تیمی که با کرانچار هم حسرت ساخت/ ناامیدی امیدها برای حضور در المپیک
یکی از تیمهایی که به هدف کسب تجربه در راستای آماده سازی بهتر برای به دست آوردن جواز حضور در المپیک 2020 راهی رقابتهای آسیایی شد، تیم فوتبال امید بود.
به گزارش ایلنا، تیمی که اولویتش در این رقابتها قهرمانی نبود اما در عین حال توقع میرفت نیم نگاهی هم به سکو داشته باشد یا لااقل در بین چهار تیم نهایی این بازیها قرار بگیرد و قدری آبرومندانهتر از این بازیها کنار برود. تیم فوتبال امید ایران شاید به لحاظ آماده سازی عقبتر از تیمهایی همچون کره جنوبی بود اما به دلیل در اختیار داشتن بازیکنانی که اغلب تجربه بازی در تیمهای لیگ برتری را داشتند، میتوانست با نتایج مطلوبتری از این رقابتها کنار برود اما بیلانی که از تیم امید ایران در این بازیها بر جا ماند در نهایت یک تساوی، یک برد و دو شکست بود که کارنامه قابل قبولی محسوب نمیشود.
امیدها البته در مرحله گروهی با صدرنشینی به کار خود خاتمه دادند تا در ظاهر مقتدرتر از دیگر تیمهای همگروه جلوه کنند اما این صدرنشینی در شرایطی به دست آمد که همه تیمها 4 امتیازی بودند و تیم ایران تنها به دلیل داشتن تفاضل گل بهتر در جایگاه نخست قرار گرفت.
مرتبهای که در باطن فکری مربیان تیم امید و حتی بازیکنان جایگاه مناسبی نبود و آنها پیش از بازی با میانمار در فکر از دست دادن رتبه اولی و فرار از تقابل با کره جنوبی بودند که با وجود شکست تحقیرآمیز به میانمار اما باز هم با قرار گرفتن در جایگاه نخست به کارشان خاتمه دادند تا مشخص شود در انتخاب استراتژی فرار از کسب رتبه اولی گروه نیز دچار اشتباههای فاحشی شده و مربی بزرگی همچون کرانچار نیز نتوانسته به درستی برای رسیدن به چنین هدفی برنامهریزی کند. این شکست در شرایطی در کارنامه فوتبال ایران ثبت شد که کرانچار به لحاظ اسم و تجربه حقیقتا نسبت به تمام مربیان این رده در جایگاه بالاتری قرار داشت اما مرد کروات با کولهباری از تجربه هم نتوانست با فوتبال ایران به نقطه قابل توجهی برسد و در نهایت از این بازیها کنار رفت.
شاید اگر کرانچار تصمیمهای آیندهنگرانهتری اتخاذ میکرد و مسائل روحی و روانی حاصل از باخت تعمدی به میانمار را در ذهن تجزیه و تحلیل میکرد با نتایج بهتری مسابقات را ترک میکرد اما او حالا هم رقابت در میدان بازی را باخته و هم اخلاق را. شکست تعمدی به میانمار در واقع نشان میدهد که سرمربی تیم امید تاثیرات چنین حربه نادرستی را در این رده سنی به خوبی درک نکرده و ظاهرا نمیدانسته ترس کاشتن در دل بازیکنان جوان و کم تجربه چه مضراتی در پی خواهد داشت. در واقع کرانچار پیش از بازی با میانمار با اتخاذ آن روش به شاگردانش فهماند که باید به جای تقابل با تیمهای بزرگ از آنها فرار کرد که نتیجه این تفکر نادرست و غلط شکست مقابل کره جنوبی بود.
حال اگر کرانچار تیمش را به گونهای راهی میدان بازی با میانمار میکرد و از آنها میخواست به هدف پیروزی گام به میدان بگذارند، حتی اگر در مرحله یک هشتم به کره جنوبی هم میباخت و از این رقابتها کنار میرفت نه تنها کارنامه امیدها در مجموع مطلوبتر جلوه میکرد، بلکه از همین نقطه میتوانستیم دورنمای بهتری برای تیم امید در راه رسیدن به المپیک در ذهن تصویر کنیم اما حالا با تفکری که او در تیم امید القا کرده باید منتظر فرارهای دیگری از تیم امید برای رویارویی با تیمهای بزرگ در آینده باشیم.
کرانچار بیهیچ تعارفی برای ساختن تیمی جنگجو و پیروزیخواه به جهت رسیدن به المپیک 2020 با این بازیکنان کاری دشوار در پیش دارد. او اکنون در میان بازیکنان تیم امید یک مربی ترسو است؛ معلمی که خود بیم رقابت با تیمهای بزرگ را دارد و هرگز نمیتواند شاگردان نترسی برای آینده تربیت کند. برای امیدهای ایران حتما میشود مربیان بهتری را برگزید. لااقل کسی که به شاگردانش ترس را آموزش ندهد. کرانچار با این شخصیت ترسو و فراری گزینه قابل اعتمادی برای این رده نیست.