عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی:
با شروع تحریم، کانون اصلی بحران فرصت های شغلی موجود هستند
فرشاد مومنی گفت: اشتغال یک متغیر سیستمی است یعنی با ایجاد فرصت شغلی فرهنگ، هنجار، عزت نفس و مشارکت در سرنوشت اقتصادی تقویت می شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا از بهشهر، فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در همایش علمی تخصصی نخبگان، متخصصان و فرهیختگان بهشهر با موضوع اقتصاد ایران در آستانه موج جدید تحریم ها گفت: تجربه قرن بیستم در ایران نشان می دهد ایران جزو محدود کشورها در دنیاست که در این قرن سه تلاش بزرگ در چارچوب جنبش فراگیر اجتماعی انجام داد تا بتواند از مدارهای توسعه نیافتگی خارج شود.
وی افزود: شاید نظیری مانند ایران در قرن بیستم نباشد تنها چین که یک انقلاب ناسیونالیستی در سال ۱۹۱۱ و انقلاب سوسیالیستی در سال ۱۹۴۹ داشت؛ ما کشوری هستیم که سه جنبش فراگیر اجتماعی با هدف خروج از مدارهای باطل توسعه نیافتگی تجربه کردیم.
این استاد اقتصاد اظهار کرد: ویژگی هر سه جنبش و تلاش این بود که دستاوردهای مقطعی خارق العاده ای داشتند اما این دستاوردها تداوم پیدا نکرد. ایران در ربع اول قرن ۲۰ انقلاب مشروطیت و در ربع پایانی قرن ۲۰ انقلاب اسلامی و در سال های میانی این قرن یک جنبش اجتماعی فراگیر با عنوان ملی شدن نفت را تجربه کرد و رکوردهایی از نظر عملکرد اقتصادی اجتماعی کسب کرد که تا امروز تکرار نشد حال این سوال مطرح است چرا این جنبش های فراگیر اجتماعی که دستاوردهای فوق العاده ای داشتند نتوانستند آن دستاوردها را ریشه دار کنند؟
فرشاد مومنی گفت: ما در هر سه تلاش در معرض فشارها و تحریم های شدید خارجی بودیم و کم سابقه ترین چالش ها و بحران های داخلی را تجربه کردیم با این شرایط، درخشان ترین کارنامه های ایران از نظر اقتصادی و اجتماعی در همین سه مقطع به دست آمد.
وی با اشاره به بررسی عملکرد اقتصادی ۵۰ سال اخیر افزود: از نظر عملکرد اقتصادی ۱۷ رکورد کسب شد که ۱۴ رکورد در دوره جنگ دست یافتیم یعنی در دوره ای که ما سخت ترین فشارهای داخلی و خارجی را تحمل کردیم؛ در فاصله کوتاهی ما با موج بی سابقه ای از تروریسم داخلی مواجه شدیم و در همان دوران یکی از طولانی ترین جنگ های ۴۰۰ ساله ی گذشته ایران اتفاق افتاد و علاوه بر جنگ بی سابقه ترین تحریم های آن زمان را تجربه کردیم.
این اقتصاد دان بیان کرد: حال این موضوع پژوهشی بسیار جدی مطرح است که ما باید برای آن پاسخ بیاییم که آن عناصر و مولفه های اصلی چیست که به ما اجازه می دهد تحت آن فشارهای غیرعادی چنین کارنامه ای را رقم بزنیم؟ چرا این عناصر و مولفه ها را نمی توانیم استمرار دهیم؟ در واقع این یک مسئله معرفتی و سرنوشت ساز برای ایران است و هرکس توانش را به کار گیرد می تواند برای کشور گره گشا باشد.
مومنی پاسخ را در الگوی رابطه دولت و ملت دانست و گفت: ویژگی مشترک این سه دوره آن رابطه تاریخی دولت و ملت است که با این جنبش های فراگیر اجتماعی مناسبات استبدادی متزلزل شده و به محض تزلزل اجازه ی آزاد شدن استعداد و انرژی نیروهای انسانی به این مردم داده شد و آنها توانستند در برابر فشارهای غیرعادی دوام بیاورند و کارنامه های ممتازی به جا بگذارند.
وی با بیان اینکه اساسِ الگوی رابطه دولت ملت بر اعتماد متقابل است افزود: تجربه تاریخی نشان می دهد به ازای هر یک واحدی که دولت برای ملت صداقت داشت ملت بیش از ده برابر پاسخ داد اگر قرار بود نیروهای داوطلب در جنگ به کمک نمی آمدند شاید اقتصاد ایران در 3 سال نمی توانست فشارهای مالی جنگ را تحمل کند. براوردهای رسمی می گوید بیش از 85 درصد بار انسانی جنگ به دوش نیروهای داوطلب بوده چرا نیروهای داوطلب این چنین از جان مایه گذاشتند؟
رئیس موسسه دین و اقتصاد بیان کرد: تصور نیروهای داوطلب این بود که با جمع پاکدامن و با صداقت روبه رو هستند و صداقت، پاکدامنی و خضوع در برابر نظر کارشناسی ما را نجات داد و مردم را به این نتیجه رساند که می توان به این مجموعه اعتماد کرد. چقدر غم انگیز است که ما در اقتصاد، تجربه های اقتصادی کشورمان را آموزش نمی دهیم، بررسی نمی کنیم بنابراین از تجربه های اقتصادی یاد نمی گیریم.
فرشاد مومنی به کتاب " اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی" اشاره کرد و گفت: در این کتاب آمده سهم امور اجتماعی در کل هزینه های دولت طی سال های جنگ به طور متوسط دو برابر این سهم در دوره 1352 تا 1357 است یعنی علی رغم شرایط جنگی در ان زمان، دولت مردم را به حساب اورد؛ امور اجتماعی یعنی به سلامت و اموزش مردم اهمیت داده شد در واکنش به این مسئله سهم امور دفاعی طی سال های دفاع مقدس نسبت به سال های 1352 تا 1357 که در ایران جنگ نبود دقیقا نصف شد.
وی یادآور شد: دولت توسعه گرا و پاکدامن هزینه ها را صرف مردم می کند اگر مردم را نادیده بگیرید و کارد به استخوان برسد واکنش نشان می دهند و برای سرکوبی مردم باید هزینه شود درواقع انتخاب باید کرد تا اینکه این هزینه صرف توسعه امور اجتماعی و مردم شود یا هزینه ی سرکوبی مردم.
این صاحب نظر اقتصادی گفت: تا آنجایی که در توان ماست به زبان علم و ادب به حکومت بگوییم مردم را به حساب بیاورید تا مردم شما را به حساب بیاورند. اقتصاد توسعه می گوید بنیان های مشارکت فعال، موثر و مولد در سرنوشت خودشان فراهم کنیم مشارکت در حیطه اقتصاد یعنی بازکردن راه برای خلق فرصت های شغلی مولد.
مومنی تصریح کرد: دولت طی سه دهه گذشته از تعهداتش در زمینه امور سلامت و آموزش به مردم طفره رفت از ان سوء هزینه های اداره جامعه برایش سنگین شد در هر حال دولت هزینه می کند اما در مسیر اشتباه.
وی ادامه داد: داده های سرشماری نشان می دهد در دوره ی 1365 تا 1395 میانگین نرخ مشارکت مردمِ ایران در زمینه اقتصاد حدود 39 درصد بود یعنی اندکی بیش از یک سوم جمعیتِ در سنین کار هیچ نقشی در خلق ارزش افزوده نداشتند و بالاترین نرخ های بیکاری طی این دوره متعلق به گروه های دانش آموختگان دانشگاهی است؛ ملت و دولت هزینه می کنند تا فرزندان صلاحیت تخصصی کسب کنند اما فرصتی برای مشارکت اقتصادی در سرنوشتشان ندارند و این مصداق کفران نعمت است.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در این دوره نرخ بیکاری جوانان در ایران بالای 30 درصد بود یعنی 2 تا 3 برابر نرخ بیکاری که به صورت رسمی اعلام شد یعنی جوانی که انرژی، انگیزه و توان بیتشری داشت به آن جوان بیشتر لطمه رساندیم.
فرشاد مومنی افزود: در سه دهه گذشته نرخ ورود زنان به آموزش عالی تقریبا دوبرابر مردان بود و بالاترین نرخ های بیکاری مربوط به زنان است و فاجعه آمیزتزین وضعیت به دوره 1384 تا 1395 است در این دوره نرخ مشارکت زنان در ایران از حدود 17 درصد به حدود 13 درصد سقوط کرد و در شرایطی که زنان در تجهیز خود برای مشارکت فعال و موثر در سرنوشت اقتصادی به طور متوسط دو برابر مردان بود.
وی از پنج برابر شدن حجم اشتغال در واسطه گری های مالی در دوره 1365 تا 1395 خبر داد و افزود: هر قدر نرخ مشارکت افزایش یابد هزینه هماهنگی و اداره جامعه کاهش می یابد.
این استاد دانشگاه گفت: مرکز پژوهش های مجلس سه کتاب از طراحان تحریم آمریکا علیه ایران ترجمه کرد که در این کتاب ها آمده کلید اصلی موفقیت ما این است که با هر روشی بستر برای مشارکت فعال یرانیان در سرنوشت اقتصادی را کاهش دهیم با این کار می توان آنها را فلج کرد.
مومنی تاکید کرد: اشتغال مولد احساس اعتماد به نفس، احساس تعلق به جامعه و عزت نفس را تقویت می کند؛ اشتغال مولد 17 پیامد دارد که 14 پیامد غیراقتصادی است با آگاهی به این موارد بایستی برای خودمان مسئولیت تعریف کنیم و در اصلاح این شرایط سهمی بر عهده بگیریم، از خرد جمعی استفاده کنیم و بنیان های منطقی فراهم کنیم به طور مثال کشور دچار بحران آب است در اقتصاد، آب کالای بدون جایگزین است اگر این بحران را جدی نگیریم بقای ما تهدید می شود. کوتاهی هایی حکومت کرد اما از روزی که ما فهمیدیم کشور بحران آب دارد آیا رفتارهای ما تغییر پیدا کرد؟
وی گفت: دانش توسعه می گوید آن جامعه ای که قبل از ارتقای الگوی تولید، الگوی مصرف را ارتقا دهد قطعا دچار بحران می شود اگر بیش از توان تولید، مصرف افزایش یابد باید سراغ واردات رفت در این شرایط باید کالا و محصولی داشت که در بازار های جهانی متقاضی داشته باشند تا بتوان ارز به دست اورد و با آن، نیازهای وارداتی را تامین کرد در غیر این صورت باید به سراغ صنعت اخراجی تک محصولی رفت و این یعنی زمینگیر شدن که این خطای فاحش را در سه دهه ی گذشته مرتکب شدیم.
رییس موسسه دین و اقتصاد بیان کرد: کسانی سند پیوست برنامه اول توسعه را نوشتند که از منتقدان رادیکال مدیریت اقتصادی در دوره جنگ بودند آنها ابراز شگفتی کردند و گفتند این چه طرز اداره کشور در زمان جنگ بود که منابع کشور حدود صد در صد به نیازهای اساسی تخصیص یافت و واردات کالاهای لوکس و تجملی حدود صفر بود آیا این تصادفی بود یا اندیشه ای وجود داشت؟ البته تصادفی نبود. بعد از جنگ از سال 1369 تا 1372 واردات کالاهای لوکس و تجملی 53 برابر شد این تحول هیولایی بسیار وحشتناک است و برنده های آن اقلّیت بسیار برخوردار و بازنده ها اکثریت مردم بودند این در حالی است که بقا، قوام و بالندگی جامعه دستِ اکثریت مردم است.
مومنی تصریح کرد: براساس گزاش های موجود، وحشتناک ترین و مشکوک ترین خطاها در زمینه ایجاد شکاف میان توان تولیدی جامعه و الگوی مصرف در دوره 1384 تا 1396 اتفاق افتاد و این فاجعه است باید کار فرهنگی روی حکومت گراها و یا سیاست گزاران انجام داد و تا انجا که ما می توانیم سهم مصرف های غیرضروری در الگوی مصرفِ مسلط را کاهش دهیم.
وی اظهار کرد: حلقه وصل که همه این تدابیر را به هم گره می زند در اسناد بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت کشاشتغال مولد هدف یگانه شود.
این استاد دانشگاه گفت: با شروع تحریم، کانون اصلی بحران فرصت های شغلی موجود هستند که به شدت تهدید می شوند. استانداران و فرمانداران ستادهای ویژه ای تشکیل دهند تا بتوانیم ظرفیت های شغلی موجود را حفظ کنیم و در ادامه برای خلق فرصت های شغلی جدید فکر کنیم اگر ما در این مسیر قرار بگیریم تحریم از یک تهدید جدی به فرصت استثنایی تبدیل می شود.
مومنی افزود: یقین بدانید اگر آنها ببینند خِرَد ودانایی داشتیم و این تحریم ها برای ما فرصت شد و ما سود می بریم تحریم ها را متوقف خواهند کرد آنها این فشار را برای ازبین بردن فرصت های شغلی به شرطی ادامه می دهند که به ما لطمه برسانند. نمایندگان شهر در رابطه با اشتغال مولد، اصلاح الگوی مصرف و جلوگیری از واردات کالاهای غیرضروری گزارش دهند نه از ساخت پل و ... این موارد مشکلی را حل نمی کند بلکه بسترسازی برای حفظ اشتغال مولد و ایجاد فرصت های شغلی جدید ما را نجات می دهد.
وی بیان کرد: اشتغال یک متغیر سیستمی است یعنی با ایجاد فرصت شغلی فرهنگ، هنجار، عزت نفس و مشارکت در سرنوشت اقتصادی تقویت می شود و این یک هدف بسیار سخت و پیچیده است. تقاضا برای اشتغال تقاضای مشتقه است و باید اتفاقاتی در کل نظام حیات جمعی ما بیفتد تا کسانی را برانگیزد که در فعالیت های مولّد سرمایه گذاری کنند یعنی باید به امنیّت حقوق مالکیت، هزینه های مبادله، ثبات اقتصاد کلان توجه کنیم.
این استاد دانشگاه در پایان تاکید کرد: کل سیستم باید با این هدف منطبق شود برای خودمان سهمی و مسئولیتی درنظر بگیریم و تمام توان را به کار بگیریم تا این تهدیدها به فرصت استثنایی برای ما تبدیل شود.