خبرگزاری کار ایران

علیرضا جلالی‌تبار مطرح کرد؛

۱۰ سال طول کشید تا «وقتی همه خوابیم» بیضایی هضم شود/ چرا از پخش مجدد فیلم‌ها درصدی را به بازیگرها نمی‌دهیم؟

۱۰ سال طول کشید تا «وقتی همه خوابیم» بیضایی هضم شود/ چرا از پخش مجدد فیلم‌ها درصدی را به بازیگرها نمی‌دهیم؟
کد خبر : ۸۶۶۲۰۹

علیرضا جلالی‌تبار می‌گوید: ما معضلی داریم که تقصیر سینما و تلویزیون نیست. مسئله این است که ما در صنفمان یا خانه سینما همچون قسمت‌های دیگر از پخش مجدد کارها درصدی هر چند ناچیز را به بازیگرها و عوامل اختصاص نمی‌دهیم. درحالیکه این موضوع در دنیای امروز مسئله‌ای پذیرفته شده است.

علیرضا جلالی‌تبار (بازیگر سینما و تلویزیون) در پاسخ به این پرسش که چرا پس از نقش‌آفرینی در فیلم «وقتی همه خوابیم» بهرام بیضایی، اتفاقی که باید برای او در سینما رخ نداد، به خبرنگار ایلنا گفت: ۱۰ سال طول می‌کشد تا یک فیلم فرهنگی هضم شود. بعد از آن فیلم خیلی از دوستان که مرا برای گفتگو و مذاکره به دفترشان دعوت می‌کردند، فیلم را ندیده بودند. خیلی‌های دیگر نیز فکر می‌کردند که من سن و سال بالایی دارم و با یک گریم نقش ۷۰ ساله را به من پیشنهاد می‌دادند. این موضوع بازهم نشان می‌داد که فیلم را ندیده‌اند؛ چراکه من در آن فیلم دو نقش بازی می‌کردم. همچنین عده دیگری از دوستان نیز مرتب نقش زن مرده، زندانی و موارد دیگری را پیشنهاد می‌دادند که تکرار نقش‌های گذشته بود.

وی ادامه داد: در واقع خود فیلم «وقتی همه خوابیم» نیز یک فیلم منتقد نسبت به وضعیت سینمای آن روز ایران است. به نوعی آنهایی که فیلم را دیده‌اند چون فیلم انتقادی به آنها بوده است، رویکرد خوشی به آن نداشتند ولی شکر خدا بعد از ده سال فیلم هضم شد و به مدد دیدن ویدیوهای آن، مردم و همکاران ما با آن ارتباط برقرار کرده‌اند. به این ترتیب اکنون در برخورد با مخاطب فیلم خیلی تفاهم بیشتری نسبت به آن زمان دارم. آن زمان همگی شنیده بودند که یک فیلمی هست که می‌گوید تجارت بد است، در صورتی که فیلم به نوع سوداگری آدم‌ها انتقاد داشت نه به تجارت و سودآوری. فیلم می‌گفت چیز بدی را برای خرید انتخاب کرده‌اید؛ این یک فیلم فرهنگی است. به نظر من آن اثر باید نسبت به شرایط مختلف بازخوانی شود چراکه «وقتی همه خوابیم» به عنوان یک اثر فرهنگی حالا حالاها حرف برای گفتن دارد.

جلالی‌تبار همچنین درباره اینکه مجموعه‌های تلویزیونی تا چه اندازه موقعیت را برای درخشش در اختیار بازیگران قرار می‌دهد، توضیح داد: قبل از این موضوعات ما یک معضلی داریم که تقصیر سینما و تلویزیون نیست. در واقع مسئله این بوده که ما در صنفمان یا خانه سینما همچون قسمت‌های دیگر از پخش مجدد کارها درصدی هر چند ناچیز را به بازیگرها و عوامل اختصاص نمی‌دهیم درحالیکه این موضوع در دنیای امروز مسئله‌ای پذیرفته شده است.

این بازیگر در ادامه اظهار داشت: وقتی من سریالی را برای یک شبکه خاصی با تبلیغات و درآمد مشخص بازی می‌کنم، همه چیز آن مشخص است اما وقتی آن مجموعه در شبکه‌ای دیگر پخش می‌شود، نیازمند قراردادی جدید است. به نوعی پخش‌های بعدی در سینما هم برای بازیگران و عوامل عایدی ندارد. به این ترتیب ممکن است در مقطعی مردم بازیگری را در ۴ شبکه تلویزیون ببینند ولی عملا آن آدم در آن شرایط بیکار است.

وی ادامه داد: در کشورهای صاحب سینما این بند توسط صنف قرار داده شده و اداره مالیات افراد را به رعایت آن ملزم کرده است. همین موضوع سبب شده تا بازیگران برای تقویت خود توانمندی پیدا کنند و از این فضای مصرفی که تمام توان خود را بگذارد و  در نهایت با دست خالی مواجه شوند، خارج شوند. به این ترتیب از این فضا که بازیگر سر هر فیلمی سهم‌خواهی کند و دچار مسائل حاشیه‌ای شود نیز خارج می‌شویم و افراد می‌توانند با یک فکر راحت به داستان و فیلمنامه و کاری که باید انجام دهند، بپردازند.

جلالی‌تبار در ادامه بیان کرد: به نظر من اگر صنف به یک شکل منصفانه‌ای موفق به ساماندهی این موضوع شود، انگیزه مضاعفی ایجاد می‌کند تا ما به‌گونه‌ای کار کنیم که آن فیلم بیشتر دیده شود. از سوی دیگر این کار شرایطی ایجاد می‌کند که ما به عنوان کسی که ۱۰ تا ۱۵سال در این حرفه کار کرده، با شرایط غیرمنصفانه‌ای روبه رو نشویم.

وی افزود: به طور کلی فیلمنامه‌های خوب این قدرت را به بازیگر می‌دهد که اگر کاری بلدند انجام دهند. من در خیلی از کارها حضور پیدا می‌کنم و تمام تلاشم را هم انجام می‌دهم ولی چون نقش مایه آنچنانی ندارد، کار استاندارد و تعقیب کردنی را شاهد نمی‌شویم.

این بازیگر در پایان درباره خبری که چندی پیش از مهاجرت کردن او به کشوری دیگر منتشر شده بود، توضیح داد: ۵ سالی من را در اوج کار و موقعیت و انرژی که داشتم، کنار گذاشته بودند. در واقع ناگهان تمام پیشنهادات نقش‌های فرعی شده بود. نمی‌توانم بگویم که چقدر برای این حرکت اندیشیده شده بود اما بازخوردش برای من ۵ سال بیکاری و کم‌کاری مطلق بود. این وضعیت هم در تئاتر و هم در سینما وجود داشت و به همین دلیل ترجیح دادم که مهاجرت کنم. شکرخدا گشایشی اتفاق افتاد و توانستم در اقلیم زبان و فرهنگ خودم بمانم و فعلا مشغول هستم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز