واکاوی دلایل شکستِ تراکتورِ زنوزی در آستانه تغییر مالکیت؛
علیپور: مشاورههای غلط کارِ زنوزی را در تراکتور به این نقطه کشاند/ واگذاری به مس سونگون در این بازه زمانی غیر ممکن است/ افرادی که در ماجرای قرارداد مخدودش مظاهری نقش داشتند هنوز در باشگاه سمت دارند
مدیرعامل سابق تراکتور در مورد شکل اداره این باشگاه زیر نظر محمدرضا زنوزی و مشکلاتی که در این مجموعه وجود داشت حرفهای جالبی را برای اولین بار بر زبان آورده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، باشگاه تراکتور پس از حدود 3.5 سال ناموفق زیر نظر محمدرضا زنوزی در آستانه تغییر مالکیت است و قرار است به زودی به مجموعه مس سونگوان واگذار شود. مالکیت خصوصی باشگاه تراکتور که با وعدههای بزرگی روی کار آمد در شرایطی این مجموعه را ترک میکند که نتایج ضعیف و حضور در قعر جدول رده بندی لیگ برتر از یک طرف و پروندههای سنگین بدهی به نفرات داخلی و خارجی از سوی دیگر وضعیت سرخهای تبریز را به بحرانیترین شکل ممکن رسانده است. یکی از نفراتی که به خوبی میتواند در مورد اوضاع تراکتور و چرایی به اینجا کشیده شدن کار این مجموعه صحبت کند محمد علیپور، مدیرعامل سابق این باشگاه و از معدود مدیران ورزشی است که در سالهای اخیر برای این باشگاه انتخاب شده و مثل سایرین مدت زیادی در این مجموعه دوام نیاورد. گفتگوی علیپور با ایلنا را در خصوص اوضاع و احوال تراکتور و مسائل دیگر میخوانید:
* دلایل ناکامی تراکتور
تراکتور در نتیجه یک سری سلسله تصمیمات اشتباه به این نقطهای رسیده است که میبینید و مسائل همیشگی از جمله دیر بسته شدن تیم و جابجاییهای زیاد منجر به این شده که تیم نتایج خوبی نگیرد و نوعی بیانگیزگی در اداره امور تیم دیده میشود. الان که بحث واگذاری مطرح شده میتواند اتفاق خوبی باشد و مجموعه از این وضعیت نجات پیدا کند ولی وعدههایی که به هواداران دراین خصوص داده میشود از نظر من نیازبه شفاف سازى واظهارنظرحرفه ایى داردبه این شکل شدنی نیست طرفداران ازشرایط مو جودووعده هاى عملى نشده خسته شدن بهتر است با مردم صادقانه صحبت شود تا اگر به هر دلیلى موضوع انتقال به مشکل خورد سرخورده نشوند و هم مسائل و مشکلات به درستی و خوبی بازگو شود و اگر وعدهای قرار است داده شود شدنی و منطبق با واقعیات باشد.
* واگذاری به مس سونگون کار یک هفته و ده روز نیست
اینکه میگویند بحث واگذاری مالکیت ظرف یک هفته و ده روز آینده اتفاق میافتد از نظر من شدنی نیست (تعیین تکلیف بدهیها، سخت افزارها، اموال، دعواهاى بازحقوقى و...) چرا که شما برفرض با برادرت هم بخواهی یک ملک را صلح کنى تا به کاغذبازیها و امور اداری و مسائلی از این دست رسیدگی شود چند روز خودش زمان میبرد چه رسد به باشگاهی مثل تراکتور که حساسیتهای زیادی درموردش وجود دارد و مالک هم داردکه بایستى رضایتش جلب شود که هزینه کرده به خیلی از مسائل باید پرداخته شود و خیلی از موارد باید در این جابجایی مشخص شود و فکر نمیکنم کار یک هفته و ده روز باشد.
زنوزی با نیت خیر وارد کار شد ولی...
زنوزی بنده خدا با نیت خیر وارد عرصه تیمداری شد و تراکتور را خرید و واقعاً هم از جیبش خیلی هزینه کرد و زحماتی کشید که نباید آن را نادیده گرفت ولی یک سری دخالتهاى غیرحرفهاى، تصمیمات اشتباه و مشاورههای غلط که افراد نزدیک به ایشان میدهند باعث شده کار به اینجا بکشد. در این میان هر کسی به آقای زنوزی نزدیکتر بود و بیشتر مورد اعتمادش، قدرت بیشتری در نفوذ روی او و تاثیر روی تصمیمگیریهایش داشت و نتیجه آن در طول این چند سال شده اتفاقاتی که میبینید و تیمی که با وعدههای آنچنانی شروع به کار کرده در انتهای جدول قرار دارد. امیدوارم این بحث واگذاری به خوبی پیش برود و منشاء خیر باشد. خلاصه بگویم، اطرافیان و یا مشاورین ایشان اولویت اول منافع خودشان بود تا باشگاه!
* دلیل آمدن به تراکتور با وجود تغییرات مداوم مدیران قبلی
من اولاً بگویم تصمیم نداشتم به تراکتور بیایم ولی وقتی بحثش مطرح شد دیدم چون تیم منطقه ام است برای کمک ورود کردم. این نگرانیهایی که قبل از من در مدت زمان کوتاهی چند مدیرعامل تغییر کرده بودند را داشتم ولی مصاحبهای از آقای زنوزی رابه من نشان دادن دیدم که گفته بود من اشتباه کردم و درصددجبران هستم و دیگر تغییر رویه دادهام. ضمن اینکه موقع شروع همکاری من همه این مسائل را بادوستان مشترک طی و شرط کردم که اجازه دخالت در کارم را نمیدهم و استقلال رأی خودم را زیر سوال نمیبرم. به من قول دادند با اختیار تام وارد خواهم شد و واقعاً هم روزهای اول اینطور بود ولی خب برخی از همین افراد مضر نزدیک باشگاه وقتی دیدند جلوی کارهای سابقشان گرفته شده و در حضور من نمیتوانند اقدامات قبلی خودشان را انجام دهند شروع کردند علیه من به بى تقوایى و همین باعث شد کم کم بین من و زنوزی فاصله اختلاف نظرهاى مدیریتى بیافتد اواخرهم که درجایى خاص دورهم جمع شدندتکلیف ازنظرمن روشن شداین راهم برای اولین بار میگویم که استعفای من از تراکتور سومین استعفایم بود و دوتای قبلی رسانهای نشد ولی بار سوم دیگر امکان ادامه همکاری وجود نداشت.
* ماجرای دست بردن در قرارداد مظاهری و چند بازیکن دیگر
در مورد مخدوش شدن قراردادها که ضربه بزرگی به اعتبار تراکتور زد دیدم چنین اتفاقی به عمد یا غیر عمد رخ داده گفتم تا قبل از اینکه دردسر شود باید در مورد آن اطلاعیه صادر کنیم و آن را صادقانه بگوییم که چنین اشتباهی رخ داده که مسببین تنبیه و بابت آن پوزش بطلبیم و وقتی خودمان این مسائل را مطرح کنیم نمیتوانند به واسطه آن ما را به حاشیه ببرند. با این وجود زورم نرسید و این اتفاق نیافتاد و در ادامه مسائلی که پیش بینی کرده بودم درست در آمد و در چند مورد این مخدوش بودن قراردادها به ضرر تراکتور شد و آبرو ریزی بزرگی را شاهد بودیم. یکى ازشاهکارهاى قرارادهاگذاشتن شرط جدایى براى بازیکنان بااهداف خاص بودالان هم که میبینید نفراتی که آن اقدامات را انجام دادند، هم شخص مدیری که در آن قراردادهای مخدوش حالا به عمد یا غیر عمد نقش داشت و مسئول حقوقی که در آن قراردادها نقش داشت هر دو هنوز در مجموعه تراکتور حضور دارند و همچنان افرادی که به تراکتور آسیب زدند در مجموعه دیده میشوند. یک مدیر چند بار میرود و برمیگردد. اگر اینها خوب بودند چرا رفتند و اگر مشکل دارند چرا برای بار دوم و چندم بر میگردند؟
* لباسهای آدیداس واقعاً اصل بود؟
جریان لباسهای آدیداس را خودم هم که در مجموعه بودم نمیدانستم به چه صورت است. این لباس ها به این شکل نبود که با خود شرکت مستقیماً قرارداد بسته شود و از آنها لباس تهیه کنیم. این مسائل را یکی از دوستان زنوزی که خارج نشین بود انجام میداد و لباس ها را تهیه میکرد و میفرستاد و در تعداد هم معمولابه مشکل میخوردیم و گاهی یک دست لباس کامل نبود و یک جا جورابش نبود یک جا شورتش نبود و... به نوعی میشود گفت در ماجرا لباس ها هم باشگاه درست میگفت و هم حرفهای علیرضا منصوریان درست بود.
* قراردادهای سنگین با بازیکنان خارجی ناکارآمد
در مورد بازیکنان خارجی هم مشکل همین افراد نزدیک به زنوزی بودند. بازیکنی که اسم نمیبرم و خودتان میدانید منظورم کیست (کنستانت) وقتی آمد برای قرارداد بستن عاملین پیش زنوزی میگفتند اگرتا ساعت 10 فردابا او قرارداد امضا نکنیم مثلاً ساعت 11 میرود گالاتاسراى و اگر شد ساعت 12 هواپیماى اختصاصى بایرمونیخ براى انتقالش استانبول به زمین مینشیندو از این فرصت استفاده کن و او را زودتر به خدمت بگیر. در نتیجه بازیکن را بدون اینکه حتی توسط یک پزشک عمومی معاینه شده باشد جذب میکردند و دیدید که چه اتفاقای رخ داد و بازیکن بدون حتی یک دقیقه بازی چند میلیارد بدهی روی دست باشگاه گذاشته است. وقتی کار کارشناسی انجام نشود نتیجهاش میشود این بدهی ها.انهایى که به زنوزى وباشگاه خیانت کردن همین نزدیکان زنوزى بودن وهرموقع تیم روبه جلو بود ادرس اشتباهى به مالک میدادندو…..
* شکل عجیب پرداخت دستمزد بازیکنان
چارت باشگاه همیشه نسبت به چیزی که انجام میشد دچار مشکل بود. یک نمونه این بود که دستمزد بازیکنان از طریق باشگاه پرداخت نمیشد و شخصی آن را به صورت پول نقد به اردو یا محل تمرین میبرد و بین بازیکنان پخش میکرد (بازیکنهاهم اورابه رسمیت میشناختن )باشگاه ومدیرعامل کیلویى چند؟و این اتفاق خوبی نیست. پرداخت دستمزد بازیکن یک سری مراحل قانونی دارد و باید از طریق باشگاه و حساب رسمی باشگاه و با امضای مدیرعامل پرداخت شود تا تشریفات قانونی آن طی شود . وقتی بازیکن از دست یکی پول میگیرد بیشتر او را به عنوان مسئول میشناسد و از او حرف شنوی دارد و وقتی هم عدالت در پرداخت ها انجام نشود تیم به هم میریزد. این یکی ازدههامشکلی بود که در باشگاه وجود داشت.
* رفتارهای عجیب عوامل باشگاه در تمرینات
وقتی صاحبان قدرت باشگاه سر تمرین حاضر میشوند و دست میاندازند گردن برخی از بازیکنان و بزرگان تیم و زمین تمرین را در این حالت ترک میکنند. بازیکن جوان وقتی این مسائل را میبیند انگیزهاش را از دست میدهد. به نظرم برای قهرمانی یک تیم شما باید 11 بازیکن 70 درصدی داشته باشی و روی نیمکت هم 11 بازیکن جوان و آینده دار. این تیم شانس قهرمانی 70 درصدی دارد ولی وقتی بازیکن 80 درصدی جذب میکنی و کنارش بازیکن 60 و 50 درصدی هم داری در تیم چند گانگی شکل میگیرد و کنترل کردن آن هم کار سختی است و نتیجهاش میشود اینی که دیدید. در استیل آذین هم همین مشکل پیش آمد و تعدد ستارگان درون تیم باعث شد نتیجه دلخواه حاصل نشود و سرمایه حیف و میل شود.
* عباس الیاسی، تنها مدیری که از ابتدا تا آخر در چارت زنوزی حضور داشت.
آقای الیاسی کاراکتر یک رئیس هیات مدیره را ندارد و با اینکه آدم خوبی است ولی بیشتر نقش حضوردرتودیع ومعارفه را در مجموعه دارد و هیچ وقت وارد چالش های مدیریتی نمیشود و نقشش این است که در مراسم تودیع و معارفه کنار مدیران عکس بیاندازد و به جز این کار دیگری از ایشان در مجموعه ندیدم. یک رئیس هیات مدیره باید جلسه بگذارد و از منِ مدیرعامل سوال و جواب کند و توضیح بخواهد که فلان کار را چکار کردی یا چرا در فلان موضوع اینطور عمل کردی.
* پیشنهاد مدیرعاملی پرسپولیس
من دوبار پیشنهاد مدیریت پرسپولیس به دستم رسید. یک بار از سوی آقای سلطانی فر و یک بار هم چند وقت قبل از سوی آقای سجادی ولی خب شرایط را مناسب ندیدم که بخواهم بیایم و کار کنم و تشکر کردم از حسن نظری که من داشتند. مدیریت استقلال و پرسپولیس شرایط خاص خودش را دارد و نیاز به مسائلی دارد که در حال حاضر در مجموعه ها دیده نمیشود. امیدوارم آقای درویش که به تازگی مدیرعامل پرسپولیس شده در کارش موفق باشد.
ماجرای حذف از آسیا
نمیخواهم حرفی بزنم که به کسی بر بخورد ولی مثل آب خوردن میشد مشکلات مجوز حرفهای استقلال و پرسپولیس را حل کرد. مشکل ما اینجاست که مشکلات را سر وقتش حل نمیکنیم و اجازه میدهیم دقیقه 90 بشود و میخواهیم یک ساعته مشکلات یک سال را برطرف کنیم. مساله مالیات مگر مربوط به امروز است که الان درگیرش شدهاند؟ یا ماجرای دولتی بودن. مگر سپاهان و فولاد که مجوز گرفتند خصوصی هستند؟ همه این ها وابسته به دولت هستند ولی یک جورهایی مجمع و مدیریتشان را حل کردند و توانستند به فیفا و AFC بقبولانند که تیم های دولتی نیستند. این دو باشگاه را هم میشد به دو مجموعه زیر نظر دولت سپرد تا مشکلشان حل شود. سایر موارد هم قابل برطرف شدن بود ولی متاسفانه کارها را به وقشت انجام نمیدهیم و اینطوری دردسر ایجاد میشود.