در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
سینما در اصفهانِ قدیم تفریح کارگران بود/ رابطهی معنادار میان ظهور و افول سینما با قدرت سیاسی و اقتصادی در اصفهان
![سینما در اصفهانِ قدیم تفریح کارگران بود/ رابطهی معنادار میان ظهور و افول سینما با قدرت سیاسی و اقتصادی در اصفهان](https://cdn.ilna.ir/thumbnail/VUDSe8I2zQcj/YdHYY4gWkVxziNocTLLHoQVar3TrxmvO0e6SENMutiBXz7JNO2nT2KLgCR9h7O_-yMtFV2AKWHv4l_4LeI27Qq4xQIoDjB_gIQDHEiqNepRBeBVXNnV0pkjzXc8OAqYK7otfNPZWXfo,/index.jpg)
یکی از نویسندگان کتاب سینما به روایت اصفهان میگوید که بررسیهای او و همکارانش نشان میدهد که میان پیدایش، تکوین و افول سینما با قدرت سیاسی و توسعه اقتصادی در اصفهان نسبت معناداری وجود داشته است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در باب تاریخ سینما در ایران مجموعه پژوهشهای ارزندهای انجام شده که یادآور اسامی بزرگی همچون جمال امید، عباس بهارلو، مسعود مهرابی و دیگرانی است که سینما را از زمان ورود به ایران تاریخنگاری کردهاند. یکی از تازهترین آثار تاریخنگارانه در باب سینمای ایران مربوط به روایت تاریخی ورود و تحول سینما در اصفهان است. در آثار تاریخنگارانه سینمای ایران، عمدتاً تمرکز بر سینما در تهران است و اگر از سایر شهرهای ایران نام برده میشود بسیار مختصر و گذراست. با این حال اخیرا کتابی با عنوان «سینما به روایت اصفهان؛ یک پژوهش تاریخی تحلیلی (۱۳۵۷_۱۳۰۴)» منتشر شده که میکوشد روایتی غیرمرکزگرایانه از تخولات سینمایی ایران با محوریت اصفهان به دست دهد.
نفیسه باقری یکی از نویسندگان کتاب با اشارهای به اینکه در روایت تایخ سینمای ایران اغلب بز تهران تاکید و از شهرهای مهم دیگر صرف نظر میشود، گفت: اندکی پس از ورود «سینموفتوگراف» به پایتخت که سوغات سفر مظفرالدین شاه به فرنگ در سال ۱۲۷۹ بود شاهد تأسیس اولین سینماها در تهران و اغلب در خیابان لالهزار هستیم. در این منابع اطلاعات مبسوطی از نام این سالنها، سال تأسیس، اسامی پایهگذاران نخستین سالنهای سینما و… در این شهر به دست میآید. این منابع گاه موضوع سینما را به شکل خردتر نیز پیگیری کردهاند. چنانکه مسعود مهرابی در کتاب ارزشمند صد سال اعلان به گردآوری و بررسی اعلانهای سینمایی پرداخته یا عباس بهارلو کتابی منحصر در موضوع سینماسوزان در ایران تألیف کرده است. کتاب ارزشمند تاریخ اجتماعی سینمای ایران اثر حمید نفیسی نیز کتابی مبتنی بر تحلیل اجتماعی جریان سینما در ایران طی دورههای مختلف است که این تحلیل مشتمل بر دادههای کلی در باب سینما در ایران است. در این میان اطلاعات موجود در رابطه با سینماهای سایر شهرهای ایران بسیار محدود است این در حالی است که میتوان ادعا کرد همگام با ورود سینما به پایتخت در شهرهای دیگر ایران نیز از این پدیدۀ مدرن استقبال و امکانات ابتدایی برای نمایش فیلم با فاصله اندکی مهیا شد.
وی در ادامه با پرداختن به نقش اصفهان در این زمینه، افزود: اصفهان به عنوان شهری تاریخی که در دورههای مختلف، مرکز توجهات بوده از این قاعده مستثنی نیست. سینما در اصفهان داستانهای پر فراز و نشیبی پشت سر گذاشته که به رسم معمول، تمامی این روایات شفاهی است و تاکنون به شکل مدون درنیامده بود. از دیگر سو طبق یک روال همیشگی، ابعاد سیاسی وقایع تاریخی پر رنگتر ثبت و ضبط میشود و تاریخ اجتماعی یا به صورت دقیقتر هر آنچه مربوط به زیست روزمرۀ مردم است در حاشیه این تاریخنگاری رسمی و سیاسی قرار میگیرد. ایده تألیف کتابی در رابطه با سینما در اصفهان در سال ۱۳۹۵ و در پی این فقدان مطرح شد. پس از آن تیم پژوهشی کار خود را برای تدوین تاریخ سینما در اصفهان شروع کرد. ظهور سینما به ویژه در سالهای ابتدایی ورودش به ایران بسیار نمادین و ویژه بود و تأثیرات قطعی اجتماعی و فرهنگی در شهرها داشت.
وی با تاکید بر اینکه هدف کتاب ارائهی فهرستی مکانی یا فیلمشناسانه نیست، گفت: رویکرد کتاب «سینما به روایت اصفهان»، گردآوری فهرستنامهای از سینماهای اصفهان نیست و هدف نویسندگان کتاب، ارائۀ اطلاعات تاریخی از سالنهای سینما و تحلیل آن در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در اصفهان دورۀ پهلوی است. نخستین نکته قابل ذکر در رابطه با سینما در اصفهان، سالنهایی است که تنها اسامی آنها به جا مانده و امروز اثری از آنها باقی نمانده است. علاوه بر این در مواردی، مکان یا اطلاعات دقیقتری از سینماهای اولیۀ اصفهان در دست نبود و همچون بسیاری از روایات شفاهی، دستخوش فراموشی یا آمیخته با اطلاعات غلط بود. بنابر اطلاعات موجود تأسیس نخستین سالن سینما به شکل رسمی در اصفهان در سال ۱۳۰۸ اتفاق افتاد و قاعدتاً یافتن راویان زندهای که از این دهه خاطراتی داشته باشند امری دست نیافتنی بود. در نتیجه روش رسیدن به دادههای دقیق و درست تاریخی در رابطه با تاریخ سینماهای اصفهان رجوع به منابع مکتوب در بازۀ زمانی مورد نظر بود؛ اسناد موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملی و روزنامههای محلی وقت دو منبع مهم برای اخذ دادههای موثق در رابطه با سینماهای اصفهان بود. در اصفهان خیابان چهارباغ، به عنوان تنها خیابان پذیرای این پدیدۀ نوظهور، به زودی پاتوق سینمایی شهر شد و غالب سالنهای سینما در این خیابان تأسیس شدند. چهارباغ که در زمان صفویه باغراهی تقریباً سلطنتی بود در زمان پهلوی به خیابانی برای عموم مردم تبدیل شد که اوقات تفریح و سرگرمی خود را در آن سپری میکردند و در کنار بازار میتوانستند مایحتاج خود را نیز از مغازهها و پاساژهای تازه تأسیسش تأمین کنند. در دورۀ پهلوی اول، نسیم جریان مدرنسازی به اصفهان هم رسیده بود و شهر داشت چهرۀ تازهای به خود میگرفت. بافت قدیمی اصفهان هنوز به لحاظ کالبدی تحول چندانی نیافته بود و سنتهای مردم پذیرای این سوغات فرنگی نبود؛ به همین دلیل خارج از بافت چهارباغ تنها چند مورد محدود سینما ساخته شد که اقبال سینماهای داخل چهارباغ را نداشتند. از این رو تشابهاتی میان چهارباغ اصفهان و خیابان لالهزار تهران میتوان یافت که آن نیز مرکزی فرهنگی برای شهر تهران بود. در فصل اول کتاب سینما به روایت اصفهان، به شکل مبسوط به رابطۀ خیابان چهارباغ و سینماهایش پرداخته شده است.
باقری همچنین در باب سیر تاریخی حاکم بر سینماها افزود: تاریخ سالنهای سینما در اصفهان از ابتدا تا سال ۱۳۵۷ به شکل سالشمار و با توضیح جزییات مرتبط با هر سالن آورده شده است. اگرچه روایتهای منقولی مبنی بر نمایش فیلم در قهوهخانههایی در چهارباغ پیش از تأسیس سینما وجود دارد اما به شکل رسمی در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ چند سالن سینما تقریباً همزمان راهاندازی شد که البته باید گفت سینماهایی موقتی و با امکانات بسیار ابتدایی بودند. روزنامۀ اخگر در سال ۱۳۰۸ خبر تأسیس اولین سینما را چنین اعلام میکند که: «اصفهان سینمای خوب نداشت و سینمای آن را خارجیها اداره میکردند تا اینکه میرزا محمدجعفر مغزی یک سالن خوب و مجلل برای سینمای اصفهان ساخت». سینماهای مایاک، سپه، شاهپور و ایران از جمله نخستین سالنهای سینما در اصفهان هستند که در میان آنها سینما ایران عمر با دوامتری داشت و سینما مایاک نیز با تغییر مکان و تأسیس سالن زمستانی تا بعد از انقلاب و نزدیک به دروازهدولت نمایش فیلم داشت. اطلاعات دستهبندی شده سینماهای اصفهان از ابتدا تا سال ۱۳۵۷ در قالب جدولهای مجزا در انتها ضمیمۀ کتاب شده که شامل دادههایی همچون سال ساخت، اسامی دستاندرکاران، درجه، تعداد صندلی، نوع سالن، موقعیت مکانی و سرنوشت آنهاست. از آنجایی که بسیاری از سینماهای اولیه تنها نامشان باقی است و کسی از مکان آنها خبر ندارد با انجام تحقیقات میدانی و پرسش از معدود مطلعان باقی مانده، مکان این سینماها نیز جانمایی شده و درقالب یک نقشه در انتهای کتاب پیوست شده است.
یکی از نویسندگان کتاب سینما به روایت اصفهان ادامه میدهد: عموماً وقتی صحبت از سینماهای قدیم اصفهان میشود بر تعداد آنها تاکید میشود و به کیفیت سالنها اشارهای نمیشود. این در حالی است که حجم وسیعی از ابلاغیههای مربوط به رسیدگی به سینماها نشان میدهد که وضعیت بسیار نامناسبی داشتهاند. بنابراین آییننامههای فراوانی برای امور بهداشتی، فنی، ایمنی، معماری و مالی سینماها صادر میشود که اسناد آن موجود است. با وجود این آییننامهها، وضعیت بسیاری از سینماهای اصفهان با استانداردهای تنظیم شده فاصله داشت تا جایی که اغلب تماشاچیان، مردان بودند و سینماها کمتر مکان مناسبی برای حضور خانواده یا زنان به تنهایی بود. از همین رو یکی از فصول کتاب سینما به روایت اصفهان به بررسی مناسبات اجتماعی سینما در شهر اصفهان اختصاص یافته است. اصفهان از دورۀ پهلوی اول با شیبی تند تبدیل به شهری صنعتی شد. ساخت کارخانههایی که عموماً مربوط به صنایع نساجی بود بیش از پیش به شهر جلوهای صنعتی داد و بخش عظیمی از مردم اصفهان به عنوان کارگر در این کارخانهها مشغول به کار شدند. سینما که تفریحی ارزانقیمت بود خیلی زود مورد استقبال طبقه کارگر اصفهان قرار گرفت. در غیاب قشر مذهبی و سنتی اصفهان که از همان ابتدا میانۀ خوشی با سینما نداشتند، این کارگران بودند که سالنهای سینماها را همیشه پر میکردند و فیلمها را بارها و بارها بر پردۀ جادویی سینما به تماشا مینشستند. در کنار بررسی مناسبات اجتماعی سینما در اصفهان، کتاب به رابطۀ نهاد قدرت و سینما دراصفهان و مناسبات اقتصادی سینما در اصفهان نیز در فصول جداگانه پرداخته است.
باقری در انتها با گریزی مختصر به جریانات سینمایی موثر در اصفهان که دامنهی اثرشان محدود به شهر نمانده و حتی مرکز را هم تحت تاثیر خود قرار داده بود، گفت: اصفهان به عنوان شهری تاریخی همیشه مورد توجه فیلمسازان بوده است تا جایی که فیلمسازان بزرگی همچون انیس واردا و پازولینی صحنههایی از فیلمهای خود را در اصفهان فیلمبرداری کردهاند. در این فصل چند اثر سینمایی شاخص که اصفهان را دستمایه روایات خود قرار دادهاند از جمله مستندهای تحسین شدۀ «طلوع جدی» (۱۳۴۲) ساختۀ احمد فاروقی قاجار، «مسجد شیخ لطفالله» (۱۳۵۱) ساختۀ منوچهر طیاب، «اصفهان» (۱۳۵۳) ساختۀ حسین ترابی مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در فصل هفتم به سینما آزاد اصفهان به عنوان یکی از دفاتر سینمای آزاد ایران پرداخته شده است. زاون قوکاسیان برای اهالی سینما نام شناخته شدهای است. او به همراه جمعی دیگر از جوانان اصفهانی، متولی سینما آزاد در اصفهان بودند که خلاف جریان رسمی سینما در کشور، پیگیر سینمایی از جنس دیگر بودند. قوکاسیان سینما آزاد را جریانی خودجوش میداند که با جمع شدن عدهای جوان شیفتۀ سینما دور یکدیگر شکل گرفت و تا سال ۱۳۵۷ علاوه بر تولید تعدادی فیلم، به پخش آثار درخشانی از سینمای ایران و جهان در اصفهان پرداختند. در نهایت در فصل هشتم به جریانات مخالف سینما در اصفهان پرداخته شده که هم شامل قشر مذهبی میشد که سینما را عمدتاً مکانی نجس و سینما رفتن را فعلی حرام میپنداشتند و هم قشر روشنفکر که تولیدات سینمایی در دورۀ پهلوی را نماد ابتذال میدانستند. سالنهای سینما همیشه در وقایع تاریخی مهم آسیبپذیر بودند؛ سینماهای اصفهان یک بار در سال ۱۳۳۱و طی بلوایی بزرگ در زمان دولت دکتر محمد مصدق متحمل خسارات فراوانی شدند و در نهایت در تب و تاب جریانهای منتهی به انقلاب سال ۱۳۵۷ بسیاری از سینماهای اصفهان سوختند. چنانکه به گفته منصور نورپور مالک سینما شهر فرنگ که در سال ۱۳۵۴ به عنوان سینما ممتاز چهارستاره ساخته شد، این سینما در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ یک شب تا صبح به شکل کامل در آتش سوخت. برخی از آن سینماها چند سال پس از انقلاب احیا شدند و با اسامی جدید به فعالیت خود ادامه دادند. روایت کتاب در سال ۱۳۵۷ به پایان میرسد.