علی دایی – پرسپولیس؛ اسطوره با مشت گره کرده!
علی دایی طی روزهای اخیر و بعد از ماجرای درگیری تونل رختکن استادیوم تختی بار دیگر با هجمه هواداران پرس مواجه شده است.
به گزارش ایلنا، حتماً ویدئوهایی که از درگیریهای بعد از بازی سایپا مقابل پرسپولیس در شبکههای مجازی منتشر شده را دیدهاید. تأسفبرانگیزتر وقتی بود که علی دایی در محوریت این فیلمها قرار میگرفت. چند نفر او را گرفته بودند و دایی بهدنبال راه فراری برای رسیدن به بازیکن یا هواداری از پرسپولیس که میخواست به هر طریقی شده، او را بزند و این تصویر چقدر میتواند دردناک باشد برای کسی که عمری خود را اسطوره پرسپولیس میدانسته و بارها و بارها با رفتارهایی که مقابل پرسپولیس از خود نشان داده، این تردید را در هواداران سرخپوش بهوجود آورده که آیا علی دایی یک پرسپولیسی است؟ درگیریهایی که با پرسپولیس و پرسپولیسیها داشته کم نیستند و از خاطرهها هم پاک نخواهند شد.
نخستین درگیری با اسطوره پرسپولیسیها
علی دایی در چند برهه با علی پروین درگیر شده است. از زمان بازیگریاش تا همین چند سال پیش که سرمربی پرسپولیس بود و بهدلیل مشکلات مالیاتی در وزارت ورزش با علی پروین درگیر شد. ماجرای نخستین درگیری علی دایی با پرسپولیس و اسطوره پرسپولیس یعنی علی پروین، برمیگردد به سالهای 1382، 1383 که دایی پس از شش سال بازی در آلمان و امارات در سال ۱۳۸۲ به پرسپولیس برگشت؛ بازگشتی در کنار حواشی داغ آن روزها. پروین و شرکا از پرسپولیس جدا شده بودند و نقش اپوزیسیون را ایفا میکردند و در این فضای ملتهب، دایی ستاره تیمِ وینکو بگوویچ بود؛ تیمی که با وجود شروعی عالی، خیلی زود غروب کرد. فصل ناموفق پرسپولیس تغییراتی تازه را رقم زد. بازگشت پروین و کوچ علی دایی، افشین پیروانی و چند ستاره دیگر که ظاهرا ضد پروین بودند. نبرد بزرگ اما ۲۹ آبان ۱۳۸۳ آغاز شد. علی دایی با صبا در هفته نهم لیگ چهارم به مصاف پرسپولیس آمد. در ابتدای بازی، دایی برخلاف عرف به سمت نیمکت پرسپولیس نرفت. مهرداد میناوند و افشین پیروانی هم در آن فصل دقیقا چنین کاری کردند. بازی با تساوی بدون گل به پایان رسید اما روی سکوها از سردی داخل زمین خبری نبود. تماشاگران علیه دایی بودند و پس از بازی خبر رسید درگیری شدیدی بین هواداران دایی و برخی لیدرهای پرسپولیس بهوجود آمده است. انفجار بزرگ در طول هفته رخ داد. دایی که بهواسطه زدن صدمین گل ملی، میهمان برنامه نود بود مصاحبهای آتشین علیه پروین انجام داد. پروین را به باندبازی متهم کرد، او را مقصر ناکامی پرسپولیس در فصل قبل دانست و گفت که پروین به تماشاگران خط داده بود به او توهین کنند. او به سراغ زخمهای قدیمی هم رفت و از خط خوردن از تیم ملی در سال ۱۹۹۲ انتقاد کرد. پروین هم صحبتهای آتشین دایی را با یک مصاحبه حیرتانگیز پاسخ داد. او گفت دایی محبوب نیست و قدیمیهای فوتبال اصلا فوتبال او را قبول ندارند! گرچه چند روز بعد در یک اقدام باورنکردنی این دو دور یک میز نشستند و بهزور آشتی داده شدند اما هرگز روابط این دو، روابط حسنهای نشد.
شادیهای عجیب دایی مقابل سرخها
نبرد بزرگ بعدی دو سال بعد رقم خورد. علی دایی در سال ۱۳۸۵ پس از پشت سر گذاشتن یک جام جهانی کابوسوار راهی سایپا شده بود. ورنر لورانت در همان هفتههای ابتدایی لیگ ششم به شکل عجیبی هدایت سایپا را رها کرد و علی دایی در قواره مربی-بازیکن در نخستین تجربهاش در نقش سرمربی مقابل پرسپولیسِ دنیزلی قرار گرفت.
دایی بهدلیل مسائل جام جهانی آن جایگاه سابق را بین هواداران نداشت. شادی پس از گل دایی اما به باروت هواداران جرقه زد. هواداران توقع نداشتند دایی اینگونه شادی کند و در اواخر بازی وقتی که بازی با گل حسین بادامکی دو-دو شد شدیدا به این اسطوره فحاشی کردند. دایی هم در کنفرانس خبری پس از بازی خواستار محرومیت هواداران پرسپولیس شد. او گفت که نمیتواند مثل بقیه فیلم بازی کند و خوشحالی نکند.
دایی البته سالها بعد در لیگ یازدهم و دوازدهم که سرمربی تیم فوتبال راهآهن بود، بهخاطر همین شادیها بارها سوژه شد و کشمکشهایی بین او و پرسپولیسیها بهوجود آمد. مشتهای گرهکرده، لقبی بود که در همین دوره زمانی به او دادند؛ وقتی نشانه شادمانی عمیق او هنگام موفقیتهایش در بازی برابر پرسپولیس بود. دایی حتی به این موفقیتها، عنوان عزتی را داده بود که خداوند به او عطا کرده است.
دایی - شیث، اختلافی بیپایان
همان سال 1385 بود که درگیریهای علی دایی، بهعنوان مربی- بازیکن سایپا با شیث رضایی، مدافع پرسپولیس سوژه شده بود. همان تقابلی که در بازی رفت آن، به دایی بهخاطر شادی گلش فحاشی شد، در بازی برگشت با برخوردهای دایی - شیث جنجال بهپا کرد. تصاویر تلویزیونی نشان میداد که در پی کشمکش بین این دو مهاجم سایپا ضربهای به صورت مدافع پرسپولیس وارد کرده است. سرمربی-بازیکن سایپا البته نپذیرفت ضربهاش شدت داشته و محرومیتش هم پس از دخالت عجیب چند نماینده مجلس کم شد.
این اما شروع درگیریهای علی دایی با شیث رضایی بود. فصل دهم که علی دایی سرمربی پرسپولیس بود، اختلافهایش با شیث تا حدی پیش رفت که کار به شکایت و دادگاه نیز کشیده شد و آنچه در دعوای دو طرف باقی ماند ناکامیهای متعدد برای پرسپولیس و سرخوردگی طرفداران این تیم بود. آن زمان شیث یک جمله معروف را در واکنش به اختلافهایش با دایی مطرح کرد که سوژه رسانهها شده بود. شیث میگفت: «اختلاف من و دایی از زمانی شروع شد که با من بیشتر از او عکس میگرفتند.» البته شیث واکنش جنجالی دیگری هم در اینستاگرامش داشت و درباره دایی نوشته بود: «دیدین گفتم بعضیها پرسپولیسی نیستن؟ حالا بهتون ثابت بشه!»
درگیری با علی کریمی و دودستگی هواداران
بعد از قهرمانی سایپا در لیگ برتر و خداحافظی باشکوه علی دایی از دنیای بازیگری، درگیریهای دایی با پرسپولیس، وارد فاز جدیدی شد. او حالا در قامت سرمربی، مشتهایش را برای پرسپولیس گره میکرد. بعد از این قهرمانی بود که دایی راهی تیم ملی شد و پس از اتفاقات تلخ بازی ایران و عربستان در نوروز ۱۳۸۸ از تیم ملی اخراج شد. در آن زمان هواداران پرسپولیس بهدلیل مشکلات بین دایی و علی کریمی از علی دایی ناراضی بودند.
اختلاف دایی و کریمی تقریبا از بازیهای مقدماتی جام جهانی 2006 شروع شد، مصاحبه کریمی با تماشاگران این اختلافها را رسانهای کرد و بعدها موضوع لایی خوردن دایی از کریمی در یک بازی داخل سالن و تکرار همین صحنه در تمرینات تیم ملی و در نهایت پرخاش دایی به کریمی به این اختلافها دامن زد؛ همان زمان بود که گفته میشد بازیکنان تیم ملی به دو باند مجزا تفکیک شدهاند که یکی دوستان دایی و دیگری دوستان کریمی بودند. در پی این اختلافها بود که در زمان مربیگری دایی در تیم ملی، کریمی کنار گذاشته شد. بعدها هم مصاحبههای تند و تیز این دو علیه هم ادامه یافت. درست است که این اختلافها در تیم ملی ایجاد شده بود اما بهواسطه اینکه پرسپولیسیها علی کریمی را هم یک پرسپولیسی میدانند، این موضوع به میان هواداران سرخ کشیده شد؛ بهخصوص وقتی که دایی بهجای گلمحمدی سرمربی پرسپولیس شد و کریمی را از تیم کنار گذاشت. کریمی هم به تراکتور رفت و در نخستین بازی فصل مقابل تیم دایی قرار گرفت و یکبار دیگر درگیری لفظی به اوج رسید.
دایی مقابل مدیران پرسپولیس
ورق چند ماه بعد برگشت؛ چه کسی انتظار داشت دایی به فوتبال برگردد و سرمربی پرسپولیس شود. حبیب کاشانی اما چنین تصمیم مهمی را گرفت و دایی را پس از چند ماه سکوت جانشین زلاتکو کرانچار کرد. پایان چند سال کدورت بین علی دایی و پرسپولیس. این حضور یک سال و نیم طول کشید، اختلافها بین کاشانی و دایی یک جدایی بحث برانگیز را رقم زد. هواداران اما حامی دایی بودند، درست است که در لیگ با دایی توفیقی نداشتند اما این مربی نامدار دو قهرمانی جام حذفی را برایشان به ارمغان آورده بود. از طرفی جدایی دایی از پرسپولیس در سال ۱۳۹۰ بهنحوی بود که گویی به او ظلم شده است. هواداران به جانشین علی دایی، حمید استیلی، حتی یک بازی هم فرصت ندادند. علی دایی در لیگ یازدهم و دوازدهم سرمربی راهآهن بود. پرسپولیس اما پس از رفتن دایی روزهای ناآرامی داشت و خیلیها منتظر بازگشت دایی بودند. درست است که رابطه عموم هواداران با دایی دوستانه بود اما اختلاف اصلی بین محمد رویانیان، مدیریت وقت پرسپولیس و دایی وجود داشت؛ اختلاف شدید بر سر مطالبات دایی از پرسپولیس. دو طرف در مصاحبههایشان حسابی از خجالت هم درمیآمدند. کسی در این شرایط تصور نمیکرد که رویانیان پس از کنار گذاشتن یحیی گلمحمدی به سراغ علی دایی برود اما این اتفاق افتاد و دایی نشان داد که برای منافعش میتواند با دشمنش هم دوست شود. در سال ۱۳۹۲ علی دایی با یک قرارداد سهساله قابل توجه به پرسپولیس برگشت. هرچند آمدن او با خروج علی کریمی همراه شد اما بیشتر هواداران از این انتخاب راضی بودند. دایی به تیم سر و سامان خوبی داد. پرسپولیس پس از چند فصل ناکامی مدعی شد و در پایان در رده دوم لیگ قرار گرفت.
درگیری با پروین - راند دوم
لیگ چهاردهم که دیگر محمد رویانیان، مدیرعامل پرسپولیس نبود جایگاه دایی هم متزلزل شده بود. دایی با مدیریت باشگاه و وزارت ورزش چالش داشت. در هفتههای پایانی لیگ سیزدهم مدیریت باشگاه در دست پروین بود و دایی سرمربی. روزی نبود که از اختلاف این دو خبری منتشر نشود. حتی خبر رسید در جلسهای در وزارت ورزش برای خصوصی شدن باشگاه پرسپولیس دو طرف با هم درگیر شدند. ماجرا از مصاحبه تلویزیونی علی دایی شروع شده بود که میگفت کارکنان شهرداری اینقدر پول میگیرند و بازیکن بزرگ فوتبال جهان آنقدر و... همین موضوع باعث شد که وزارت ورزش با پروین، اعضای هیأت مدیره و دایی، جلسهای در همین رابطه برگزار کند؛ همان جلسهای که پس از چند جملهای که بین علی دایی و علی پروین رد و بدل شد، کار به فریادهایی رسید که این دو نفر بر سر هم میزدند. رابطه نهچندان خوب دایی با وزارت ورزش باعث شد در لیگ چهاردهم با یک اخراج عجیب روبهرو شود.
دایی - مایلیکهن، دوئل همیشگی
در تمام این سالها که علی دایی در برهههای مختلف با پرسپولیس و پرسپولیسیها درگیر بوده، همیشه موضوع تازهای برای درگیری او با محمد مایلیکهن بوده است و درگیریهای دایی با مایلیکهن که بهعنوان پیشکسوت پرسپولیس شناخته میشود، یکی از سوژههای همیشگی فوتبال بوده است. اما همیشه این سوال وجود داشته که این اختلاف از کجا شروع شده بود؟ آن زمان که علی دایی خارج از ایران بازی میکرد، در مصاحبه با یکی از روزنامههای آلمانی، وقتی از او دلیل موفقیت فوتبال ایران را پرسیدند، جواب داد که همه اینها بهدلیل کار خوب صالحنیا، مربی بدنساز وقت تیم ملی بوده و عملکرد خوب تیم ملی بهخاطر فعالیت این مربی بوده نه چیز دیگری! وقتی هم که این مصاحبه به گوش مایلیکهن رسید، از این صحبتها ناراحت شد و در بازی مقدماتی جام جهانی مقابل سوریه ۴۵ دقیقه دایی را روی نیمکت گذاشت تا اختلافها بهطور جدی شروع شود. البته بعدها مسائل دیگری هم در این میان بهوجود آمد که کینه این دو نفر را نسبت به یکدیگر بیشتر کرد، بهطوری که حتی منجر به زندانی شدن محمد مایلیکهن هم شد!
بعد از سالها، دوباره مشت گره کرده
دایی پس از اخراج از پرسپولیس در چهار سال اخیر همواره رابطه خوب خود با هواداران را حفظ کرد. موفقیتهای تیم را تبریک گفت. حتی تنشهای کوچکش با پرسپولیس در تقابلهای رودررو خیلی به چشم نیامد. او در این چهار سال اخیر با صبا، نفت تهران و سایپا با پرسپولیس بازی کرد؛ بازیهایی که البته بدون حاشیه هم نماند، مثلا در دیداری که پس از مرگ هادی نوروزی انجام شد به جابهجایی بازی اعتراض کرد و این جمله عجیب را گفت: «از ترس اینکه پرسپولیس دوباره عزادار نشود سازمان لیگ قبول کرد بازی پرسپولیس ۲۴ مهر برگزار شود.» در پایان بازی هم درگیریهای کوچکی ایجاد شد. با این حال این چالشهای مختصر و همچنین اختلاف شدید دایی با مدیران پرسپولیس بر سر مطالباتش، به بروز کینه بین او و هواداران نینجامید تا اینکه روز شنبه در بازی سایپا مقابل پرسپولیس، آن هم پیش از فینال آسیایی، مشتهای گرهکرده بار دیگر بر سر پرسپولیس فرود آمد؛ اتفاقی که شاید در گذر سالها کمرنگ شود اما اتفاقات تونل ورزشگاه تختی، مثل همه درگیریهای دیگر دایی با پرسپولیس از حافظه تاریخ فوتبال به این راحتی پاک نخواهد شد.