در توصیف محمدعلی؛ خداحافظ مرد تضادهای دوست داشتنی
او مردی بود به دنبال جایگاهش به عنوان بزرگترین بوکسور و شاید هم ورزشکار جهان، مردی که تضادها را در آغوش میگرفت. او کسی نبود جز محمد علی.
به گزارش ایلنا، مرد بشردوستی که یک روز عکس لحظه بوسه زدنش بر گونههای کودکان او را محبوب میکرد و روز دیگر با «گوریل، کودن و زشت» خطاب کردن رقیبش جو فریزر همه را غافلگیر میکرد. او همانی بود که گرویدنش به اسلام به مذاق خیلیها خوش نیامد اما خودداریاش از پیوستن به ارتش آمریکا برای جنگ ویتنام دوستداشتنیاش کرد. او همان کسی بود که درباره نرفتنش به جنگ با ویتنامیها آن جمله معروف را گفت:«به جنگ با ویتنامیها نمیروم چون آنها هرگز مرا کاکا سیاه صدا نکردند.»
اما هرچه سن محمد علی بالاتر رفت، تضادهایش هم کمرنگتر شدند و تمام چیزی که به یاد سپرده شد، بزرگی او به عنوان یک فرد بشر دوست، پیشگام در تغییرات اجتماعی و یک بوکسور بود. فرزند یک نقاش و یک خدمتکار زن، کاسیوس کلی در سن 18 سالگی مدال طلای المپیک را برد و 4 سال بعد قهرمان بوکس سنگین وزن جهان شد.
از وقتی که نامش را به محمد علی تغییر داد، او دو بار دیگر کمربند قهرمانی این دسته را برد و با اقتدارترین دوران حرفهاش را سپری کرد. (چه کسی میداند سلطه او بر بوکس سنگین وزن جهان چه مدت دیگر ادامه داشت اگر او به خاطر خودداری از رفتن به جنگ با ویتنام 43 ماه از رقابت محروم نمیشد؟ )
حیرتآورتر از همه شاید توانایی او برای بازگشت به قله دنیای بوکس حتی بعد از این محرومیت طولانی مدت بود که همه را غافلگیر کرد بخصوص سال 1975 که عنوان قهرمانیاش را با شکست دادن فریزر پس گرفت آن هم در مسابقهای که از عدالت خبری نبود. همان مسابقهای که ضربات مهلک محمدعلی کاری با فریزر کرد که او در پایان چیزی برای گفتن نداشته باشد جز «خدا، خدا، او یک قهرمان فوقالعاده است.»
"مارک بکتل"