به بهانه کمترین نرخ بیکاری مازندران در کشور؛
از آمارهای شیرین تا واقعیت های تلخ
آمارها می گویند: سالانه میلیون ها گردشگر به مازندران سفر می کنند و درآمد قابل توجهی به استان می آید و مردم آثار این سعادتمندی را مشاهده نمی کنند.
آمارها می گویند؛ مازندران کمترین نرخ بیکاری در میان استان ها را دارد و ما واقعیت های تلخ دیگری را شاهد هستیم.
آمارها می گویند: سالانه میلیون ها گردشگر به مازندران سفر می کنند و درآمد قابل توجهی به استان می آید و مردم آثار این سعادتمندی را مشاهده نمی کنند!
آمارها می گویند: مازندران یک از قطب های مهم صنعت و کشاورزی کشورمان است و آنچه می بینیم به قهقرا رفتن صنایع و منزوی شده کشاورزی و قدرت گرفتن بخش خدمات و... است!
دهها هزار مسافر از جای جای ایران به هر بهانه ای به مازندران می آیند و خستگی از تن به در کرده و به وطن خود باز می گردند و مردم مازندران خستگی به تنشان می ماند؛ از مشکلاتی که ظاهراً هیچگاه حل شدنی نیستند!
آمارها اگرچه برای مسئولان و مدیران خوشایند هستند و ابزاری برای اظهار وجود؛ لیکن در کشورمان مصیبتی شده اند تا واقعیت ها آشکار نشوند و دلمان خوش باشد که روبه بهبودی می رویم!
آمارها هر وقت که لازم باشد؛ می توانند بیانگر شاخص های مثبت باشند و اگر مصلحتی در کار باشد؛ می توانند نقش مخربی ایفاء کنند!
برخلاف آنچه که می گویند در موعد انتخابات؛ افراد و گروه ها برای جلب آرای مردم به شعار و هیاهو می پردازند؛ اتقاقاً باید گفت که بسیاری از واقعیت ها در همین دوران بیان می شوند! و البته شاید هم افراد و گروه ها از دایره انصاف و مصلحت خارج شوند و مطالبی بر زبان آورند که به صرفه و صلاح نباشد!
این روزها هستند افرادی که بنابر تکلیف قصد دارند به میدان انتخابات بیایند؛ عده ای می خواهند تعهد و تخصص خویش را برای توسعه و خوشبختی مازندران به کارگیرند؛ هستند بزرگوارانی که با اکسیر جوانی می خواهند تحول آفرین باشند اگر چه دیگرجوان نیستند و 8 سال دوران جوانی خود را درخانه ملت سپری کرده اند! وعده ای که گویی سند شش دانگ مجلس بنام آنها صادرشده وحاضر نیستند به هیچ عنوانی افتخارخدمت به مردم را به دیگران واگذارند!
هیچ خبری از جلسات تسهیل تولید به رسانه ها درز نمی کند؛ اتاق بازرگانی استان در سکوت به سرمی برد و گویی ساکنین این اتاق به خوابی خوش فرو رفته اند دراین فصل داغ سال! شهرک های صنعتی استان زیر آفتاب داغ داغ تابستان به نفس نفس زدن افتاده اند و متولی اصلی صنعت استان بعد از 8 سال استعفاء می دهد و کلی سوال بی جواب مانده! آخر الان چه وقت استعفاست؟
مانده ایم با این آمارهای زیبا چه کنیم؛ مازندران درمیان استانها کمترین میزان بیکاری را دارد! این افتخار در کدامین بخش و بخش ها حاصل شده؛ صنعت، کشاورزی؛ گردشگری وخدمات و یا ...؟
کشاورزی درحال عقب نشینی است و ویلا سازی با قدرت پیش می رود! صنعت استان صاحب ندارد! گردشگری؛ سودهای کلانش به جیب هرکس می رود به جیب ساکنان نرفته و نخواهد رفت!جنگل ها در استان مواهبی الهی هستند و به کار نمی آیند با این تصمیمات یک شبه و بدون منطق! مناطق آزاد وتجاری در استان فقط به کار تبلیغات و خودی نشان دادن می آیند و مردم از آنها خیری ندیده اند تاکنون!
اینجا همه چیز خوب است و خداوند منان بر مردمان مازندران لطف و محبت دارد بی پایان! اما...!
حتما مخاطبان محترم از خود سوال می کنند که این همه قلم فرسایی و به این و آن کنایه زدن؛ نتیجه ای چه؟ و من می گویم سرگیجه می گیرم هرباری که می خواهم از مشکلات استانم بگویم! و نتیجه این می شود که می خوانید
خدایا چنان کن سرانجام کار/تو خوشنود باشی و ما رستگار
محمد درخشنده