از تماس بختیاری زاده سوپرایز شدم
عمران زاده: از استقلال رفتم داستان فوتبالم تمام شد/ برای منصوریان در ذوب آهن آرزوی موفقیت می‌کنم/ دینم را به استقلال ادا کردم
حنیف عمران زاده مدافع سابق استقلال معتقد است یکی از سخت ترین تصمیمات زندگی‌اش را انتخاب کرده و فوتبال را کنار گذاشته است.
به گزارش ایلنا، حنیف عمران زاده مدافع سابق استقلال از خداجافظی اش از دنیای فوتبال می گوید و معتقد است یکی از سخت ترین اتفاقات فوتبال همین است:
چه شد تصمیم به خداحافظی از فوتبال گرفتی؟
بالاخره باید یک روز این اتفاق می‌افتاد. چهار، پنج روز بود که در این باره با خانمم بحث می‌کردیم و بالاخره به این جمع‌بندی رسیدیم که این کار را انجام دهم. بهتر است که آدم با خوش‌نامی از فوتبال برود. خوب نیست آدم به تیم‌های مختلف برود و وجهه‌اش بیشتر خراب شود.
همبازی‌های قدیمی‌ات خیلی برایت سنگ تمام گذاشتند.
از همه آنها تشکر می‌کنم که برایم پست و کامنت گذاشتند. شاید باورتان نشود 32000 کامنت فقط از هواداران استقلال داشتم. جا دارد از همبازی‌های قدیمی‌ام هم تشکر کنم. از زنگ سهراب بختیاری‌زاده هم غافلگیر شدم. او زنگ زد و به من خسته نباشید گفت به نوعی سورپرایز شدم.
دنبال تماس چه کسی بودی؟
دنبال تماس هیچ‌کس نبودم. آنهایی که باید تماس می‌گرفتند این کار را انجام دادند. امیدوارم بتوانم روزی محبت آنها را جبران کنم. بالاخره خداحافظی از فوتبال شتری است که در خانه هر فوتبالیستی خوابیده است. از قدیم گفته‌اند دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد.
خداحافظی از فوتبال سخت نبود؟
اتفاق خیلی سختی بود. شب اول که این کار را انجام دادم تا ساعت‌ها خوابم نمی‌برد. تمام اتفاقات فوتبالی این چند سال برایم تدعی شد. فکر می‌کنم زمانی که از استقلال جدا شدم داستان فوتبال من تمام شد. امیدوارم از این پس در جدیدی در فوتبال برایم باز شود و بتوانم در کلاس‌های مربیگری شرکت کنم.
کار کردن با کدام مربی باید از همه سخت‌تر باشد؟
باید اعتراف کنم کار کردن با امیر قلعه‌نویی از همه سخت‌تر بود. او اخلاق‌های خاص خودش را داشت که البته هم سخت بود و هم شیرین. امیدوارم زمانی که مربی شدم بتوانم بازیکنان خوبی را تحویل جامعه فوتبال بدهم.
کدامیک از مربیان با تو تماس گرفته‌اند؟
علی مرزبان به من زنگ زد و خسته نباشید گفت. ما دوران خوبی را با یکدیگر در خونه به خونه داشتیم. فتح‌ا... زاده هم به نوعی شرمنده‌‌ام کرد و یک پست زیبا در صفحه شخصی‌اش منتشر کرد.
فکر نمی‌کنی می‌توانستی چند سال دیگر بازی کنی؟
می‌توانستم چند سال دیگر بازی کنم. بدنم هنوز توانایی انجام بازی را داشت اما نمی‌خواستم هواداران مرا در چند پیراهن مختلف ببینند. این کار باعث می‌شد ارزش پیراهن استقلال کمرنگ شود.
بعد از رفتنت از استقلال چند بار مقابل این تیم بازی کرده‌ای؟
یک بار فقط با پیراهن صبا مقابل استقلال بازی کردم که آن همه حرف و حدیث پیش آمد. برای کلاس‌های مربیگری هم ثبت‌نام کرده‌ام. باید در کلاس C حضور یابم و منتظر زنگ هستم تا در کلاس شرکت کنم.
امیرحسین صادقی همبازی‌ات در استقلال بعد از رفتنت، حرف‌های جالبی درخصوصت بیان کرد؟
امیرحسین هست دیگر. به او چه بگویم. دلم برایش خیلی تنگ شده است. همه‌اش با هم در تمرین و اردو جر و بحث می‌کردیم. یکی از بهترین دوستانی بود که من در دوران فوتبالم با وی همبازی بودم. امیدوارم بلایی را که سر من، اکبرپور، وحید طالب‌لو، آرش برهانی و سیاوش اکبرپور آوردند سر صادقی نیاورند و بگذارند او با پیراهن استقلال خداحافظی کند.
شاید بدانی علیرضا منصوریان سرمربیگری ذوب‌آهن را قبول کرد؟
برایش آرزوی موفقیت می‌کنم. خوشحالم یک استقلالی بتواند در لیگ ایران مربیگری کند. من از علی‌آقا بدی ندیدم، فقط از رفتارش ناراحت شده‌ام البته دیگر همه چیز گذشته است و زیاد به آن فکر نمی‌کنم.
اگر منصوریان به تو پیشنهاد دستیاری بدهد قبول می‌کنی؟
هیچ وقت علی آقا چنین پیشنهادی به من نمی‌دهد که بخواهم راجبش فکر کنم. البته این را بگویم همیشه گفته‌ام که از علی منصوریان بابت رفتارش ناراحت هستم اما یک چیزی دیگر را بگویم و آن هم این است که باشگاه می‌توانست از مایی که سال‌‌ها برایش تلاش کرده‌ام تقدیر کند.
اگر باشگاه برایت بازی خداحافظی بگذارد قبول می‌کنی؟
اگر برایم بازی خداحافظی بگذارند من شرکت نمی‌کنم چون برای رفقایم در استقلال نگذاشتند و به همان دلیل در آن شرکت نمی‌کنم.
بعد از خداحافظی‌ات با رحمتی صحبت کردی؟
فقط در حد یک تماس تلفنی بود. از من پرسید خداحافظی کردی و من هم گفتم آری.
از برخوردی که با اسماعیلی و چشمی در استقلال شد، صحبت کن؟
حالا شاید آنها یک اشتباهی انجام داده باشند اما ما نباید با آنها برخومرد قهرآمیز داشته باشیم. آنها مهره‌های تاثیرگذار تیم هستند و باید به نوعی مشکل‌شان حل شود.
در پایان اگر صحبت خاصی مانده، بگویید؟
وقتی کامنت هواداران استقلال می‌خواندم خیلی احساس خوبی داشتم. باعث شد راحت بخوابم چون فکر می‌کردم در همه سال‌هایی که در استقلال بودم دینم را به هواداران این تیم ادا کردم.
