توکلی: نمره من 80 از 100 است/ روزی بدشانسیهایم به پایان میرسد
رکورددار 4 ماده دو و میدانی بانوان ایران پیش از اعزامش به مسابقات انتخابی تایلند، اظهار کرد روزی بدشانسیهایش به پایان میرسد.
ایلنا- دوومیدانی ورزش محبوبی در دنیاست که هنگام برگزاری مواد مختلف آن چه در بازیهای جهانی، چه در المپیک، تماشاگران زیادی را به ورزشگاهها میکشاند. این ورزش اما در ایران طرفدار زیادی ندارد و شاید به قول رکورددار 4 ماده بانوان ایران، مادر ورزشها هنوز در کشورمان رسانهاینشده است.این ورزشکار پس از حضور در بازیهای آسیایی اینچئون و رقابتهای قهرمانی آسیا در چین که در هر دو رقابت تا آستانه کسب مدال پیش رفت اما توفیقی در رفتن روی سکوهای قاره پهناور به دست نیاورد، دقایقی مهمان گروه ورزشی ایلنا بود تا از حضورش در این رقابتها و مصائب ورزش بانوان در ایران بگوید. گفتوگوی ما با سپیده توکلی را میخوانید.
خیلیها میگویند سپیده توکلی دونده خوبی نیست و بهتر است به جای هفتگانه در مسابقات پرش ارتفاع و طول شرکت کند. این نظر را قبول دارید؟
راستش نه. من سال 2007 در ماکائو فقط در پرش ارتفاع و دوی با مانع شرکت کردم. از سال 2010 و پیش از آغاز بازیهای آسیایی پکن بود که وارد هفتگانه شدم. بله برخی میگویند من باید فقط در ارتفاع شرکت کنم اما برخی دیگر هم میگویند در هفتگانه موفقترم. البته قبول دارم در پرش ارتفاع عملکرد خوبی داشتم. من رکورد یک متر و 83 سانتیمتر را در این رشته دارم. امسال شرکتکنندهای که یک متر و 84 پرید، موفق شد مدال برنز بازیهای آسیایی را کسب کند و از این نظر من میتوانم به کسب مدال در این ماده امیدوار باشم اما خودم به هفتگانه علاقه زیادی دارم.
در بازیهای آسیایی چین و در حالی که فاصلهای با کسب مدال نداشتید، بازهم ناکام ماندید. چه اتفاقی شما را از مدال دور کرد؟
پس از ناکامی در بازیهای آسیایی اینچئون، با انگیزه مضاعفی به چین رفتم تا آن شکست را جبرانکنم. روز نخست 10 شرکتکننده در هفتگانه حضور داشتند. شرکتکننده ازبکستان که در بازیهای آسیایی قهرمان شده بود، در این رقابتها هم به مقام نخست رسید. رکورد ورزشکار ژاپنی هم 5 هزار و 400 بود و من فاصله زیادی با او نداشتم. چین هم دو شرکت کننده در این ماده داشت که یکی از آنها نایبقهرمان بازیهای آسیایی بود. ورزشکاران چین تایپه و قزاقستان را هم میشناختم. آنها از من ضعیفتر بودند. من در پرش ارتفاع یک متر و 83 سانتیمتر رکورد زدم تا به مقام نخست برسم. مسابقات پرتاب وزنه هم آغاز شد، با خودم عهد کردم پرتاب اولم طوری باشد که آنها با رکوردشان به من نرسند. همین اتفاق هم افتاد. رکورد من 12 متر و 80 سانتیمر بود اما در چین با ثبت رکورد 13 متر و 76 در پرتاب وزنه اول شدم و اختلاف نسبت به آنها بیشتر شد.
اما در دوی 200 متر شرایط تغییر کرد.
بله، متاسفانه سرعت من نسبت به آنها کمتر بود و من در جایگاه نهم ایستادم اما در پرتاب وزنه و پرش ارتفاع فاصله خوبی با حریفانم ایجاد کرده بودم و به همین دلیل در پایان روز اول در جایگاه نخست ایستادم.
روز دوم یک پله سقوط کردید و در جایگاه دوم ایستادید. آن روز چه اتفاقی افتاد؟
من رقابتهای روز دوم را با استرس آغاز کردم. آن روز باید در پرش طول شرکت میکردیم و متاسفانه تلاش اول من با شکست همراه شد. در پرش دوم 5 متر و 60 سانتیمتر پریدم و پرش سوم را هم با رکورد 5 متر و 64 سانتیمتر به پایان رساندم و رکورد خودم را هم بهبود بخشیدم. باز اختلاف زیادی بین شرکتکنندهها پیش نیامد و فقط شرکتکننده ازبکستان حدود 6متر و نیم پرید و در جدول مجموع اول شد تا من در جایگاه دوم بایستم. پس از آنهم نوبت به پرتاب نیزه رسید. متاسفانه در این ماده رکورد خودم را نزدم. رکورد من 40 متر بود و فکر میکردم به 42 برسم اما اینطور نشد. من نیزه را 36 متر پرتاب کردم و 4 متر کم آوردم و 100 امتیاز هم اینجا از دست دادم که اگر این اتفاق نمیافتاد ممکن بود مدال بگیرم. با وجود این 60 متر از نفر چهارم پیش بودم. این فاصله در دوی 800 متر، چیزی حدود 5 یا 6 ثانیه میشود. به همین دلیل شانس زیادی برای کسب مدال داشتم. هرچه حساب و کتاب کردم دیدم طی این سالها کسی نتوانسته در 800 متر 2 دقیقه و 2 ثانیه بدود واکثراً 2 متر و 18 یا 17 ثانیه رکورد زدند. با خودم گفتم من این چندثانیه را حفظ میکنم و فوقاش سوم میشوم.
اما این اتفاق نیفتاد...
متاسفانه بله. حتی کاترینا (شرکتکنده ازبکستان) که دوست صمیمی من به حساب میآمد و قهرمانیاش هم مسجل شده بود، گفت به من کمک میکند و در مسیر دوندههای هندی قرار میگیرد تا من اول شوم. قرار بود او دو را اصطلاحاً بخواباند اما دوندههای هندی از اول امان ندادند و ابتکار عمل را به دست گرفتند. 100 متر اول هرکسی در لاین خود میدود و بعد از آن وارد لاینهای دیگر شرکتکنندهها میشویم اما هندیها در همان 50 متر از ما پیش افتادند. من تا 200 متر هم رقابت پایاپایی با آنها داشتم اما فکر کردم اگر یک دور دیگر بخواهم اینطور بدوم، باید در دور پایانی فقط قدم بزنم! البته من رکورد خودم را زدم اما دوندههای هندی فوقالعاده بودند.
چرا دونده ازبکستان دوست داشت شما موفق شوید و آیا کمک کردن دوندههای کشورهای مختلف به یکدیگر مرسوم است؟
خب همانطور که گفتم من و کاترینا سالهاست یکدیگر را میشناسیم و با هم دوست صمیمی هستیم. از طرفی قهرمانی او مسجل شده بود و دوست داشت من هم موفق شوم. راستش برخی شرکتکننده ها وقتی میبینند ما با پوشش اسلامی در این رقابتها حاضر میشویم، دوست دارند موفقیت ما را ببینند. برای نمونه مربی ازبکستان میگفت خودش با یک تیشرت از گرما عذاب می کشد و نمیداند من چطور با این پوشش در مسابقات حاضر میشوم!
شرایط جوی چین هنگام برپایی مسابقات چطور بود؟
روز سوم برگزاری هفتگانه باران شدیدی در محل برپایی مسابقات آمد. خب ما هم با لباسهای ویژه در مسابقات حضور پیدا میکنیم و آنها هم خیس شده بودند. شرایط جوی واقعاً بد بود و زمانی که با نفر جلوتر از خودم کورس بسته بودم، با دویدن او آبهای جمع شده روی پیست به سر و صورت من شتک میزد. البته این شرایط برای همه بود اما برای من به دلیل پوششی که داشتم سختتر بود.
کاترینا (شرکتکنده ازبکستان) که دوست صمیمی من به حساب میآمد و قهرمانیاش هم مسجل شده بود، گفت به من کمک میکند و در مسیر دوندههای هندی قرار میگیرد تا من اول شوم. قرار بود او دو را اصطلاحاً بخواباند اما دوندههای هندی از اول امان ندادند و ابتکار عمل را به دست گرفتند.
از داوری مسابقات راضی بودید؟
نه متاسفانه برخی ناداوریها هم گریبانگیر ما شد. البته ما آن لحظات چیزی نمیدیدیم که اعتراض کنیم، کسی هم نبود که از بالا به ما بگوید اعتراض کنیم. مثلاً اگر در پرش طول به من میگفتند تقاضای تجدیدنظر کنم شاید نتیجه میگرفتیم. من پس از ناکامی در پرش طول به شدت گریه کردم و حتی زمانی که دوی 800 متر آغاز شد با چشمان پف کره سرخط استارت حاضر شدم.
قرار بود مربی خارجی برای هدایت شما به ایران بیاید.
بله مدتی سر این موضوع بحث بود اما بعداً منتفی شد. البته من 21 روز، پیش از مسابقات آسیایی با مربی خودم به بلاروس رفتم. باید اعتراف کنم آن 21 روز یکطرف و تمام تجاربی که در عمر ورزشیام کسب کردم یک طرف! من آنجا در 2 مسابقه شرکت کردم که در یکی از آنها با قهرمان اروپا که 6 هزار و 100 امتیاز کسب کرد رقابت کردم و متوجه شدم او چیز خاصی ندارد. همانکارهایی را میکرد که من انجام میدادم اما زمان بهتری برای او ثبت میشد. خب این را هم باید بگویم برای نمونه ورزشکاران هفتگانه اروپا در پرش طول، به راحتی 6 متر میپرند اما اینجا در ایران، پرندههای طول ما 5 مترو 70 سانتیمتر رکورد دارند، چه رسد به ورزشکاران هفتگانه!
در مجموع از عملکردتان در رقابتهای آسیایی چین راضی هستید؟
اگر نمره نهایی را 100 در نظر بگیریم من به خودم 80 میدهم و 20 نمرهای را هم که از دست دادم، باید پای پرتاب نیزه بنویسم. چراکه اگر رکورد خودم را میزدم روی سکو میرفتم. من انتظار نداشتم در 800 متر موفق باشم. این رشته رقابت سنگینی است که در روز آخر برگزار میشود و ورزشکاران پس از رقابتی فرسایشی به آن میرسند. به هرحال در مجموع از عملکردم راضی هستم.
شاید مشکل شما فونداسیون ورزشگاه انقلاب هم باشد. این ورزشگاه برخلاف خیلی از ورزشگاههای استاندارد دنیا شمالی-جنوبی است و به نظر میرسد وزش باد برای شما مشکل ایجاد میکند. این موضوع صحت دارد؟
متاسفانه بله. ساختار پیست دو و میدانی مجموعه انقلاب به نحوی است که جریان باد در 100 متر آخر برخی مادهها برای ما دردسرساز میشود و شاید اگر تمرینات و مسابقات ما در ورزشگاه دیگری برگزار شود، رکوردهای بهتری بزنیم. متاسفانه ما جای دیگری برای ثبت رکورد نداریم اما شرایط در ورزشگاههای استاندارد خارج، متفاوت است. البته نباید سطح دریا را هم فراموش کنیم که در برخی کشورها شرایط از این حیث هم به سود ورزشکار است.
ورزشکاران هفتگانه اروپا در پرش طول، به راحتی 6 متر میپرند اما اینجا در ایران، پرندههای طول ما 5 مترو 70 سانتیمتر رکورد دارند، چه رسد به ورزشکاران هفتگانه!
گاهی تک ستارههایی در آسمان دوومیدانی ایران میدرخشند اما انگار از نگاه جامع و سرمایهگذاری کلان برای مادر ورزشها در کشور ما خبری نیست.
ببینید یک دونده باید استعدادی ذاتی داشته باشد و دو و میدانی از این حیث یک ورزش استثنایی است. در رشتههای دیگر یک ورزشکار میتواند با تمرینات مداوم موفق باشد اما ورزش دو اینطور نیست. برای نمونه یک دونده استقامت نمیتواند یک دونده سرعتی خوب هم باشد. چون ساختار فیزیولوژیکی ورزشکاران این رشتهها متفاوت است. ضمن اینکه برای مادههای مختلف دو و میدانی باید زیاد خرج کرد و دونده مدام باید تمرین کند. شاید برای شما جالب باشد بدانید که من به ورزشکاران دیگر رشتهها قبطه میخورم. آنها زمان استراحت خوبی دارند اما ما نمیتوانیم زیاد استراحت کنیم و فاصله مسابقات مختلف بسیار کم است. شاید بعد از یک سال تمرین فقط بتوانیم یک هفته تمرین کنیم. البته در آن یک هفته هم باید فعال باشیم!
اما این شرایط برای ورزشکاران کشورهای دیگر هم هست. چرا کشوری مانند چین دوندههای خوبی به دنیا معرفی میکند؟
خب شرایط آن کشورها با ما کاملاً متفاوت است. آنها اسپانسرهای خوبی دارند اما در ایران اینطور نیست. برای نمونه هزینه یک کفش دو و میدانی 120 دلار است. شما حساب کنید که من در هفتگانه به 7 جفت کفش احتیاج دارم و باید هزینه زیادی متقبل شوم. ضمن اینکه باید یکنفر را پیدا کنم که از آمریکا به ایران بیاید و کلی خواهش و تمنا کنم که کفشها را برایم بیاورد. بحث تغذیه و مکملهای غذایی هم جای خود را دارد که در ایران ما از این نظر هم شرایط خوبی نداریم.
غیر از معضلاتی که گفتید، گره کار دو و میدانی در ایران چیست؟
مشکل اصلی دو و میدانی این است که در ایران رسانهها خیلی به آن توجه نمیکنند. ما نه تبلیغات داریم نه اسپانسر! من ماهانه 600 هزار تومان از فدراسیون حقوق میگیرم. یادم هست زمانی که درتیم جوانان والیبال حضور داشتم، روی نیمکت مینشستم اما 4 میلیون تومان درآمد داشتم! من واقعاً عاشق دو و میدانی هستم که با این شرایط ادامه میدهم.
پس والیبالیست هم بودید.
بله، در پست بلندزن بازی برای جوانان دانشگاه آزاد میکردم.
بازیهای تیم ملی را هم دنبال میکنید؟
خوشحالم تیم ملی پس از شروع ناموفق نتایج خوبی کسب کرد. مطمئنم این تیم با تمریناتی که پشتسر گذاشته شرایط بهتری هم پیدا میکند.
خانمها حق حضور در سالن والیبال آزادی را برای دیدن بازیهای تیم ملی ندارند. این موضوع را میدانستید؟
بله متاسفانه! به نظرم هرکسی باید به تماشای ورزشی که موردعلاقهاش است برود. والیبال هم که جای خود را دارد. این ورزش حتی از فوتبال هم در کشورمان محبوبتر شده! درست است فوتبال ورزش جذابی است اما از آنجا که نتایج خوبی نگرفته، مردم بیشتر به والیبال رو آوردهاند. حضور بانوان میتواند تاثیرات خوبی در ورزش والیبال داشته باشد. دستکم خانوادههای بازیکنان میتوانند با حضور در ورزشگاهها موجب دلگرمی ورزشکاران شوند. البته این موضوع در دوومیدانی هم هست و خانمها نمیتوانند مسابقات را از نزدیک ببینند. کاش خانمها میتوانستند رقابتهای دو را از نزدیک ببینند، چون این ورزش تماشاگر چندانی در ایران ندارد و حضور 10 تماشاگر خانم هم میتواند غنیمت باشد.
قبول دارید نگاه به ورزش بانوان در ایران خیلی حرفهای نیست؟
ببینید در سالهای اخیر این نگاه خیلی عوض شده و حالا به ورزش زنان هم توجه میشود اما این توجه آنقدر جامع نیست که همه رشتهها را دربر بگیرد. برای نمونه تنها 5 روز مانده به برگزاری مسابقات حساس به ما میگویند که به هتل شیان برویم که دارای بهترین امکانات است. حالا سئوال من این است که این هتل با این همه امکانات در فاصله کمتر از یک هفته مانده به مسابقات چه دردی از ما دوا میکند. بدتر باعث میشود به کارهای خودمان هم نرسیم!
حضور بانوان میتواند تاثیرات خوبی در ورزش والیبال داشته باشد. دستکم خانوادههای بازیکنان میتوانند با حضور در ورزشگاهها موجب دلگرمی ورزشکاران شوند. البته این موضوع در دوو میدانی هم هست و خانمها نمیتوانند مسابقات را از نزدیک ببینند.
و آیا بالاخره روزی سپیده توکلی به مدال آسیایی میرسد؟
بله شک نکنید این اتفاق میافتد. به امید خدا روزی همه بدشانسیهای من تمام میشود و یک مدال خوشرنگ آسیایی به دوومیدانی ایران هدیه میکنم.
گفت و گو از : یاسر سماوات