مرکز پژوهشهای مجلس:
نحوه اولویتبندی و خرید تسهیلات غیرجاری مهمترین وظیفه نهاد مدیریت دارایی است
مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد: نحوه اولویتبندی و خرید تسهیلات غیرجاری را میتوان بهطور مسلم مهمترین وظیفه نهاد مدیریت دارایی دانست.
مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرد: نحوه اولویتبندی و خرید تسهیلات غیرجاری را میتوان بهطور مسلم مهمترین وظیفه نهاد مدیریت دارایی دانست.
به گزارش ایلنا، دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، نقش نهادهای مدیریت دارایی در چهار کشور اندونزی، کره جنوبی، مالزی و تایلند را بررسی و اعلام کرد: در بررسی هر چهار کشور مورد مطالعه در این گزارش مستند، عواملی به عنوان عوامل بحران زا شناسایی شدند که در هر چهار کشور به چشم خورده و مشترک بودند. عواملی مانند دریافت بی رویه تسهیلات و در نتیجه تحقق نسبت های اهرمی نامتعارف، ضعف نظارت در سیستم بانکی و عدم طبقه بندی مناسب تسهیلات و دارایی های بانکی از جمله عوامل مشترکی بودند که در بروز بحران در هر چهار کشور نقش ایفا کردند. اقتصادهای بحران زده شرق آسیا استفاده از نهادهای مدیریت دارایی را استراتژی مناسبی برای مقابله با بحران تسهیلات غیرجاری بانکی دانستند. استفاده از این استراتژی، ابزاری برای دستیابی به هدفی مشخص فراهم کرد که نتیجه آن عبارت بود از احیای دوباره سلامت سیستم مالی و بانکی کشور به وسیله کاهش حجم تسهیلات غیرجاری در سریع ترین بازه زمانی و با اعمال کمترین هزینه بر دوش مالیات دهندگان بود. در این گزارش سعی بر آن است تا تجربیات کشورهای مختلف با توجه با کارآبودن روش ها و همچنین نتایج آنها بررسی شود. آمار حاکی از آن است که سیاست تشکیل نهادهای مدیریت دارایی قادر است تا حجم قابل توجهی از تسهیلات غیرجاری را پوشش دهد. عمق مشکلات سیستم بانکی، اراده سیاستگذاران برای مقابله با مشکل، تعهدات و اختیارات نهادهای مدیریت دارایی، نحوه قیمتگذاری دارایی های غیرجاری و سرعت عملکرد این نهادها همه، ابعاد مختلفی از این استراتژی بودند که اجمالا به آنها پرداخته شد. یکی از ابعاد بسیار مهم در این میان نحوه قیمتگذاری تسهیلات غیرجاری است. این قیمتگذاری باید به نحوی صورت پذیرد که باعثایجاد انگیزه برای بانک ها به منظور ورود به طرح شده و از طرفی کمترین هزینه را متوجه دولت و مالیات دهندگان کند. با توجه به تفاوت چشمگیری که در قیمت بازار و ارزش دفتری دارایی ها وجود داشت، بانک ها به این واقعیت آگاه بودند که فروش دارایی ها با قیمت بازار(یعنی با قیمتی به مراتب کمتر از ارزش دفتری) منجر به تقبل زیان در ترازنامه خواهد بود. همانطور که در متن به آن اشاره شد، این تفاوت در قیمت حاصل از طبقه بندی نادرست دارایی های بانکی بود، عاملی که در بروز بحران در تمام کشورهای مذکور نقش داشت. بررسی تجربیات همچنین بیانگر این حقیقت بود که توافقنامه های تغییر ساختاری دربر گیرنده شراکت در سود و زیان پس از انتقال دارایی بوده است از دو بعد روند انتقال دارایی و تحمیل زیان کمتر توسط نهاد مدیریت دارایی. علاوه بر این شراکت در سود و زیان با روح بانکداری اسلامی نیز همخوانی دارد و از آن جا که ابعاد طرح برای بررسی در ایران لحاظ شده این نکته از اهمیت خاصی برخوردار است.
نحوه اولویت بندی و خرید تسهیلات غیرجاری را می توان به طور مسلم مهمترین وظیفه نهاد مدیریت دارایی دانست که خود متاثر از عواملی است که در تسریع فرآیند نقش ایفا میکنند. این عوامل عبارتند از سطح مشکلات موجود در سیستم بانکی، اختیارات نهاد مدیریت دارایی، پشتوانه مالی و اراده سیاسی، وجود بستر قانونی لازم و شرایط اقتصادی غالب. شرایط و عوامل اشاره شده در کره جنوبی و مالزی در زمان بحران به نحوی بود که باعثشد تا عملکرد شرکت مدیریت دارایی کره جنوبی و داناهارتا نتایج مطلوب تری را در مقایسه با سایر کشورها برجا گذارند. بررسی تجربیات بین المللی حاکی از آن است که به طور کلی مبلغ پرداختی برای تسهیلات غیرجاری بین ۲۰ تا ۵۰ درصد ارزش دفتری آنها بوده است. همچنین یکی از تجربیات ارزشمند در این زمینه دستیابی به این حقیقت بوده است که مقابله هر چه سریع تر با بحران نتایج به مراتب مطلوب تری را در مقایسه با صبر برای بازگشتن اقتصاد به شرایط عادی داشته است. نکته حائز اهمیت دیگر این است که تمامی آنها روش یکسانی را برای مقابله با افزایش حجم تسهیلات غیرجاری در پیش نگرفتند. برای مثال تنها برخی از کشورها و نه تمامی آنها، تصمیم به انتشار اوراق رهنی گرفتند. این بدان معناست که استفاده از روش های خاص منوط به شرایط خاص اقتصادی و زیرساخت اقتصادی است. چه بسا روشی وجود داشته باشد که مطلوب بوده ولی با توجه به شرایط وقت کشور عملی و قابل اجرا نباشد.
همانطور که در متن نیز به آن اشاره شد یکی از اقتضائات نهادهای مدیریت دارایی استفاده از هر استراتژی تنها برای یک بار است. با رعایت این شرط در صورتی که برخی از دارایی های غیرجاری خریداری شده مجدد به وضعیت غیرجاری تبدیل شوند این بار نهاد مدیریت دارایی قادر به خریداری آن نخواهد بود.
این گزارش همچنین حکایت از آن دارد که افزایش حجم تسهیلات غیرجاری محدود به تسهیلات در مبنای ارزهای خارجی یا داخلی نبود و نوسانات اقتصادی باعثافزایش حجم تسهیلات ارزی و غیر ارزی بود. از طرفی به نظر می رسد نحوه مقابله با افزایش حجم تسهیلات غیرجاری، چه ارزی و چه داخلی، یکسان بوده و دولت ها برای مقابله با آنها تفکیک قائل نبودند. تنها تمرکز آنها بر بهینه سازی روش مقابله بود و آنها اطمینان داشتند که اگر روش کارآ باشد می توان از آن برای مقابله با هر نوع تسهیلاتی(ارزی یا داخلی) استفاده کرد. همانطور که در متن به آن اشاره شد دولت ها برای مقابله با افزایش حجم تسهیلات ارزی اقدام به انتشار اوراق قرضه ارزی(ولی با رویکردی یکسان) کردند.