پیام بازدید رییسجمهور از سازمان میراثفرهنگی چه بود؟
«روزانه ۸۰۰ گردشگر خارجی از نقشجهان بازدید میکنند. قیمت سه بلیت ورودی مسجدجامع عباسی، شیخ لطفالله و عالیقاپو ۱۵ هزار تومان یعنی روزانه ۳۶ میلیون، ماهانه یک میلیارد و ۸۰ میلیون و سالانه ۱۲ میلیارد و ۹۶۰ میلیون تومان است. چرا مرمت تزئینات ایوان عالیقاپو پس از ۱۰ سال هنوز به پایان نرسیده؟»
حدود ۱۰ ماه از استقرار دولت یازدهم میگذرد و برنامههای اعلام شده از سوی دولتمردان سیمای روشنی پیدا کرده است. طبیعتا موفقیت سازمانها و وزارتخانهها در پیگیری اهداف و برنامهها به یک اندازه نبوده اما بیش و کم راهبرد همه آنها در بخشهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشخص شده است. جدا از سیاست خارجی و مسایل معیشتی که در کانون توجه دولت قرار دارد، امروزه حتی شهروندان عادی نیز با برنامههای دولت در بخشهایی چون نفت و انرژی، بهداشت و درمان، تأمین اجتماعی، مسکن، صنعت، بازرگانی، و نظام بانکی آشنایی یافتهاند و بسا که به طور ملموس تحت تأثیر اجرای این برنامهها قرار گرفتهاند.
در این میان، سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در زمره معدود نهادهایی است که برنامه مشخص و مدوّنی را ارایه نداده و فضای بیبرنامگی و بلاتکلیفی همچنان بر آن حاکم است. نه تنها در سطح عمومی، بلکه حتی در داخل سازمان نیز اطلاعی از چند و چون برنامهها در دست نیست و اساسا تردید زیادی در خصوص وجود چنین برنامههایی(ولو در ذهن مدیران و تصمیمگیران) ابراز میشود.
از این فراتر، وضع مدیریت سازمان نیز آشفته است. هنوز همه مدیران استانی انتخاب نشدهاند و مدیران قبلی در فضایی پرابهام و فرساینده به کار خود ادامه میدهند؛ برخی زیرمجموعهها با حکم سرپرستی اداره میشوند؛ بهرغم بروز پارهای ایرادات قانونی در پژوهشگاه سازمان، رییس جدید این بخش معرفی نشده است؛ و تعدادی از مدیران فاقد تخصص و تجربه که توسط رییس قبلی وارد سازمان شدند، بدون آن که کوچکترین برنامه یا ابتکاری داشته باشند، به حضور غیرسازنده خود ادامه میدهند. ظاهرا تنها برنامه موجود، تحمّل همین دسته از مدیران است.
در چنین فضایی، بازدید سرزده رییسجمهور از سازمان میراثفرهنگی، پیام روشنی را به مدیران سازمان و افکار عمومی منتقل میکند: نخست اینکه میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برای دولت، اهمیت و اولویت دارد، و دیگر آنکه در فضای ناشی از گشایش سیاست خارجی که به افزایش تعداد گردشگران خارجی انجامیده، دولت حساب ویژهای برای این بخش بازکرده و بالتبع آماده است تا امکانات و اعتبارات لازم را در اختیار بگذارد؛ چندان که رییسجمهور در جمع معاونان سازمان، بر حمایت دولت از " حفظ و نگهداری آثار و بناهای تاریخی، ایجاد اماکن و هتلها و کارگاههای صنایع دستی " انگشت تأکید نهاد و در عین حال انتظارات مشخصی را در این باره مطرح کرد.
اما مسأله اینجاست که دریافت امکانات و اعتبارات، مستلزم وجود برنامههای مدوّن، دقیق، شفاف و قابل دفاع است و چنانکه گفته شد، جای چنین برنامههایی در سازمان میراثفرهنگی خالی است. این بیبرنامهگی از یکسو سازمان را از جذب بودجه کافی محروم ساخته و از سوی دیگر به رغم تأکیدات رییسجمهور، مانع از اعطای تسهیلات به بخش خصوصی شده است؛ چراکه مسیر اعطای این تسهیلات از سازمان مزبور میگذرد.
ماههاست که مدیران سازمان میراثفرهنگی با طرح موضوع به هدر دادن منابع سازمانی در دولتهای نهم و دهم، کمبود یا نبود بودجه را عامل اصلی جمود حاکم بر این سازمان قلمداد میکنند. این موضوع را میتوان با گردآوری اسناد لازم و تعقیب قضایی متخلفان پیگیری کرد اما پرسش اینجاست که ارجاع مشکلات به گذشته چه گرهی از کلاف سردرگم سازمان باز میکند؟
اکنون در پرتو رونق گردشگری داخلی و خارجی، درآمد ناشی از فروش بلیت موزهها و اماکن تاریخی، به مرز قابل توجه و راضی کنندهای رسیده است اما رقم دندانگیری از این مبالغ هنگفت به صندوق سازمان بازنمیگردد. نه از آنرو که دولت تمایلی به این کار ندارد، بلکه بدین سبب که سازمان میراثفرهنگی طرح و برنامهای برای استفاده از این درآمد سرشار ارایه نداده است. تنها در یک قلم، رییس سازمان میراثفرهنگی اعلام کرده که روزانه ۸۰۰ گردشگر خارجی از میدان نقش جهان بازدید میکنند. با توجه به اینکه بازدید از مجموعه بناهای این میدان مستلزم خرید سه بلیت ورودی(مسجد جامع عباسی، مسجد شیخ لطفالله و عالی قاپو) است و بهای بلیت برای خارجیان ۱۵ هزار تومان تعیین شده، میتوان محاسبه کرد که درآمد ناشی از حضور این تعداد گردشگر خارجی فقط در میدان نقش جهان، روزانه ۳۶ میلیون، ماهانه یک میلیارد و ۸۰ میلیون، و تا پایان سال ۱۲ میلیارد و ۹۶۰ میلیون تومان است. و از همینجا میتوان درآمد ناشی از بازدید گردشگران خارجی و میلیونها گردشگر ایرانی از صدها اثر تاریخی در نقاط مختلف کشور را محاسبه کرد. با این وجود، اگر پرسیده شود که چرا مرمت تزئینات ایوان عالی قاپو پس از ۱۰ سال هنوز به پایان نرسیده، پاسخ این است که منتظر رسیدن یک بودجه چند ده میلیون تومانی است.
از منظری دیگر، جایگاه رییس سازمان به عنوان معاون رییسجمهور، امکان وسیعی را برای تعامل مستقیم با شخص رییسجمهور و همه ارکان هیأت وزیران و رییس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی فراهم میسازد. چنین مینماید که ۱۱ سال پس از برکشیده شدن سازمان میراثفرهنگی از جایگاه تابع وزرتخانه به جایگاه معاونت رییس جمهور، این موقعیت به خوبی درک نشده یا مورد استفاده قرار نگرفته است. بازدید رییسجمهور از سازمان و اعلام حمایتهای صریح او میتواند نقطه عزیمتی برای بهرهبرداری از ظرفیتهای معطّل مانده باشد و خصوصا به ارایه طرحها و لوایح قانونی لازم برای پیشبرد امور بینجامد.
همچنین بجاست که رییس سازمان میراثفرهنگی به تأسی از بازدید سرزده و معنادار رییسجمهور، دیدارهایی را از حوزههای استانی سازمان متبوع خود داشته باشند؛ به ویژه استان اصفهان که شیرازه اداره کل میراثفرهنگی آن کاملا فروپاشیده و به عنوان کانون اصلی میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران، ویترین آشفتهای از سازمان مرکزی را پیش روی ناظران قرار داده است.
نمونههایی از بافتهای تاریخی اصفهان که از آنها جز مخروبهای به یادگار نمانده است:
تخریب خانههای تاریخی پشت مسجد امام
تخریب خانههای دورهی صفویه در محلهی جلفای اصفهان
دپوی فرش در یکی از راهروهای ورودی مسجد امام و مقابل دید گردشگران خارجی
تخریب خانههای تاریخی و آپارتمانسازی بهجای آنها در محلهی دردشت
تبدیل بخشی از مسجد امام به محل دپوی لوازم کهنه
تخریب بافت دورهی سلجوقی برای تعریض خیابان
وضعیت خانههای تاریخی پشت مسجد جامع اصفهان
یادداشت از: حمیدرضا حسینی