با قرائت قطعنامهای؛
بازنشستگان تامین اجتماعی خواستار اجرای طرح همسانسازی حقوق خود شدند
هشتمین اردوی کانونهای کارگران بازنشسته و مستمریبگیران تامین اجتماعی استان مازندران با قرائت قطعنامهای در 9 بند درجزیره کیش به کار خود پایان داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هشتمین اردوی کانونهای کارگران بازنشسته و مستمریبگیران تامین اجتماعی استان مازندران با قرائت قطعنامهای در 9 بند درجزیره کیش به کار خود پایان داد.
متن و مفاد این قطعنامه به شرح ذیل میباشد:
قطعنامه گردهمایی اعضای هیأت مدیرهی کانونهای بازنشستگان شهرستان های مازندران با استعانت از درگاه حق تعالی، هشتمین گردهمایی سالیانه مجمع کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان مازندران با حضور تمامی اعضای هیأت مدیره کانون های شهرستان ها، مقارن با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی(خجسته ایام دهه فجر) سوم و چهارم بهمن ماه 1397 برگزار و پس از گفتگوها و استماع نکته نظرات، اعضای مجمع به اتفاق با اعلام مواضع و بیان خواسته های خود در قالب قطعنامه به شرحی که در ادامه ابراز میگردد، خواهان توجه جدی مسئولین و متولیان و دستاندرکاران مربوطه، به آن میباشند.
1-دهه فجر یادآور مجاهدتهای مردانی است که تحت زعامت امام راحل(ره) و با هدف آرمانخواهی دینی و حاکمیت اصول و قوانین اسلامی و استقلال و آزادی، دست رد بر سینه جهانخواران زده و در این راه متحمل سختیها و مرارتهای فراوانی شدند.
لذا اعلام میداریم، اعتقادمان همان اعتقادات راسخ آن مردان بزرگ تاریخ ایران اسلامی و شهیدان به خون خفته بوده، بیعت مجدد خود را با آن اهداف مقدس تحت رهبری مقام معظم انقلاب اعلام نموده، از مسئولین و دستاندرکاران در هر سه قوه، خواهان توجه جدیتر به مشکلات این مردم نجیب و فهیم که تاکنون ناظر خیلی از خطاها و اشتباهات و بعضاً انحراف از مسئولین در تخطی از خط امام و انقلاب و رهبری که خطی جز حمایت از محرومان و اقشار آسیبپذیر و حاکمیت عدالت اقتصادی و اجتماعی نبوده، بودند، می باشیم.
2-برکسی پوشیده نیست که بیشترین زیان دیده در موضوع ظالمانه تحریمهای استکبار از آن سو و بیتدبیری متولیان امور اقتصادی و پولی کشور از این سو، قشر آسیب پذیر باز نشسته میباشند.
این زیان و اثر آن به حدی زیاد و طاقت فرساست که حمایت قطره چکانی بستههای حمایتی نه تنها رافع مشکلات و کاهش دهنده آلام وارده نیست، بلکه مجدداً باعث افزایش عطش سیری ناپذیر گرگ تورم و گرانی و توقع به افزایش قیمت در بازار لجام گسیخته کالا و خدمات میشود. لذا لازم است مسئولین امر تدبیری اساسی تر نموده تا حداقل باعث توقف این روند غیرقابل تحمل، باشیم.
3-سالهاست که سازمان تأمین اجتماعی در کنار متعهد اصلی یعنی دولتها طی دهههای اخیر، متعهد به اجرای طرح همسانسازی حقوق و مستمری بازنشستگان به ویژه مطابق تکلیف مقرر در برنامه ششم شده است که متأسفانه تاکنون جز حرف و وعده از اجرای آن در عمل هیچ خبری نیست.
لذا مصرانه از دولت محترم خواهان تأمین اعتبار این طرح که دارای پشتوانه قانونی و تعهدات برنامهای میباشد، جهت اجرا از سوی سازمان تأمین اجتماعی میباشیم.
4-دخالتهای پیدا و نهان و دست درازی دولتها در ادوار مختلف بر صندوق تأمین اجتماعی از یکسو و تحمیل هزینههای بدون پیشبینی منابع قابل تحقق در قالب تصویب قوانین به اصطلاح حمایتی از سایر اقشار از سوی نمایندگان ادوار گذشته و حال مجلس شورای اسلامی باعث گردید تا سازمان تأمین اجتماعی در پرداخت و ایفای تعهدات خود در قبال بیمهشدگان به ویژه بازنشستگان، دچار معضل شدید نقدینگی و تأمین اعتبار گردد. لذا ضمن اعتراض شدید به دولت و مجلس در قبال این وضع که آسیب و اثر زیانبار آن مستقیماً متوجه بازنشستگان و مستمریبگیران میباشد، خواهان جبران مافات از برای برونرفت سازمان تأمین اجتماعی از این وضع بسیار نگرانکننده از سوی آنان میباشیم.
لذا یکی از ضروریترین اقدامات فوری مجلس محترم شورای اسلامی، پیش بینی بودجهای کافی برای اولاً: تسریع در باز پرداخت بدهی سنواتی انباشته شده دولت به سازمان تأمین اجتماعی و ثانیاً: مکلف شدذن دولت در پرداخت تعهدات جاری و سالانه سهم خود در حق سازمان و پیش بینی ردیفی برای آن در بودجه سال 1398 و سنوات آتی و نظارت بر اجرای دقیق آن میباشد.
5-کاهش ارزش پول ملی باعث گردید که بخش قابل ملاحظه ای از مستمریبگیران سازمان در تله فقر گرفتارتر شوند. این مصیبت گریبانگیر حدود 000/600/2 خانوار تحت پوشش صندوق تأمین اجتماعی که زیر خط فقر زندگی مینمایند، میباشد.
لذا حداقل توقع و انتظار این است که افزایشات حقوق مشمولین مواد 111 و 96 قانون تأمین اجتماعی برای سال 1398 از یک تناسب قابل قبول و نشانی از عدالت اجتماعی و اعتقاد عملی دولت و سازمان به نظام همسان سازی حقوق بازنشستگان داشته باشد.
6-یکی از آثار زیان بخش طرح به اصطلاح خصوصی سازی که علی رغم لفظ زیبای آن جز پلشتی و زشتی به تعطیلی کشاندن مراکز مهم صنعتی و اقتصادی کشور و افزون تر کردن آمار جمعیت بیکاران و هدایت سرمایههای سودمند ملی به جیب عدهای از افراد سودجو و حیف و میل بیت المال هیچ ثمرهای از آن مشاهده نشد، افزایش آمار بیمه بیکاری بگیران از صندوق تأمین اجتماعی بود.
این در حالی است که با توجه به عمدی بودن بیکار کردن و بازخرید نمودن کارگران مراکز واگذار شده، ناشی از سهل انگاری دولت ها در اجرای برنامه خصوصی سازی و عدم نظارت به موقع مجلس و سایر سازمانهای نظارتی بر این روند که هشدار آن در مناسبتهای مختلف از ناحیه ما باراز و اعلام گردیده بود، لازم است تا اولاً دولت و مجلس در راستای جبران این بار مالی تحمیل شده بر بدنه سازمان اقدام، ثانیاً مدیران محترم سازمان با استفاده از راهکارهای حقوقی پیگیر موضوع ناشی از این ظلم بناحق روا رفته بر سرمایه باز نشستگان باشند.
7-وضع نگرانکننده نوع برخورد مراکز درمانی خصوصی با دفترچههای درمانی بازنشستگان و مستمریبگیران تأمین اجتماعی که طی ماههای اخیر به بهانه تعویق در پرداخت سازمان به این مراکز تشدید گردید، باعث افزایش حجم مشکلات بازنشستگان آن هم در این شرایط سخت اقتصادی معیشتی گردید.
لذا لازم است تا مدیران محترم بویژه در بخش درمان سازمان با تحرک و تعامل بیشتر و مداخلات و پیگیری هر روزه، در راستای حل این مشکل اقدام، تا شاهد افزایش و سرایت این وضع به سایر مراکز درمانی – تشخیصی و دارویی نباشیم.
8-با توجه به تعلق شرعی و قانونی سرمایه سازمان تأمین اجتماعی به بیمهشدگان و بازنشستگان از یک سو و از سوی دیگر دست درازیها و دخل و تصرفات بدون اجازه صاحب سرمایه یعنی بیمهشدگان و بازنشستگان در منابع سازمانی که بعضاً در رسانهها هم خبر ساز شده است و از طرفی ضعف در بدنه سازمان در مقابله با مراکز قدرت از قوه مقننه و مجریه بر این سازمان، ضرورت مشارکت مستقیم بازنشستگان و بیمهشدگان در بخشهای مدیریتی و نظارتی سازمان را دو چندان کرده است از این رو خواستار توجه جدی در حاکمیت این نظریه در بدنه سازمان آن هم صرفاً در راستای حفاظت و حراست مستقیم از سرمایه خود میباشیم.
9-از آنجایی که بخشی از مصائب کنونی بازنشستگان و بیمهشدگان تأمین اجتماعی ناشی از فقدان حضور مؤثر نمایندگانی برخواسته از این قشر در مجلس شورای اسلامی و تنها مانده محدود افراد نماینده غمخوار و واقعی در آن میباشد. از کلیه بازنشستگان و بیمهشدگان خواهان آمادگی لازم جهت حضور متحدتر اولاً در گزینش نماینده دلسوز و حامی واقعی و اجتناب از قوم و قبیلهگرایی در انتخاب ثانیاً حضور منسجمتر برای موفقیت نمایندگان برگزیده این قشر در مجلس در انتخابات آتی میباشیم. تا ماجرای تلخ فراموش شدنمان بعد از انتخابات تکرار نشود.