هادی آفریده:
سینمای ایران درگیر مستندهای جعلی شده است/ در هیچ کجای دنیا یک مستند اندازه فیلمِ بازاری نمیفروشد
هادی آفریده میگوید سینمای مستندی که بر پایه پژوهش کار علمی و مطالعاتی شکل میگیرد توسط سیستم مدیریت مهجور میشود به این اسم که مخاطب ندارد. چون انتظار دارند چنین مستندی، اندازه یک فیلم بازاری بفروشد؛ درحالیکه اصلا قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد، همانطور که در هیچ کجای دنیا هم چنین اتفاقی نمیافتد.
هادی آفریده در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با تاکید بر اینکه سینمای مستند در سالهای اخیر بسیار درگیر مستندنمایی شده است، گفت: مستندهای جعلی که تلاش کردند فضای مستند را در قالبهای دراماتیک به خورد مخاطبان، داوران و جشنوارهها بدهند به قدری در سالهای اخیر زیاد شده که فضای سینمای مستند را اشباع کرده و همین باعث شده فاصلهای بین مردم و سینمای مستند به وجود بیاید.
آفریده با بیان اینکه مستندی که برای فستیوال و نظر منتقد فلان مجله سینمایی یا مدیر دولتی ساخته نشده باشد، با اقبال عمومی هم مواجه میشود، گفت: برخی مستندها به اشتباه فقط برای یک گروه خیلی خاص در ایران تعریف میشود درحالیکه اگر شما پژوهشی با رویکردی مردمی داشته باشید میتوانید موضوعی که از علوم انسانی میآید و خیلی هم علمی است و روشنفکران آن را از مردم گرفتهاند نمایش دهید و کاری کنید که مخاطب واقعی سینمای مستند که همان مردم هستند بنشینند و کار شما را ببینند.
این مستندساز با اشاره به مجموعه مستندی که در قالب مونوگرافی برای شبکه مستند تهیه شده و او ساخت یک فیلم در آن را به عهده داشت، گفت: به عنوان مستندساز در مسائل مونوگرافی و مردمنگاری نباید قضاوتات خیلی رو باشد و باید جنبه ثبتکنندگیات قدرتمند باشد چون وظیفهات جهت دادن به نگاه کسی نیست. این برای منی که همیشه دوست دارم نگاهم در فیلمام باشد خیلی سخت بود. به خصوص در مجموعهای مانند «خاطرات روستا» که مقایسهای از وضعیت امروز با چند دهه پیش روستاها بود و وقتی عنصر تخریبکننده روستاها را میدیدم اذیت میشدم و دوست داشتم دلایلش را یادآور شوم و به دنبال مثلا جهت دهی موضوع باشم ، اما در این مستند نباید چنین کاری را انجام میدادم؛ چون متد مونوگرافی و مردمشناسی چنین اجازهای به من نمیداد.
آفریده تصریح کرد: باتوجه به اینکه عموم مستندهایی که در سالهای اخیر درباره تاریخ شفاهی هنر، میراث فرهنگی و مستندهای شهری کار کردهام، دیدن تغییرهای اقلیمی و میراثی برایم مهم و روند تخریب در ایران برایم تاسفبار است اما ثبت و ضبطش و در تقابل قرار دادن چیزی که امروز هست با چشماندازی که در آینده دارد و گذشتهاش، برایم جذاب است.
او با اشاره به اینکه بازخوردهایی که بعد از نمایش فیلمها گرفته متفاوت بوده است، گفت: گاهی گروهی که تحصیلکرده بودند و تعصبی روی موضوع نداشتند، واکنش مثبتی داشتند نسبت به اینکه تغییرات را درکنارهم و از گذشته تا امروز نشان دهیم. یا گروهی که کمی روی اقلیمشان متعصب بودند که البته حق هم دارند، نشان دادن دیروز و امروز کنارهم را برنمیتابیدند و فکر میکردند من میخواهم آن جامعه و فرهنگ را سیاهنمایی کنم. این واکنشهای متفاوت هم بهنظرم جذاب است چون نشاندهنده این است که بخشهای مختلف را هدف قرار داده و اتفاقا تلاش کرده قضاوت نکند.
آفریده یادآور شد: لایههای مختلف طبقاتی در روستاها که مدتها بود تلویزیون نمیبینند وقتی از این مستند باخبر شدند پای تلویزیون نشستند. نمونههای موردی که به گوش ما میرسید بهنظرم میتواند پیام خیلی بزرگی داشته باشد؛ هم برای ما و هم سیاستگذارهای فرهنگی که در بخش تولید فیلم مستند کار میکنند.
این مستندساز با بیان اینکه تاثیر چنین مستندهایی گاهی بسیار تاثیرگذارتر از سیاستهای مدیران فرهنگی سیاستگذار است، تصریح کرد: مجموعه خاطرات روستا چون بر پایه مطالعات مردمی شکل گرفته و این مطالعات مردمی خروجیاش به وسیله تلویزیون در دسترسی مردم قرار گرفت، تجربهای موفق بود.
آفریده همچنین با بیان اینکه «خانه اول و آخر فیلمهای مستند در تمام دنیا، تلویزیون است.» گفت: این تصور که فیلم مستند باید در پرده سینما مخاطب را جذب کند نگاه عقب افتادهای است که همین الان گروه هنر و تجربه به آن دامن میزند و من خودم هم تجربه اش کردم؛ مثلا فلان بازیگر درجه چندم سینما با هندیکم فیلم میگیرد و در هنر و تجربه اکران میکند. چطور ممکن است برای یک فیلم مستند، سکانسی را هفته قبل بگیرید و بعد از یک هفته فیلم را رونمایی کنید؛ آنهم جشنی با حضور مبتذلترین خوانندهها و بازیگران در بزرگترین تالار شهر.
او ادامه داد: این الگوی غلطی است که از سینمای فرهنگی برای مردم جا میاندازند؛ در صورتی که معتبرترین فیلمهای مستند هیچ موقع این زرق و برقها را نداشتهاند.
کارگردان فیلم مستند «افوس» تصریح کرد: این در حالی است که سینمای مستندی که بر پایه پژوهش کار علمی و مطالعاتی شکل میگیرد توسط سیستم مدیریت مهجور میشود به این اسم که مخاطب ندارد. چون انتظار دارند چنین مستندی، اندازه یک فیلم بازاری بفروشد؛ درحالیکه اصلا قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد، همانطور که در هیچ کجای دنیا هم چنین اتفاقی نمیافتد.
آفریده با بیان اینکه مدیران ما، الگوی غلطی از فیلم مستند را تبلیغ میکند و غلطتر این است که تلویزیون هم از مستندساز توقع دارد که همان چهارچوب را رعایت کند، گفت: نباید از الگوهای غلط به بهانه فروش بالا پیروی کرد. یادمان باشد وقتی توده به سمتی حرکت میکند، الزاما آن اتفاق مناسبی نیست.