خبرگزاری کار ایران

فرصتی استثنایی پیش روی بخش معدن قرار گرفته است

فرصتی استثنایی پیش روی بخش معدن قرار گرفته است
کد خبر : ۱۵۳۶۵۰۸

برگزاری کنفرانس‌های متعدد و اعلام خبر سرمایه‌گذاری در بخش معدن طی چند سال گذشته، تاثیر بسزایی در روند آتی بازار کالاها در سراسر جهان داشته است. در حالت عادی، سرمایه‌گذاران شرکت‌های معدنی در کنفرانس‌های تخصصی حضور می‌یابند و دیدگاه، نظرات و گاها خبر توافق یا سرمایه‌گذاری در پروژه‌های معدنی را رسانه‌ای می‌کنند.

به گزارش ایلنا به نقل از سایر رسانه، در یک دهه گذشته فلز لیتیوم محبوبیت زیادی در بازارهای بین‌المللی کسب کرد و سپس این افزایش تمایل بازارها در پنج سال گذشته به سمت بازار طلا متمایل شد. همچنین اخیرا به نظر می‌رسد رغبت فعالان بازار به حضور در صنعت فلز مس روندی صعودی به خود گرفته است و این تمایل در کنفرانسی که در رابطه صنعت معدن در قاره آسیا برگزار شد، به وضوع نمایان شد.

بر خلاف رویکرد اعلام شده در خصوص کنفرانس‌های بخش معدن، در گردهمایی سالانه «۱۲۱ Mining and Energy Investment» که طی روزهای ۲۳ و ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۴ در سنگاپور برگزار شد، هیچ چشم‌انداز روشنی در خصوص توافق‌های صورت گرفته میان شرکت‌های فعال در بخش معدن و سرمایه‌گذاران و سایر فرصت‌های سرمایه‌گذاری در بخش مذکور ارائه نشد.

تنها موضوع مهمی که اکثر حاضران در کنفرانس مذکور بر آن تاکید داشتند، چگونگی گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر در اشکال متفاوت در سراسر قاره آسیا به عنوان پرجمعیت‌ترین منطقه جهان و موتور رشد اقتصادی جهانی بود.

به علاوه، حاضران در این کنفرانس در خصوص به‌کارگیری بهترین روش در راستای گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر و افزایش حاشیه سود برای سرمایه‌گذاران و جذب سرمایه‌ برای شرکت‌های فعال معدنی، با هدف توسعه پروژه‌ها به جهت تغییر در استفاده از سوخت‌های فسیلی به سمت سیستم‌های مبتنی بر تولید برق پاک‌ بحث و گفت‌وگو کردند.

یکی از فلزاتی که مورد توجه حاضران در کنفرانس مذکور قرار داشت، لیتیوم بود که در سال‌های اخیر پس از افزایش سرمایه‌گذاری‌ها در این صنعت، وضعیت مازاد عرضه در بازار را موجب شد و کاهش قیمت این فلز معدنی را به دنبال داشت. قیمت لیتیوم از زمان رسیدن به رکورد بیشترین قیمت به ثبت رسیده برای آن در ماه دسامبر ۲۰۲۲، در حال حاضر حدود ۸۸ درصد کاهش را تجربه کرده است.

یکی از موضوعاتی که در این کنفرانس مطرح شد، این بود که اگرچه بازار فلز لیتیوم در وضعیت مازاد عرضه قرار دارد و احتمالا وضعیت اعلام شده تا پایان سال ۲۰۲۵ ادامه داشته باشد اما به نظر می‌رسد موج جدیدی از حجم تقاضا برای این فلز در راه است. بیشتر روند نزولی که سمت تقاضا در صنعت لیتیوم تجربه کرده، مربوط به سرعت جذب کندتر از حد انتظار خودروهای الکتریکی در کشورهای توسعه یافته است.

واضح است که روند فروش لیتیوم در بازارها ناامیدکننده بوده باشد اما به نظر می‌رسد این وضعیت با افزایش حجم تقاضا برای فلز معدنی مذکور در چند سال آینده، خصوصا با روند صعودی استفاده از وسایل نقلیه سنگین الکتریکی و با گسترش به‌کارگیری سیستم‌های ذخیره‌سازی باتری در گذار به انرژی تجدیدپذیر به ویژه در نیروگاه‌های بادی و خورشیدی، تغییراتی را به خود خواهد دید.

پیش‌بینی می‌شود روند صعودی حجم تقاضا برای لیتیوم تا سال ۲۰۳۰ به شدت افزایش یابد که به طور تصادفی ممکن است این اتفاق با روند آغاز بهره‌برداری شرکت‌های معدنی از فاز تولید جدید و با فرض شروع فرایند توسعه پروژه خود هم‌زمان شود.

حجم تقاضای برابر فولاد و زغال‌سنگ

یکی دیگر از کالاهایی که در کنفرانس مذکور توجه فعالان را به خود جلب کرد، زغال‌سنگ متالورژی یا کک‌شو بود که به منظور تولید فولاد باکیفیت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در همین راستا، هند قصد دارد زیرساخت صنعت فولاد خود را به شدت گسترش دهد. از سوی دیگر، کشورهای جنوب شرقی آسیا در نظر دارند ظرفیت تولید فولاد خود را افزایش دهند. از این رو با توجه به کمبود منابع داخلی، نیازمند واردات زغال‌سنگ کک‌شو خواهند بود.

اگرچه از زغال‌سنگ به عنوان یکی از عوامل اصلی تغییرات اقلیمی نامبرده می‌شود اما با این حال، دیدگاه برخی از سرمایه‌گذاران این است که با توجه به اتکای بالای گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر به فولاد، ادامه استفاده از زغال‌سنگ کک‌شو به دلیل نقش قابل‌توجه آن در تولید فولاد قابل‌توجیه خواهد بود.

به کمک سنگ‌آهن و با استفاده از هیدروژن سبز و همچنین به‌کارگیری روش کوره‌های قوس الکتریکی، امکان کربن‌زدایی در صنعت فولاد وجود دارد. با این حال، به نظر می‌رسد رسیدن به نقطه مطلوب در این راستا چندین دهه به طول خواهد انجامید. و از سوی دیگر هم‌زمان با این روند استفاده از فولادسازی به روش اکسیژن قلیایی مبتنی بر زغال‌سنگ در هند، به روش غالب در تولید فولاد همان‌طور که در چین اتفاق افتاده تبدیل خواهد شد.

صنایع میان‌دستی که در آن مواد اولیه محصولات واسطه تامین می‌شوند، بخش دیگری به شمار می‌آید که اخیرا توجه سرمایه‌گذاران را به خود جلب کرده است؛ همچنین تمایل کشورهای غربی برای کاهش اتکای خود به چین در بخش فرآوری فلزات و مواد اولیه حیاتی، موجب ایجاد فرصت‌هایی مانند تخصیص سرمایه و اعتبار مالی از طریق طرح‌ها و قوانینی همچون قانون کاهش تورم آمریکا (IRA) شده است.

هدف از ارائه چنین قوانینی، ایجاد تنوع در تامین منابع اولیه مورد نیاز کشورهای غربی و کاهش وابستگی به چین در این زمینه است. با این حال، حتی اگر بتوان از طریق این قوانین به سرمایه دسترسی پیدا کرد، امکان کنار گذاشتن چین در بازار مواد اولیه با سرمایه‌گذاری‌های فعلی وجود ندارد.

به عنوان مثال، به منظور راه‌اندازی یک واحد فرآوری لیتیوم در استرالیا به عنوان بزرگ‌‎ترین تولیدکننده این فلز حیاتی در جهان، به هشت برابر سرمایه و هزینه عملیاتی بیشتری نسبت به راه‌اندازی واحدی مشابه در چین نیاز خواهد بود.

بر همین اساس دسترسی به سرمایه بالا، همچنان یکی از چالش‌های این بخش خواهد بود. در همین راستا، سرمایه‌گذاران و شرکت‌های معدنی بر این باورند حذف سرمایه‌گذاری‌های اختصاص یافته در بخش مواد اولیه به خصوص به دلیل ممنوع بودن امکان سرمایه‌گذاری از طریق سرمایه‌گذاران چینی در حال کاهش است. چنین شرایطی باعث می‌شود تمرکز شرکت‌های بزرگ معدنی بر روی پروژه‌های کوچک‌تر به طور فزاینده‌ای به منظور دریافت اعتبار مالیاتی افزایش پیدا کند.

در واقع می‌توان بیان کرد که شرایط دریافت وام یا دریافت اعتبار مالیاتی برای شرکت‌های بزرگ از طریق بانک‌ها به دلیل اعتبار تجاری آن‌ها، به مراتب راحت‌تر از شرکت‌های کوچک‌مقیاس‌تر خواهد بود.

یکی از مشکلاتی که ممکن است در این روش به وجود بیاید، این است که هزینه سرمایه‌گذاری افزایش یافته و سرعت اجرای پروژه‌های جدید کاهش پیدا کند.

در مجموع، گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر فرصت‌هایی استثنایی را پیش روی شرکت‌های معدنی و سرمایه‌گذاران قرار خواهد داد. با این حال، وضعیت بلاتکلیف در خصوص ظهور و استفاده از فناوری‌ها در آینده و همچنین فقدان سیاست‌گذاری‌های هماهنگ کشورها مانند ارائه مشوق‌ها و راه‌اندازی سیستم پرداخت اعتبار کربن، ممکن است در این مسیر چالش‌هایی را ایجاد کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز