تهران با بیشترین حمایت وارد مجمع شد و بازنده بیرون رفت چراکه اعضا به «سهرابیان»ی رای دادند که سالها در این رشته حضور داشته و فعالیت کرده است. در هندبال هم یکی از عجیبترین مجامع ورزشی ثبت شد. دو نفر با 7 رای به دور دوم رسیدند و در نهایت گزینهای از هندبال رای اعتماد گرفت و گواری که سالها در ادارههای کل مختلف وزارت مدیریت کرده بود، بیرون ماند.
«نه» به مدیران وزارتی و تایید مدیران جوان اهل همان رشته از سوی بخشی از بدنه ورزش، یکی از مهمترین اتفاقهایی است که بعد از سالها بالاخره در ورزش کشور رقم خورد و باید آن را به فال نیک گرفت. شاید این مدیران در گامهای اول ضعفها و اشتباهاتی داشته باشند اما حتما الان زمان این است که مدیرانی که قدمت 30 و 40ساله در ورزش دارند، جای خود را به افراد دیگر بدهند تا شاید با حضور نیروهای تازهنفس، ورزش کشور هم نفسی تازه کند.