دربی ۹۵: دربی خشم و هیاهو
مسابقه شهرآورد تهران مانند. تمام بازیهایی که از رویارویی سرخابیها به یاد داریم با لحظات جنجالی همراه بود.
به گزارش ایلنا، نودوپنجمین شهرآورد پایتخت با تفاوتهای بسیاری نسبت به دربی پیشین در دور رفت لیگ بیستم برگزار شد. مهمترین تفاوت بین دربی اخیر و شهرآورد پیشین، تغییر کادرفنی آبیها بود که البته انگار به پروژه موفقیتآمیزی لااقل در تقابل سنتی دو قطب فوتبال تهران تبدیل نشده. رویارویی اندیشههای یحیی گلمحمدی و فرهاد مجیدی اگرچه برای نخستین بار نبود که مشاهده میشد اما نتیجهای که در پس از سوت ممتد داور دربی روی اسکوربورد ورزشگاه آزادی نقش بست، برای اولین بار حاکی از پیروزی گلمحمدی در دربیهایش بهعنوان سرمربی بود. دربی عصر جمعه هیچ چیز برای عرضه نداشت.
شهرآوردی که لقب بزرگترین دربی سنتی آسیا را یدک میکشد و هفتهها پیش از شروع میتواند تب تندی را در جامعه هواداری پدیدار کند، با رخوتی عظیم و وارفتگی مهیبی مواجه شده که نشان از افول جدی سطح کیفی فوتبال باشگاهی در کشور دارد. قانون مندرآوردی منع حضور بازیکنان و مربیان خارجی در لیگ بیستم وضع شد تا از هدررفت منابع ارزی و ریالی دو باشگاه بزرگ پایتخت جلوگیری شود اما «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» که هم حداقل منابع ریالی توسط دلالهای داخلی به یغما برود و هم نزول شدید کیفیت فنی و تاکتیکی لیگ برتر در مهمترین دیدار رقابتها مانند دم بریده خروس بیرون بزند.
شهرآورد سنتی تهران همیشه محلی برای نمود و پیدایش تعارضهایی برآمده از دل جامعه بوده که خواسته و یا ناخواسته با یک پدیده اجتماعی فراگیر بهنام فوتبال پیوند خوردهاند. کشمکشها و تخلفهایی که روزهای نهچندان دور از روی سکوهای مملو از جمعیت استادیومهای امجدیه و آزادی بالا میگرفتند و گاهاً به داخل زمین مسابقه و کنارههای خط طولی زمین، درست روی پیستهای تارتان هم کشیده میشدند. پاندمی شیوع ویروس کرونا در کشور و محرومیت فوتبال ایران از موهبت مهمی بهنام تماشاگر اما باعث نشد تا این تعارضها فرو بنشیند و دربی هم مانند یک دیدار معمولی، خالیتر از حواشی به اتمام برسد.
نسل جدید بازیکنان دو تیم استقلال و پرسپولیس که منبعث از نسل جوان هوادار فوتبال هستند، جای خالی سکوهای ملتهب را در اواخر بازی و در داخل مستطیل سبز تمام و کمال پر کردند تا هنوز هم دربی پایتخت خالی از جنجالها و شورشهای فردی و جمعی نباشد. آنچه از تقابل نودوپنجم آبیپوشان و سرخپوشان تهرانی برجای ماند؛ یک پنالتی سوخته بود، چندین کارت قرمز و انباری از خشم فروخورده و نخورده. خشونت پایان بازی اتفاق عجیبی در فوتبال آماتور ما نیست، کما اینکه چنین ابتلائاتی در فوتبال مدرن و فوق پیشرفته دنیا هم ممکنالوقوع است.
باروتهایی که مدتها در خانِ اسلحههای صفحات مجازی پر شده بودند، در نودوپنجمین دقیقه شهرآورد ۹۵ به مرز انفجار رسیدند تا این حواشی باشند که از متن دربی پررنگترند. دربی پایتخت چیزی جز خشم و هیاهو برای نمایش روی پرده نداشت؛ بار فنی ضعیف دو تیم و اجرای تفکرات بازدارنده از دو سوی میدان دستِ فوتبالیها را از پشت بست اما همهچیز در دقایق پایانی به اصل خود برگشت تا باز هم مطمئن شویم چیزی تغییر نکرده و دربی هنوز هم از نعرههای احمدرضا عابدزاده و مشتهای پرویز برومند خالی نیست.