مساویهای ناپلئونی و تفکرات تکراری قلعه نویی/ سکوت کارمندی اسفندیارپور در چالشهای مدیریتی
فعالیتهای باشگاه گلگهر سیرجان در سطوح مختلف به ویژه فوتبال کاملاً قابل نقد است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، تیم فوتبال گلگهر سیرجان در فصول اخیر با ثبات در کادرفنی خود روبرو بوده و مربیان این تیم معتقدند که مشغول ساخت برند فوتبالی برای این تیم هستند. با این وجود تیم قلعه نویی در 4 هفته نخست فصل بیست و دوم لیگ برتر نتوانسته در سیمای مدعی قهرمانی ظاهر شود. در بخش آکادمی و دیگر ادعاهایی که در تبلیغات این باشگاه صنعتی و متمول کشور دیده می شود تماما قابل نقض است.
بخشی از این موضوع به فصل نقل و انتقالات باز میگردد که آنها بیشتر روی حفظ بازیکنان فصل گذشته تمرکز کردند. باشگاه گلگهر اعلام کرد قصد ندارد هزینه خیلی زیادی انجام بدهد، این در حالی است که بازیکنان فعلی هم ارزان قیمت نیستند! به نظر میرسد این موضوع یک فرار رو به جلو توسط اعضای تیم فوتبال گلگهر و توجیهی برای دور ماندن از فشار انتقادات است. بقیه ادعاهای قابل نقض را در زیر می خوانیم:
بخش دوم: از ادعای برندسازی مدل فوتبال تا تساویهای تکراری
بخش دوم ماجرا، ابعاد و توانایی فنی کادر فعلی گل گهر سیرجان است. برای نمونه دو بازی مختلف این تیم را مقابل سپاهان(مدعی قهرمانی) و مس کرمان( تیم تازه وارد به دنبال بقا در لیگ برتر) مقایسته می کنیم در هر دو مسابقه فیروزهایپوشان سیرجانی تا دقایق پایانی شکست خورده بودند و با توفیق اجباری به تساوی رسیدند. در هر دو بازی اشتباهات بازیکنان حریف در گل به خودی، سهم زیادی در تساوی داشت.
تساوی خانگی اتفاقی مقابل سپاهان مورایس آنقدر برای گل گهر شیرین بود که قلعه نویی با شمایل یک مربی برنده ذوقزده جلوی دوربین ظاهر شد. به نظر میرسد امیر قلعهنویی باید نفرات جدیدی به کادرفنی خود اضافه کند تا تنوع تاکتیکی و استفاده از نقشههای به روزتر، کار پیش برود. برای مثال محسن فروزان که در مسابقه مقابل سپاهان در واکنشها چالش مانکن داشت! دوباره در بازی مس کرمان با تکرار همین روند شانس رقیب را برای پیروزی افزایش داد!
بخش سوم: بازیکنان گل گهر؛ مازادهای معروف رو به پایان فوتبالی
به مرور زمان بعضی بازیکنان که در تیمهای خود جایی نداشتند روانه تیم گلگهر شدند. مانند امین قاسمینژاد که دو سال متوالی در لیست مازاد استقلالیها جای گرفت. منتهی این بازیکنان نه تنها در تیم سابقشان بلکه در گلگهر هم کارایی زیادی نداشتند. نمونه دوم میلاد زکی پور بود که توسط محمود فکری از استقلال کنار گذاشته شد. به گفته علیرضا علیزاده یکی از بازیکنان گلگهر میلاد زکی زکیپور در طول زمان حضورش در تیم سیرجانی «تمام ضربات ایستگاهی را به بیرون میزد!»
اما آنچه که وی نگفت همین بازیکن در بازی سپاهان شاکله تیم قلعهنویی را بهم ریخت. این نشان از تفاوت سطح مورایس و سرمربی فعلی قلعهنویی دارد و اینکه مربی پرسابقه فوتبال ایران توانایی استفاده از قابلیتهای بازیکنانش را ندارد.
بخش چهارم: شوخی به نام استفاده از بازیکنان آکادمی
باوجود اینکه تبلیغات زیادی در خصوص جذب بازیکنان آکادمی در تیم سیرجانی انجام میشود. اما کافی است به بازیکنان ترکیب اولیه شاگردان قلعهنویی در مسابقات بپردازیم. می توان پرسید کجا از بازیکنان جدید آکادمی استفاده شده است؟!
بخش پنجم: مدیریت گلگهر سیرجان؛ سکوت کارمندی در چالشهای مدیریتی
محمدرضا اسفندیارپور در ابتدای ورودش به باشگاه گلگهر خیلی در فضای فوتبال شناخته شده نبود؛ علارقم زحماتی که این مدیر برای مجموعه گل گهر داشته است؛ اما واقعیت اینجاست که از قدرت و کاریزمای لازم برای تقابل با چالشها روبرو نیست. برای مثال قلعه نویی فصل گذشته با آن همه بازیکن اصلاً شانسی در میان مدعیها نداشت و پرونده مهاجم گابنی را بهانهای برای انبوه بازیهایی قرار داد که نتوانسته نتیجه بگیرد؛ اما مدیر گلگهر خیلی زود با او تمدید قرارداد کرد. حتی شبیه مدیران سیاستمدار ترجیح نداد فصل بیست و یکم تمام شود!
در حکم تمدید قرارداد قلعهنویی نوشته شده بود: «با توجه به رضایت طرفین از شرایط و نتایج کسب شده.» با این اوصاف نشان میدهد مدیر گلگهر یا شناخت مناسبی از فوتبال ایران ندارد، یا توانایی لازم برای انتقاد از وضعیت فنی تیمش. این در حالی که بعد از محرومیت بلند مدت امیر قلعهنویی اخبار غیر رسمی از مذاکرات او با نکونام شنیده میشد و حتی عدهای عدم تمدید قرارداد این سرمربی با تیم فولاد که پنجره بسته داشت را مرتبط با همین موضوع میدانستند.
مسئله دوم: قضایای انضباطی مهاجم گابنی گلگهر بود که او ترجیح داد هیچ گونه انتقاد علنی نکند! جالب اینکه او مدتی بعد از وزیر ورزش و جوانان حکم مسئولیت گرفت(مشروح خبر را از اینجا بخوانید.) در حالی که او به عنوان به نماینده حقوقی گلگهر و مسئولیت حفظ منافع این باشگاه موظف بود حتی کار را به دادگاه بینالمللی ورزش بکشاند. بعد از این در فصل بیست و دوم هم بایناما نتوانست در دو مسابقه حاضر شود، اما کمترین انتقاد، مصاحبه یا مطلبی از مدیرعامل باشگاه گلگهر شنیده نشد و امیر قلعهنویی در نشست خبری این موضوع را رسانهای کرد. با این حال به نظر میرسد مدیر فعلی باشگاه گلگهر رفتاری مانند یک کارمند ساده دارد که ترجیح میدهد در چالشها سکوت کند. البته در عین اذعان به همه این انتقادات شخصیت اسفندیارپور کاملاً قابل احترام است.