در حاشیه ادبیات قلدرمابانه اخیر شهاب الدین عزیزی خادم/آتش سوزی در فدراسیون فوتبال!
حال با ورود به هفتمین ماه فعالیت،حال ادبیات جدیدی از خود نشان می دهد که محتوای آن در تقارن با نگاه بالا به پایین،با تهدید و ارعاب هم همراه است،آری این است شهاب الدین عزیزی خادم....
به گزارش ایلنا،رئیس فدراسیون فوتبال که به سرعت به یک سالگی حضورش در این سمت نزدیک و نزدیک تر می شود،هر بار جملاتی را طرح می کند انبوهی از حواشی خود ساخته را به سوی فدراسیون خود می کشاند.چه این صحبت ها در فوتبال برتر باشد که سفارش مستقیم از خیابان گلخانه و اتاق ریاست شبکه سه را همراه دارد و چه در هر جای خودی و ایزوله دیگر!
در تازه ترین اظهارنظر حاشیه ساز که این بار شکل قلدرمابانه او را هم هویدا می کند،عزیزی خادم عنوان کرده است: بدون تعارف بگویم هر کسی نمی‌تواند کار کند به راحتی از یکدیگر خداحافظی می‌کنیم!
یاللعجب!
مشابه این ادعا،جایی بود که وی چندی پیش در پاسخ به انتقادات فراوان نسبت به استخدام پسر عموی خود در فدراسیون فوتبال با ژستی عجیب گفته بود اساسا چرا نباید این اتفاق رخ دهد؟!
شگفتا!
شهاب الدین چه راحت واژه ها را دور می ریزد.مشابه واکنشش به صدها انتقاد مطروحه درباره انتخابات دیگرش..مشابه آنکه مهرعلی را افتخار فوتبال ایران نامید!و مشابه اینکه گفته بود لو رفتن ترکیب تیم ملی قبل از بازی ها اساسا مساله مهمی نیست!(واقعا هست؟!)
حیرتا!
این همان شهاب الدینی نبود که وقتی آمد گفت فوتبال برای همه است و این همه شامل مدیران و مربیان و بازیکنان و هیات ها و باشگاهها و ...خواهد بود.
این همانی نبود که روایت کرد اهل مشاوره و گفت و گوست؟!
شرح این روایت این بود آقای شهاب؟!
خروج تدریجی آنان که با ما نیستند و جذب همیشگی آنان که با ما هستند؟!
این معنی خرد جمعی و گفت و گو بود؟
حیف و صد حیف و تاسف بر این فوتبال....
القصه!
حالا چنین فردی رئیس فدراسیون فوتبال است.
او ترسی ندارد که از علی جوادی با صفات شناخته شده انسانیت و پاکی اش به راحتی عبور کند،نگرانی ندارد پریا شهریاری را با ارتباطات بین اللمللی و توانایی هایش حذف کند،از این نمی هراسد که شخصیتی نظیر سعید دقیقی که کمپ فوتبال را به یک مرکز مدرن تبدیل کرده بود کنار بگذارد،اصلا تردید نمی کند که پسر عمو جان را جایگزین مدیر آی تی فدراسیون کند و ذره ای از سیل انتقاداتی که به او بابت کارنابلدی هایش وارد می شود
اینچنین آتش سوزی در ساختمان فدراسیون فوتبال با سوختن سرمایه های انسانی رخ می دهد.
سرمایه هایی که سال های سال برای ساختن شان هزینه مادی و معنوی شده بود،اینک در چنبره تفکری هستند که با نگاه از بالا به پایین خود به راحتی مدعی می شود اگر کسی نمی تواند با او کار کند باید برود!
مفهوم این حرف اگر مشاوران او فرصتی برای کار و فعالیت دارند،بسیار بسیار خطرناک است.
آن تفکر که باب هرگونه انتقاد را ببندد و آن دیدگاه که هر بیان دیگری را ممنوع بداند،آفت بزرگ فدراسیون شهاب الدین عزیزی خادم است که خودخواسته چوب حراج بر سرمایه های مدیریتی و منابع انسانی مجموعه دارد می زند.
آقایان هیات رئیسه!
آقایان مجمع فدراسیون فوتبال!
کلاه تان را بالاتر بیاندازید که فدراسیون فوتبال آتش گرفت!
