ایلنا گزارش می دهد؛
مشکلات پنهان و آشکار کارگران فصلی و بیم و امیدها/ وضعیت بیمهای و نداشتن امنیت شغلی مهمترین دغدغه کارگران
با هر ترمز خودرویی به هوای اینکه کارفرمایی باشد به سمتش میدوند تا شاید بتواند رضایت او را جلب کرده و نانی برای امروز خود فراهم کنند و شرمنده زن و فرزند خود نشوند و هرکسی زودتر برسد؛ برنده ماجراست.
به گزارش ایلنا، اگرچه پاییز و زمستان برای کارگران فصلی مازندرانی، فصلی برای کار و تلاش بیشتر کارگران به دلیل بازار گرم برداشت مرکبات است؛ اما این روزها انگار دیگر باغ مرکبات هم جوابگوی فراوانی تعداد کارگران نیست و همچنان در گوشه و کنار شهرهای مختلف شاهد تجمع کارگران روزمزد و فصلی هستیم.
کیسه ای در دست دارد و همچنان که کیسه را مچاله می کند به سمت خودرو می دود و انگار که نتوانسته به خواسته اش برسد؛ به سمت دوستانش بر می گردد؛ دوستش می گوید: مشهدی علی چی شد پنچر شدی؟ می گوید: به دنبال یک جوان است تا یخچال را از پله های آپارتمان سه طبقه بالا ببرد و من به درد کارش نمی خورم؛ با این کمر دردم.
نگاهش که میکنی خیلی شکسته است و در این سن و سال به نظر می رسد که نباید کار کند؛ جلوتر می روم و با احوال پرسی میگویم همیشه اینجا می ایستید؟ این باران اذیتتان نمی کند؟ می گوید: سرپناهی نداریم و اگر برای یافتن جای مناسب به دور از باران باشم؛ نان امروز را از دست می دهم.
می گویم: مگر بازنشسته نیستید پدر؟ شما که نباید الان دیگر کار کنید؟ می گوید: بیمه تامین اجتماعی که نه؛ عقل مان قد نمی داد برای این روزهایمان کاری کنیم؛ اما شرکت بیمه ای پیشنهاد بیمه عمر داد و اکنون بیمه عمر هستم؛ اما هنوز به سن بازنشستگی نرسیدم.
مکثی می کنید و بدون اینکه سوالی بپرسم می گوید: از همان دوران جوانی به فکر آینده نبودم و فکر می کردم که همچنان جوان و توانمند باقی می مانم و به دنبال بیمه نرفتم؛ اما الان میبینم که توانایی ندارم و خیلی از کارهایی که باید را نمی توانم انجام دهم.
با خودم فکر می کنم که او الان باید در خانه و کنار نوه هایش با آنان بازی کند نه اینکه در این سن و سال به دنبال لقمه ای نان بدود.
کارگران فصلی، بی بهره از حمایت های اجتماعی و رفاهی باران نرم نرمک در حال باریدن است و کارگران فصلی در کنار میدان شهر، آتشی برافروخته اند و در حال گرم کردن هستند و دوباره فردی میانسال دیگری که به جمع دوستانش پیوسته است و گله و شکایت از مشخص نبودن حقوق و دستمزد.
خود را احمدی و اهل منطقه لایی نکا معرفی می کند و می گوید: صبح امروز، همراه شخصی برای بیل زدن زمین خانه اش رفتم؛ اما واقعا" حق و حقوق کارگران نادیده گرفته می شود و بعد از ساعتها بیل زدن، فقط 20 هزارتومن کف دستم گذاشته است و با اعلام نارضایتی من می گوید: مگر چقدر کار کرده ای؟ مگر سر گردنه است.
با ناراحتی و بغضی که در گلو دارد می گوید: سال های سال است که کارم همین است و از وقتی که زندگی در روستا بدون درآمد بر من و زن و فرزندانم سخت شد برای امرارمعاش و تحصیل فرزندان، از روستا به شهر آمده ایم و به این شغل و کارگری روزمزد مشغول هستم؛ نه بیمه ای، نه درآمد مناسبی و نه امنیت برای ادامه کار وجود ندارد.
احمدی ادامه می دهد: حقوق و دستمزد مشخص نداریم و هر کسی هر چقدر دلش بخواهد پرداخت می کند و اگر ناراضی باشیم می رود سراغ کارگر دیگری و ما از همین حداقل هم باز می مانیم و متاسفانه در این بخش هیچ حمایتی از کارگران نمی شود و همه روزهای ما مثل روزهای دیگر سپری می شود و از بی پولی و نداشتن درآمد مناسب، حتی جرات رفتن به یک مسافرت را نداریم.
وی می گوید: خانواده چهارنفره هستیم و با همسر و دو دخترم زندگی می کنم و این پول، کفاف نان ما را نمی دهد و به ناچار آمدم تا شاید فرجی شود و کار دیگری امروز برایم جور شود و خجالت زده خانواده ام نباشم.
جوان دیگری در گوشه ای ایستاده است و با گرم شدن محفل، نزدیک می شود و می گوید: مسئولان فقط قول می دهند و می روند و کسی به فکر ما نیست.
می گوید: وقتی برای بیمه ماهانه بیش از 300 هزارتومان باید پرداخت کنم دیگر با چه امیدی باید به سمت بیمه برویم؟
این جوان که خود را 28 ساله معرفی می کند؛ معتقد است مسئولان تا وقتی که به ما احتیاج دارند؛ هستند اما وقتی ما نیازمند آنان برای حل مشکلات هستیم؛ خبری از آنان نیست.
بدترین درد، بیکاری و نداشتن درآمد است
می گوید: به همین زندگی فعلی خود راضی هستیم و البته اکنون در فصل پاییز و در زمستان که زمان برداشت مرکبات است؛ دغدغه کمتری داریم و کار بیشتری در مازندران برای انجام وجود دارد.
محمدنژاد یکی از دهها کارگر دیگری است که امروز را بدون هیچ درآمدی باید به سمت خانه برود؛ می گوید: سفیدکار بودم و دو سال گذشته براثر حادثه ای از بالای بلندی در حال کار سقوط کردم و پایم دچار مشکل شد و متاسفانه چون ساختمان بیمه نبوده است؛ چیزی به من تعلق نگرفت و اکنون هم نمی توانم کار سنگین انجام دهم و مجبور به کار به صورت روزمزد هستم.
بیکاری و نداشتن درآمد را بدترین درد می داند که سرما و گرما نمی شناسد و معتقد است؛ ما کارگران انگار تافته جدابافته از اجتماع هستیم که هیچ نهاد و سازمانی ما را به رسمیت نمی شناسد؛ حقوق مشخصی نداریم و از حداقل های امکانات رفاهی محروم مانده ایم.
محمدنژاد می گوید: با توجه به اینکه بارها برای ساماندهی محل تجمع ما از سوی مسئولان و مدیران شهری قول داده شد؛ اما این حداقلی ها هم نادیده گرفته می شود.
در گوشه و کنار این شهر و در حاشیه میدان اصلی شهرهای مختلف مازندران، همه روزه شاهد تجمع انبوهی از افراد جویای کار در قالب کارگر روزمزد هستیم؛ کارگرانی که مهمترین دغدغه شان، نداشتن بیمه و امنیت شغلی است و اشتغالی که وجود ندارد و آمار بیکاری جوانانی که هر روز بیشتر می شود.
اگر چه براساس گزارش مرکز آمار ایران نرخ بیکاری این استان از 11 و 6 دهم درصد سال 95 به 10 درصد در سال گذشته کاهش یافته است و برای سال جدید تاکنون آمار دقیقی از نرخ بیکاری ارائه نشده است؛ اما مازندران با دارا بودن همه سرسبزی، زمینهای کشاورزی و باغات بارور و نعمت های مختلف خدادادی جنگل و دشت و دریا، یکی از استان های رکوردار در بیکاری است و براساس آمارهای رسمی و غیر رسمی، مازندران بیشترین میزان بیکاری افراد فارغ التحصیل را در کشور دارد.
این در حالی است که هر روز بر تعداد کارگران فصلی و روزمزد به دلیل تعطیلی کارخانجات و صنایع افزوده می شود و نداشتن امنیت شغلی در آینده و بیمه مهمترین مشکلی است که با توجه به خطرات مختلف در این کار، آینده کارگران را تهدید می کند.
شرق مازندران دارای بیشترین آمار بیکاری
نماینده مردم گلوگاه بهشهر ونکا در مجلس شورای اسلامی گفت: مازندران از استان هایی است که ظرفیت شغلی فراوان دارد اما به درستی از این ظرفیت ها استفاده نشده و به خصوص شرق مازندران، دارای بیشترین آمار بیکاری است.
علی محمد شاعری افزود: معضل مهم عدم امنیت شغلی و بیمه که به عنوان مهمترین مشکل از سوی کارگران فصلی و روزمزد اعلام می شود؛ مشکلی است که وجود دارد و باید در این بخش چاره اندیشی شود.
وی به خبرنگار ایلنا گفت: در حال حاضر اشتغال از جمله دغدغههای جدی کشور و استان به شمار میرود؛ به طوری که در سال گذشته بیش از 10 هزار نفر در مازندران شغل خود را از دست دادند و از سوی دیگر شاهد افزایش جمعیت جوانان جویای کار هستیم و باید بستری برای اشتغال آنها فراهم شود.
نماینده مردم گلوگاه بهشهر ونکا در مجلس شورای اسلامی یادآور شد: پرداخت وام اشتغال روستایی، زمینه ساز ایجاد اشتغال جدید و فرصتهای شغلی برای کارآفرینی است که در این بخش کارهای مهمی از سوی مجلس انجام شده است.
شاعری افزود: با تلاش های انجام شده در مجلس، تسهیلات کم بهره مناسبی با یک سال تنفس، برای روستاییان و ایجاد اشتغال خانگی و محلی در نظر گرفته شده است که انتظار داریم افرادی که با توجه به بیکاری و عدم اشتغال مناسب از روستاها به شهرها مهاجرت کرده اند و در شهرها به عنوان کارگران فصلی و روزمزد مشغول بوده و گاها" به اشتغال کاذب می پردازند؛ با بازگشت مجدد به روستاها و منازل خود که اکنون خالی از سکنه است؛ برای توسعه اقتصادی و ایجاد درآمد مناسب برای خود و خانواده اقدام کنند.
وی گفت: سهم تسهیلات اشتغال روستایی مازندران برای سال 96 حدود سه هزار و 500 میلیارد ریال بود که تاکنون یک هزار و 650 میلیارد ریال از این تسهیلات ابلاغ شد و متقاضیان برای برخورداری از این وام ها باید با وارد عمل شوند.
کارگران باید از امنیت شغلی مناسب در هر شغلی برخوردار باشند
دبیر اجرایی خانه کارگر استان مازندران هم با اعلام اینکه کارگران در شرایط بسیار سخت و اسفناکی کار میکنند؛ گفت: باید این شرایط درنظر گرفته شده و متناسب با آن از امنیت شغلی و حقوق و مزایا برخوردار باشند.
نصرالله دریابیگی در گفت و گو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: ۹۰ درصد از کارگران شاغل در استان مازندران حداقلبگیر بوده در حوزه بازنشستگان هم از ۱۲۰ هزار نفر بازنشسته استان ۷۰ درصد حداقل مستمری بازنشستگی را دریافت میکنند.
وی افزود: در شرایط فعلی جامعه و فشارهای مختلف اقتصادی، کارگران و بازنشستگان، از تامین حداقل نیازهای خود و خانوادههای خود عاجز شده و بیشترین فشار ناشی از بحران اقتصادی موجود بر آنان تحمیل شده است.
دبیر اجرایی خانه کارگر استان مازندران گفت: با وجود اینکه دولت، کاهش قدرت خرید کارگران را قبول دارد؛ باید راهحلی برای جبران آن ارائه کند و این قشر از جامعه را از بلاتکلیفی و فشار مختلف اقتصادی نجات دهد.
در کنار همه این موارد و مشکلات ریز و درشت، تردد هر روزه کارگران روزمزد و جابه جایی هر روزه در نقاط مختلف شهری و روستایی، از مشکلات دیگری است که بر مشکلات کارگران افزوده است و سلامت آنان را تهدید می کند.
حادثه واژگونی مینی بوس زنان کارگر در جاده اسلام آباد ساری و همچنین واژگونی خودرو رانندگان روزمزد در جاده حسین آباد بهشهر در هفته های گذشته، تنها نمونه های کوچکی از بی شمار تهدیداتی است که کارگران فصلی و روزمزد ما با آن دست به گریبان هستند.
این روزها که مشکلات اقتصادی بر همه اقشار مختلف و به خصوص کارگران فشار آورده است؛ کارگران فصلی، به همین کار روزانه و درآمدش، خوشبین هستند؛ تا به آینده و تنها امدیوارند که قانونی وضع شود و از آنان حمایت کند؛ ما هم امیدواریم با درایت مسئولان، چاره اندیشی شود و ضمانت های محکمی برای صیانت از حقوق آنها، افزایش امنیت شغلی و حمایتهای رفاهی انجام شود.
گزارش:مریم نظری