به بهانه سومین سالگرد درگذشت فرامرز درخشنده؛
این داغ سرد نمی شود
سومین سالگرد درگذشت پدرم نمانده است و هرچه زمان می گذرد حقیقتا این داغ بر دل نشسته سرد نمی شود.
امروز ۱۱ آبان،سومین سالگرد درگذشت پدرم هست و هرچه زمان می گذرد حقیقتا این داغ بر دل نشسته سرد نمی شود!
تابستان ۱۳۹۲ بود که در شوق درس و دانشگاه و کیف و کوک جوانی تنها دغدغه ام پاس کردن واحدهای عمومی و تخصصی رشته تحصیلی ام بود که خبر شنیدن ابتلای بابا به کانسر رکتوم معادلات زندگی را برهم زد!
آن روزها که اتفاقا ماه مبارک رمضان هم بود به من این ندا را داد که دیگر وقت شوق و ذوق جوانی نیست و باید به همراه پدر راهی را آغاز کرد که انتهایی نامعلوم داشت!
سال های سختی بود،هرچه به جلو می رفتیم و بیشتر می جنگیدیم حریف قوی و قدر تر می شد و به قول پدر،میزبان خوبی برای توده های بدخیم که دیگر تقریبا اکثر قسمت های حیاتی بدنش را گرفته بود،شدیم!
علی رغم تمام دل نگرانی ها و استرس های درونی خود برای اینکه پس از او برای خانواده چه تقدیری رغم خواهد خورد،در دلش آشوب بود اما ظاهر را حفظ می کرد تا اطرافیان و عزیزانش دل نگرانی های کمتری داشته باشند!دریغ از این که در دل عزیزان و خانواده آشوبی بود بی وصف!
از شنیدن خبر ابتلای پدر به کانسر رکتوم و شروع متاستاز و نهایتا آسمانی شدنش حدود ۴ سال و اندی زمان سپری شد!
در این چند سال بر حسب شرایط کاری تجارب زیادی را کسب کردم!
درس هایی تلخ و شیرین از رفتارهایی سیاست طلبانه و یا صادقانه!
از پای صحبت و گفت و گو با یک کارگر ساده که شرمنده خانواده خود بود تا برخی سیاسیونی که اصطلاحا رگ گردن خود را برای عقب نماندن از رقبا کلفت کرده بودند!
از افرادی که ظاهر غلط اندازی داشتند اما قلبی مهربان در سینه! دوستانی که به موقع نیاز دم از رفاقت و صمیمیت زدند و اصطلاحا بعد از رد شدن خرشان از پل به یکباره ناپدید و گمنام!
افرادی که بنا بر مصلحت شخصی،حرف هایی زدند و در لحظه منکر!و مردانی که هیچگاه از حرف و قول خود پا پس نکشیدند!
افرادی که واقعا دلسوزانه به فکر خدمت به مردم هستند و عده ای که بیشتر به دنبال دیده شدن و نمایش خوب ظاهر شدن!
و دوستان و رفقایی که بعد از مرگ پدر پسر را فراموش نکردند و امروز بعد از خدا یار و یاورمان بودند و در پایان اینکه در بین این همه انسان های خوب و خوب تر فقط اخلاق و معرفت است که باقی خواهد ماند!
روح تمام پدران آسمانی شاد...
خدایا چنان کن سرانجام کار/تو خوشنود باشی و ما رستگار
محمد درخشنده