آیا کنترل از دست نجفی خارج شده است؟
افزایش انتقادها به عملکرد کمیته انتصابات سازمان میراثفرهنگی
ترکیب اعضای کمیته انتصابات نه فقط نشانگر تفاوت عمیق در سطح تخصص و تجربه اعضای آن است، بلکه گرایشهای متعارضی را به نمایش میگذارد. اگرچه اعضای کمیته میکوشند تا از آشکار شدن این اختلافات جلوگیری کنند
ایلنا: درحالی که گمان میرفت تعلل در انتصاب مدیران ستادی و استانی سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ناشی از بررسی سوابق آنها در کمیته انتصابات این سازمان و دقت و وسواسی باشد که در این باره به خرج داده میشود، با اعلام انتصابات تازه و مشخص شدن جهتگیری غالب در کمیته انتصابات، انتقادها نسبت به عملکرد این کمیته بالا گرفته است.
به گزارش ایلنا، منتقدان معتقدند که اکثر اعضای کمیته انتصابات صلاحیت لازم برای تصمیمگیری درخصوص انتصاب مدیران را ندارند و به انتخاب افراد غیرمتخصص یا متهم به سوء مدیریت روی آوردهاند.
جامعه باستانشناسی و رسانهها، پیشقراول منتقدان
اوایل دیماه جاری، جامعه باستانشناسی ایران در گزارشی با موضوع نقد عملکرد ۱۰۰ روزه دولت در حوزه میراثفرهنگی، به انتقاد از انتصابات اخیر در سازمان میراثفرهنگی پرداختند و متذکر شدند: " اخیراً انتصابهایی در حوزههای استانی آغاز شده که تخصص محور نیست. در چند استان شاهد مدیریتهای غیرمتخصص و غیرمرتبط بودهایم که به نظر میرسد ناشی از تحمیل نیروهایی خارج از سازمان میراثفرهنگی است. "
در ادامه گزارش آمده است: " در سالهای گذشته، سازمان میراثفرهنگی و گردشگری متحمل شدیدترین آسیبها و لطمات شده و به شکلی بیضابطه نیروهای مختلفی(از آموزش و پرورش، آموزش عالی، شهرداریها، استانداریها و سایر نهادها) به این سازمان راه یافته و پستهای کارشناسی و مدیریتی را اشغال نمودهاند. لذا توجه مضاعف به تخصص محور شدن این سازمان یکی از راههای جبران آسیبها و ارتقاء کارایی آن است. "
هفته گذشته نیز خبرگزاری ایسنا یادداشتی را در نقد عملکرد کمیته انتصابات سازمان میراثفرهنگی منتشر کرد که در ابتدای آن آمده بود: " حکایت «کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد» این روزها مصداق بارز سازمان عریض و طویل «میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» است که هرچند از دوران گذشته، کارشناسان و متخصصان بنامی را در تربیت کرده، اما هر از چندی گرایشاش به سمت مدیرانی میرود که نه تنها نامی نیکو از خود باقی نگذاشتهاند، بلکه گاهی ذهنیتهای مطلوبی در ادوار اخیر از عملکردشان بیرون نیامده است. "
همزمان پایگاه خبری هنر نیوز، در مقاله مبسوطی با عنوان " دیپلماسی سازش در سازمان میراثفرهنگی " به طور تلویحی سازمان میراثفرهنگی را متهم کرد که فرد محور است و شایسته سالاری را قربانی " رفاقتها و فامیل بازیها " میکند. "
نویسنده مقاله با اشاره به " جابهجایی برخی مدیران از یک استان به استان دیگر با وجود افشای پروندههای مالی و کاری آنها " نوشته است: " حضور برخی از اعضای شورای شهر، استانداریها و شهرداریها و آموزش و پرورش در سطوح مدیران میانی، ناخواسته این پرسش را به وجود میآورد که آیا واقعاً در کشور ما قحط الرجال متخصص وجود دارد؟ و چگونه قرار است سازمانی که از صدر تا ذیلش با مدیران غیرمتخصص یا بیتجربه و یا دارای سوابق معلومالحال چینش میشود، امیدی به اصلاح آمورش داشت؟ "
حاضران و غایبان کمیته انتصابات کیستند؟
کمیته انتصابات سازمان میراثفرهنگی متشکل از مهدی حجت، قائممقام رییس سازمان و معاون میراثفرهنگی؛ سیدرحمتالله رئوف، مدیرکل دفتر بررسی عملکرد، بازرسی و رسیدگی به شکایات؛ علیرضا تابش، مدیرکل دفتر ریاست؛ اسدالله درویش امیری؛ معاون امور مجلس، حقوقی و امور استانها؛ سمیعالله حسینی مکارم، معاون توسعه مدیریت؛ و امین عارفنیا، مدیرکل روابط عمومی است.
این ترکیب نشان میدهد که دو معاون کلیدی سازمان یعنی معاون گردشگری و معاون صنایع دستی، از چرخه انتخاب و تأیید صلاحیت مدیران(به ویژه مدیران استانی) کنار گذاشته شدهاند. همچنین از میان این جمع تنها رحمت الله رئوف و مهدی حجت دارای تجربه کار در سازمان میراثفرهنگی هستند؛ با این تفاوت که اولی سوابقی پیوسته در این حوزه دارد و دومی بعد از ۲۰ سال دوری دوباره به سازمان بازگشته است. بقیه اعضاء، نه فقط هیچگاه در سازمان میراثفرهنگی حضور نداشتهاند، بلکه از حوزه میراث، گردشگری و صنایع دستی اطلاع چندانی ندارند.
ترکیب کمیته در کانون انتقادها
اگرچه خروجیهای کمیته انتصابات موجب انتقادهای گسترده به عملکرد آن شده اما منتقدان بر این باورند که مشکل ناشی از ترکیب اعضای کمیته است. این عده میگویند: " افرادی که کارنامه حرفهای و سطح صلاحیت خود آنها برای حضور حرفهای در این عرصه مردود است، چگونه میتوانند دست به انتخاب مدیران شایسته بزنند؟ "(هنرنیوز، ۴/۱۰ / ۹۲)
برای نمونه، رسانههای منتقد بر این باورند که مدیرکل روابط عمومی سازمان حتی توان اداره حوزه تحت تصدی خود را ندارد و در نتیجه نمیتواند در فرایند انتصاب مدیران ارشد سازمان صاحب رأی و نظر باشد. تنش میان مدیر روابط عمومی و روزنامهنگاران که از همان هفتههای نخست انتصاب وی ایجاد شده بود، در روزهای اخیر به اوج رسید و در تحولی بیسابقه روزنامه شرق در یادداشت صفحه اول خود تلویحا خواستار عزل وی شد. در این یادداشت آمده است: " هنوز کمتر از چهارماه از آمدن نجفی به سازمان میگذرد اما بیهیچ حرف اضافه و تعارفی باید گفت حداقل، در روابط عمومی این سازمان بر همان پاشنه قدیم میچرخد. مجموعه رخدادهای چهارماه گذشته و شیوه مواجهه مسوولان این بخش از سازمان میراث، آنقدر ناپخته، بیبرنامه و مبتدیانه بوده که حاصل کار تداوم یاس و دلزدگی خبرنگاران این حوزه شده است. "
نویسنده سخن خود را با این جمله به پایان برده است که " آیا اداره روابط عمومی سازمانی مثل میراث، محلی برای تجربه آموزی و آزمون و خطاست؟ به نظر میرسد، شایسته است ریاست سازمان میراثقبل از آنکه خیلی دیر شود؛ فکری اساسی برای پیشانی سازمان تحت امرش کند. "
کشاکش درونی و بروز شایعات
ترکیب اعضای کمیته انتصابات نه فقط نشانگر تفاوت عمیق در سطح تخصص و تجربه اعضای آن است، بلکه گرایشهای متعارضی را به نمایش میگذارد. اگرچه اعضای کمیته میکوشند تا از آشکار شدن این اختلافات جلوگیری کنند و در صورت لزوم وجود چند دستگی در کمیته انتصابات را تکذیب میکنند اما علاوه بر شایعات گستردهای که در راهروهای سازمان میراثفرهنگی شنیده میشود، روند بسیار کند انتصاب مدیران و خالی ماندن برخی پستهای کلیدی پس از گذشت چهار ماه و نیم، نشانه نگران کنندهای است از آنچه در جلسات کمیته انتصابات و پشت درهای بسته میگذرد.
این کشاکشها که یکپارچگی سازمان را به شدت مورد تهدید قرار داده، این پرسش را نیز مطرح ساخته که آیا محمدعلی نجفی کنترلی بر مدیران خود دارد یا آنان را به حال خویش واگذارده است؟ در واقع، تعلل آمیخته به رخوتی که او در اتخاذ تصمیمات مهم بروز میدهد، شایعاتی را درباره عملکرد وی بر سر زبانها انداخته است؛ شایعاتی که فعلا هیچ مدرکی در تأیید آنها وجود ندارد اما مثل هر شایعهای میتواند مخرّب و فرساینده باشد.
اخیرا در یکی از کامنتهایی که ذیل گزارش انتقادی خبرگزاری فارس درباره عملکرد روابط عمومی سازمان منتشر شده، چنین آمده است: " نجفی ظاهرا بزودی به خاطر بیماری[که] شاید هم بهانه است استعفا میدهد. " عجیب این که در ساعات نخستین انتشار گزارش، کامنتهای زیادی نگاشته شده بود که همگی به دلایل نامعلوم حذف شدند و تنها این یکی باقی ماند!