محمدحسین مهدویان مطرح کرد:
همه چیز ما ذیل تقسیمبندیهای سیاسی تعریف میشود/ پایانبندی «درخت گردو» دلخواه خودم بود
محمدحسین مهدویان میگوید: وقتی ۵ فیلمی که تاکنون ساختهام را مرور میکنم، باید بگویم این فیلم تنها اثری است که پایانبندیاش آن چیزی بود که خودم دوست داشتم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «درخت گردو» تازهترین فیلم محمد حسین مهدویان است که در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته شد و توانست بسیاری از مخاطبان را با خود همراه کند. داستان این فیلم در رابطه با مردیست که در جریان بمباران شیمیایی سردشت تمام خانواده خود را از دست میدهد. به بهانه پخش این فیلم، با محمدحسین مهدویان گفتگو کردهایم.
پایانبندی فیلمهای شما همواره با حواشی بسیار همراه بوده است. آیا پایانبندی این فیلم مورد قبول خودتان بود؟
اکنون وقتی ۵ فیلمی که تاکنون ساختهام را مرور میکنم، باید بگویم این فیلم تنها فیلمی است که پایانبندیاش آن چیزی بود که خودم دوست داشتم. یکی از ویژگیهای این فیلم برای من این بود که آنطور که دوست داشتم توانستم آن را اداره کنم. یعنی به هر حال نظارت کمتری روی کارم صورت گرفت. همیشه در فیلمهای قبلی به خصوص در پایانبندی و به خصوص در فیلم رد خون این مشکل را داشتم، ولی اینجا فیلمی را ساختم که خودم خیلی دوستش دارم.
همین موضوع باعث شده تا دیگر در فیلمهایتان به سراغ سیاست نروید؟
بله.
سال گذشته گفتید دیگر فیلم سیاسی نمیسازید و امسال هم مجددا میگویید که ماجرای فیلم سیاسی ساختن ادامه پیدا نمیکند. آیا این رفت و برگشتها در صحبتهایتان ناشی از فشاری بیرونی است؟
به هر حال من در کنفرانس خبری فیلم در پردیس ملت هم سعی کردم درباره این موضوع توضیح دهم. فضای جامعه ما به شدت سیاسی است و همه چیز ذیل تقسیمبندیهای سیاسی تعریف میشود، در واقع فکر میکردم با فیلم ساختن میشود مقداری از این موضوع فرار کرد، ولی نمیشود و دستکم در این وضعیت که الان دارم حس میکنم تصمیم به ساختن فیلمهایی مستقیما با موضوعات سیاسی، خودش به مانع بزرگی برای درک آن فیلم تبدیل میشود. به همین دلیل تصمیم گرفتم فعلا فیلمهایی که موضوع سیاسی دارد را نسازم و مستقیما درگیر این مسائل نشوم.
فیلم به طور غیرمستقیم به جنگ و آسیبهای ناشی از آن میپردازد. به نوعی اگر جنگی نبود، شاید فاجعه سردشتی هم رخ نمیداد. آیا به این دلیل که نمیخواهید مجددا درگیر سیاست شوید، بیشتر به مسئله ضدجنگ بودن در فیلم نپرداختید؟
به هر حال من فکر میکنم این تصویرگری زشتیهای جنگ در بطن خود میتواند یک موضعگیری علیه جنگ باشد. به نوعی لازم نیست برای شکلگیری مفهومی، اشارات مستقیم و گل درشتی در فیلم وجود داشته باشد.
وجود راوی در فیلم «درخت گردو» بر چه اساسی در نظر گرفته شد. الزام شما از اینکه یک نفر قصه را تعریف کند چه بود؟
اگر نظر من باشد وجود راوی الزام داشت. اگر میخواستیم فیلم را بدون راوی فرض کنم، باید شکل دیگری برای آن در نظر میگرفتم. مضافا بر اینکه راوی کمک کرد تا مسائل و مفاهیم بیشتری را در زمان کوتاه فیلم به تماشاگر منتقل کنیم.
باتوجه به مستند بودن واقعه چرا قالب مستند را برای روایت این داستان انتخاب نکردید؟
برای اینکه طیف گستردهتری از مردم بایستی فیلم را میدیدند. به هر حال من سالها فیلم مستند ساختهام و میدانم دامنه کمتری از مخاطبان آن را دنبال میکنند. موضوع این فیلم یک موضوع مهم و فاجعه ملی به شمار میآمد که لازم بود مردم ایران در جریان آن قرار بگیرند. به همین دلیل باید دعوت خوبی از آنها صورت میگرفت، برای اینکه بیایند و این فیلم را ببینند. در نتیجه فیلم را در این فرمت ساختیم.
به عنوان فیلمساز فکر نمیکنید که تلخی «درخت گردو» به اندازهای مخاطب را آزار دهد که برخی از دیدن ادامه فیلم منصرف شود و به نوعی اثر را پس بزند؟
اقتضای هر موضوعی این بوده که به درستی پرداخت شود. ما نمیتوانیم یک قصه تلخ را برای تعریف کردن انتخاب کنیم و بعد پوسته شیرین به آن بدهیم. به هر حال این فیلم در ذات خود ماجرای تلخی دارد و برای درک عمق تلخی آن، لازم بود که به این شکل ساخته شود.
دغدغه ساخت این اثر از کجا شروع شد و چه اتفاقی رخ داد که به سراغ ساخت اثری درباره بمباران شیمیایی سردشت رفتید؟
من در همه فیلمهایم سعی کردهام برای موضوعات مبتلابه همه ایرانیها، مسائل و رنجهایی که مردم با آن درگیر هستند، فیلم بسازم. این فیلم هم درد نشنیده و کمتر شنیده شدهای بود که وقتی قصه را برای اولین بار شنیدم احساس کردم میشود از آن فیلم خوبی ساخت و آدمهای بیشتری را در جریان این اتفاق تلخ قرار داد.
باتوجه به اینکه در نشست خبری از پخش جهانی برای این فیلم خبر دادید، فکر میکنید این فیلم میتواند عمق فاجعه سردشت را به جهان معرفی کند؟ یک تماشاگر خارجی تا چه اندازه میتواند با این فیلم ارتباط برقرار کند؟
اگر «درخت گردو» مجال پیدا کند و در مجامع جهانی دیده شود، به خاطر منظر کاملا انسانی که انتخاب شده و همچنین بیان جزئیاتی که برای یک کیس مشخص رخ داده است، فکر میکنم اتفاق مهمی رخ بدهد چراکه این موقعیت انسانی قابلیت تکرار دارد و به این صورت نیست که این واقعه مشخصا فقط در بوم ایران قابل درک باشد. در زمانی، بلایی بر سر یک خانواده آمده و این اتفاق را هر انسانی در هر جای دنیا میتواند درک کند و بفهمد.
باتوجه به آثاری که پیش از این ساختهاید، اگر بازیگران شاخصی هم در کار شما نبود، «درخت گردو» دیده میشد؛ چرا از آقای مدیری و پیمان معادی در این فیلم استفاده کردید؟
سینمای ما اقتضائاتی دارد که در مواجهه با آنها باید تصمیم گرفت. ما تصمیم گرفتیم که در یک ساختار کاملا حرفهای با بازیگران حرفهای و برای مخاطب گسترده سینما فیلم تولید کنیم. به هر حال ممکن است یک فیلم مقداری خاصتر هم تماشاگران خودش را داشته باشد، ولی برای اینکه انبوه تماشاگر را داشته باشیم، از بازیگرانی که شناخته شدهتر هستند استفاده میکنیم. این افراد بازیگران محبوب مردم هستند و برای اینکه مردم بیشتری فیلم را ببینند، برای من خیلی افتخار است که بازیگرانی همچون آقای مدیری و معادی و افراد دیگری در فیلمم بازی کنند.
در فیلمهای سالهای گذشته خود با آقای رضوی به عنوان تهیهکننده همکاری کردهاید. آیا حواشی سالهای گذشته سبب شد تا امسال به سراغ تهیهکننده دیگری بروید؟
به هر حال در سینما کارگردانهای مختلف با تهیهکنندههای مختلف کار میکنند و برای تجربههای تازه گاهی اوقات لازم است که آدم با افراد جدید کار کند، این هم تصمیمی بود در راستای همین موضوع.
سال گذشته در جشنواره فجر آنطور که باید به ماجرای نیمروز دو پرداخته نشد، این موضوع سبب دلزدگی شما از فجر و اینکه دیگر به این جشنواره فیلم ندهید، نمیشود؟
در واقع هدف از حضور در جشنواره فیلم فجر، به عنوان یک محلی است که برای محصولات سال سینمای ایران فرصتی فراهم میشود تا عرضه شوند و درباره آنها بحث و تبادل نظر شکل بگیرد و مخاطبانی بیایند و مطالبی درباره آن تولید شود و فیلم خودش را در یک سنجه و آزمونی قرار دهد و برای معرفی درست خودش از فرصت فضای جشنواره فیلم فجر استفاده کند که این موضوع برای من نیز اهمیت دارد.
دستکم بعد از ماجرای نیمروز یک، تا امروز در واقع هیچوقت به قصد جایزه گرفتن و رقابت کردن به جشنواره فجر نیامدهام. در سالی که فیلم «لاتاری» را ساختم، فیلم در هیچ رشتهای کاندیدا نشد، ولی فرصت جشنواره فجر، به فیلم ما بسیار کمک کرد، برای اینکه اکران خیلی موفقی داشته باشیم. به نوعی مطمئنم اگر فیلم آن سال در جشنواره فجر نبود، این اتفاقی که بعدا در اکران برایش رخ داد، اتفاق نمیافتاد. یعنی گاهی اوقات بیتوجهی به فیلم و نادیده گرفتن آن در جشنواره هم یک رخدادی است که میتواند به دیده شدن اثر کمک کند.