ویژه تولد ۲۴ سالگی قانون کار - ۸
نگرش جنسیتی در روابط کار
در بحثقراردادهای دسته جمعی هم ابهاماتی وجود درادر که کارگران هم عملا نمی توانند حاشیه امنیت داشته باشند بنابراین می توان به جای اصلاح قانون، با ایجاد یک سازو کار مناسب در روابط کار شرایط را برای هردوطرف قابل قبول کرد.
[دریافت فایلPDFمجله کارگری ایلنا]
فرشید یزدانی(پژوهشگر سیاستگذاریهای اجتماعی): طرح مباحثی مانند اصلاح قانون کار علاوه بر انکه بر چارچوب مناسبات کار اثر مستقیم می گذارد به لحاظ نگرش جنسیتی هم بر روابط حاکم بر جریان کار اثرگذار است و در صورتیکه درست طرح ریزی نشود، می تواند موجبات اخلال در بازارکار را هم فراهم کند.
اساسا وقتی قرار است یک قانون اصلاح شود باید ببینیم قرار است به کدام بخش بازار کار بپردازد. مثلا در مواردی که کارفرمایان از شرایط اخراج کارگر ناکارامد گله می کنندو به همین جهت قانون را نیازمند اصلاح می دانند باید گفت در بحثقراردادهای دسته جمعی هم ابهاماتی وجود درادر که کارگران هم عملا نمی توانند حاشیه امنیت داشته باشند بنابراین می توان به جای اصلاح قانون، با ایجاد یک سازو کار مناسب در روابط کار شرایط را برای هردوطرف قابل قبول کرد.
نگرش اصلاحی در حوزه ی اشتغال زنان همواره به این شکل بوده که سهم زنان را از بازار کار کم در نظر گرفته می شود و این خود باعثبه وجود امدن بسیاری از قوانین و مقررات محدودکننده برای اشتغال زنان است. اصلاحیه ی ماده ی ۲۷ در ارتباط با اخراج کارگر توسط کارفرما به محض تشخیص قصور کارگر در انجام وظایف محوله می تواند شرایط تحقق این امر را به طور ویژه تر برای زنان فراهم کند.
همانطور که می دانیم زنان با مسائلی مانند بارداری مواجه اند که درصورتیکه دست کارفرما در خصوص اخراج به این شکل باز باشد دیگر حاشیه ی امنیتی برای اشتغال انها وجود نخواهد داشت.
به عبارت بهتر اصلاحاتی از این دست به جای انکه جنبه ی حمایتی از تولید و جریان کار داشته باشد با حذف تدریجی نیمی از جامعه ازعرصه ی کار کاملا ضد تولید عمل می کند و نتیجه ی این فرایند این خواهد بود که زنان در شرایط کار برابر با مردان مجبور شوند کماکان در شرایط ناعادلانه و با دستمزد پایین تر به فعالیت ادامه دهند.
طرح چنین مباحثو یا طرح های دیگری مثل طرح صیانت از عفاف و حجاب که اشتغال زنان را به شکل دیگری با بحران اجتماعی مواجه می کند، در واقع از طریق حذف تدریجی زنان از بازار کار و به حاشیه راندن انان مناسبات اجتماعی را برهم میزند.
در واقع به نظر می رسد کلیه این طرحا مانند افزایش مرخصی زایمان، کاهس ساعت کاری زنان، دورکاری و مواردی از این دست به صورت یک رویکرد خطی درصدند تا دست نیمی از جمعیت را از عرصه ی تولید کوتاه کنند در حالیکه اجرایی شدن طرح های چون صیانت از عفاف و حجاب، فارغ از کلیات ان به شکل معکوس عمل می کند و تبعات جبران ناپذیری دارد که از ان جمله میتوان به هرچه بیشتر زنانه شدن فقر و استثمار و سوء استفاده گسترده از زنان در محیطهای کارگری اشاره کرد.
به این ترتیب که با طرح مواردی چون دریافت مجوز برای کار شبانه زنان به ایجاد مناسبات پنهان میان زنان کارگر و کارفرمایان میانجامد. در حال حاضر هم زنان به دلیل شرایط تبعیض آمیز کاری به دلایل متعدد در موضع ضعف قرار دارند.
بنابراین تصویب چنین طرحهایی شرایط انان را به مراتب بدتر از گذشته خواهد کرد. به عبارت بهتر، وضع چنین مقرراتی با این عنوان که کارفرمایان واحدهای صنفی باید برای حضور زنان در ساعات نامتعارف مجوز دریافت کنند، موجب میشود تا بسیاری از مراکز و کارگاهها به صورت مخفیانه از کارگران زن استفاده کنند و این امر تبعات جبران ناپذیری به همراه دارد و روابط کاری مرسوم و متعارف که فرهنگ غالب جامعه آن را پذیرفته حذف میشود و مناسبات و روابط پنهان جایگزین ان میشود. از طرفی برخی از زنان به خاطر نیازمالی مجبور به کار در شرایط سخت هستند و از طرف دیگر به خاطر وضع قوانین سخت گیرانه برای کارفرما و از دست ندادن موقعیت کاری خود ممکن است مجبور شوند امتیازات بیشتری بدهند. و همه میدانیم در جامعه مردسالار ما این امتیازات شامل چه چیزهایی ست.
تجربه نشان داده، مجلسیها در تصویب و اجرایی شدن چنین طرحهایی مصر هستند و عزم جدی در مجلس برای تصویب این گونه طرحها وجود دارد. در این میان باید به قدرت چانه زنی دولت و نهادهای مدنی و فعالان کارگری امید بست تا با آسیبشناسی ابلاغ چنین طرحهایی، مجلس را نسبت به مضرات تصویب آن آگاه کنند.