یادداشتی از شکرخدا گودرزی؛
آخرین بازمانده نقالان نسل اول به خان هشتم رسید
شکرخدا گودرزی در یادداشت پیشرو مینویسد: هنر نقالی، تاریخی به درازای عمر بشر دارد و در ایران نیز گوسانها، چرگرها و خنیاگران، حماسهها، رزمنامهها، عاشقانهها، سوگ سرودها و سرور نامهها را با صدای خوش و گاه با همراهی ساز و حرکات نمایشی در مکانهای عمومی و محفلهای خصوصی در هر شرایطی اجرا میکردند.
هنر نقالی، تاریخی به درازای عمر بشر دارد و در ایران نیز گوسانها، چرگرها و خنیاگران، حماسهها، رزمنامهها، عاشقانهها، سوگ سرودها و سرور نامهها را با صدای خوش و گاه با همراهی ساز و حرکات نمایشی در مکانهای عمومی و محفلهای خصوصی در هر شرایطی اجرا میکردند.
در دورانی که فارسی حرف زدن جرم بود و زبان دربار امویان و عباسیان و والیان آنها عربی بود، همانا نقالان و خنیاگران و گوسانها بودند که حافظ زبان فارسی بودند.
خنیاگران حکایات و سوگ سرودها و سور نامهها و حماسهها را با نواهای فهلویات میآمیختند و همیشه سرایندگان و گویندگان و پُرخوانان از جایگاهی بلند پایه برخوردار بودند.
خنیاگران و گوسانان تنها روایان بی طرف حکایات این سرزمین نبودند بلکه با عشق و ایمان و سلحشوری اگر اغراق نکنیم زبان فارسی را زنده نگه داشتند.
پس از انقراض ساسانیان که خنیاگری و گوساتی ممنوع شده بود. خنیاگران و گوسانان با اتکا به منطومههای منثور و متون به جا مانده از دورانهای قبل شور و شعور و دلبستگی به فرهنگ ملی را به هر بهانه در جامعه ایران آن زمان احیا کردند تا اینکه بزرگمردی چونان فردوسی ظهور کرد و سند ملی ایرانیان "شاهنامه" را نوشت.
با نوشتن "شاهنامه" روایتگران حماسه و رزم و بزم و عاشقانههای ملی و بومی شاهنامه را از محافل کرسینشینی و خانواده تا عروسی و جشنهای بومی و حتی بازیهای رایج گسترش دهند.
با پاگیری قهوهخانهها نقالان و پردهخوانان داستانهای شاهنامه را با آب و تاب در محافل عمومی میخواندند و زبان فارسی را میپراکندند.
در دوران کنونی دو تن از بارماندگان این هنر ریشهدار، مرشد ولیالله ترابی و مرشد آسیدمصطفی سعیدی بروجردی بودند. مرشد ترابی شاهنامه را بیشتر با حرکات نمایشی میآمیخت و آسیدمصطفی سعیدی ضمن فشردگی حرکات از لحنی تاثیرگذار بهرهمند بود، لحنی مسحورکننده و با استفاده از تکنیکهای دقیق و نفسگیریهای اصولی و تغییر لحن متناسب استحکام کلام و استفاده از دستگاههای آوازی چنان تاثیری بر شنونده میگذاشت که همگان را متحیر میکرد.
آسیدمصطفی آخرین بازمانده نقالان نسل بود. یادش گرامی