خبرگزاری کار ایران

رضا گوران در پاسخ به ایلنا:

در جامعه‌ای که ناشایسته‌ها جایگاه‌ها را پرکنند، خشونت رایج می‌شود/ گفتند شخصیت جمشید هاشم‌پور در فیلم حذف شود

در جامعه‌ای که ناشایسته‌ها جایگاه‌ها را پرکنند، خشونت رایج می‌شود/ گفتند شخصیت جمشید هاشم‌پور در فیلم حذف شود
کد خبر : ۷۹۴۷۷۸

کارگردان فیلم سرکوب معتقد است که وقتی افراد در جامعه می‌بینند نظام پیشرفت، ارتقا و رفاه متناسب با هیچ تلاش و منطقی نیست، طبیعی است که خشونت گسترش پیدا می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، رضا گوران بعد از روی صحنه بردن پنج اثر نمایشی، اولین فیلم سینمایی خود به نام سرکوب کارگردانی کرده است. سرکوب در جشنواره فیلم فجر اجازه نمایش پیدا نکرد اما در زمان اکران با استقبال مخاطبان و منتقدان همراه شد. به بهانه اکران این فیلم با گوران (نویسنده و کارگردان فیلم) و پردیس احمدیه (بازیگر فیلم) گفتگو کرده‌ایم.

معمولا شما زمان زیادی صرف نگارش می‌کنید. نگارش داستان سرکوب چقدر طول کشید و چرا انتخاب شد؟

 از مرحله شروع فکر کردن به داستان و نگارش فیلمنامه تا ساخت فیلم و اکران حدود 2 سال و نیم طول کشید. مسایل اجتماعی همیشه دغدغه من بوده است و موضوعی که در این فیلم مطرح کردم، به نوعی رفتن به سمتش تابو بود و طرح آن سخت، اما من معتقدم که ما باید سرانجام درباره مسائلی که در فیلم مطرح شده، صحبت کنیم و به راه‌های تازه‌ای در فرم و محتوا هم برسیم. البته منظورم نگاه نو نیست بلکه اثری بسازیم که هویت خودش را داشته باشد و شبیه کارهای دیگر نباشد.

آنچه من سعی کردم در فیلم مطرح کنم فقدانی است که یک خانواده به آن دچار است. فقدان پدر در این خانواده به دلیل نزاع‌های سیاسی است و این نزاع‌ها امروز در جامعه ما باعث آسیب به خانواده‌ها و فقدان‌هایی شده که ممکن است کلیت خانواده از آن آسیب ببینند. نزاع‌های سیاسی یا فرهنگی در جامعه؛ بنیان‌هایی را هدف می‌گیرد که قرار بوده تقویت شوند و آن بنیان خانواده و حضور زنان است. وقتی این نزاع‌ها باعث آسیب بشود دیگر فرصت برای گفتگو و جبران یا وجود ندارد یا بسیار دیر است.

فیلم به چرخه خشونت در جامعه اشاره می‌کند و اینکه این چرخه چه اثراتی بر پیکره اجتماع ایجاد می‌کند؟ اگر خشونت را از ابتدای اعمال آن در فیلم می‌دیدیم آیا اثرگذارتر نبود؟

ماهیت درام به خصوص در غرب بر اساس غیبت کاراکتر شکل می‌گیرد. به نوعی در این فیلم هم پدر از لحاظ فلسفی غائب است همان گونه که پیش از این در نمایش‌هایی مانند هملت و خانه عروسک شاهد بودیم در سرکوب نیز فقدان پدر درام را آغاز می‌کند و این فقدان از سال‌ها پیش در این خانواده آغاز شده و امروز نه تنها به صورت معنوی پدر حذف شده که حذف فیزیکی نیز صورت گرفته است. هر چند این پدر فقط یک فرد سرکوبگر نبوده و یا دختران نیز کاملا مظلوم و یا معصوم نیستند.

چرخه خشونت در فیلم از پدر به دختران و از دختران به جامعه منتقل می‌شود. آیا راهی برای جلوگیری از ادامه سیر این چرخه وجود ندارد؟

خشونت نه تنها از خانواده به جامعه بلکه از جامعه نیز به خانواده سرایت می‌کند و اصلا این گونه نیست که فکر کنیم همه چیز در بیرون بد است و در داخل خوب یا بالعکس. البته همه ما برای بقا تلاش می‌کنیم و این تلاش را دوست داریم هرچند در طول این فیلمنامه نمی‌خواستم شخصیتی را نشان بدهم که دائم بگوید من زخم خوردم و انگشتش را روی زخم بگذارد.

 آیا این چرخه و ادامه آن به طغیان‌گری منجر نمی‌شود و چه میزان؛ کسی که مورد ظلم قرار می‌گیرد، مقصر است؟ 

 قطعا یکی از واکنش‌ها به خشونت طغیان‌گری است و ما این مساله را درباره یکی از شخصیت‌های فیلم می‌بینیم که بعد از آنکه از سوی پدر طرد می‌شود، طغیان می‌کند. از سویی دیگر کاراکترهای این فیلم در جای درستی قرار نگرفته‌اند به همین دلیل با آنها رفتارهای نادرستی شده است یعنی همان اتفاقی که ما در جامعه خود نیز می‌بینیم و افراد شایسته بیرون مانده‌اند و افراد ناشایسته جایگاه‌ها را پر کرده‌اند. نمونه آن هم همین اختلاس‌هایی که در جامعه شاهد آن هستیم و دلیل اصلی آن حضور افراد ناشایسته به‌جای افراد شایسته است. آنچه از حضور افراد ناشایسته در جایگاه افراد شایسته دردناک‌تر است، این است که ما آرام آرام حضور آنها را پذیرفته‌ایم و تبدیل به امر عادی برایمان شده است و تصمیم‌ها و رفتارهایی که آنها می‌گیرند را قبول کرده‌ایم درحالیکه نباید آن را پذیرفت.

 راهکار توقف این خشونت چیست؟ آیا باید دربرابر آن از خود محافظت کنیم یا با آن مبارزه کنیم؟

 ابتدا باید بپذیریم که در این چرخه خشونت همه ما درگیر هستیم و نقش داریم و با نحوه برخورد و رفتارمان در محل کار، خانواده، جامعه در خیابان و هنگام رانندگی و سایر رفتارهای شهری به نوعی این خشونت را منتقل می‌کنیم. این خشونت از چیزی که نمی‌فهمیم، می‌ترسیم و به آن توهین می‌کنیم، شروع می‌شود. خشونت همیشه در طول تاریخ وجود داشته و رشد کرده و امروز نیز وجود دارد و شاید فقط جنبه خونریزی آن کمتر شده اما همیشه وجود دارد. هرچند شاید شکل آن عوض شده اما با یک انعطاف نامحسوس در همه شئون زندگی و جهان خودش را نشان می‌دهد درست مانند رئیس‌جمهوری که جنگ‌طلب است و لبخند می‌زند و می‌گوید مخالف جنگ و خشونت است اما در عمل بدترین بلاها و خشونت‌ها را علیه یک جامعه و مردم انجام می‌دهد.

برخی انواع خشونت‌ مانند آنچه حاکمان و تصمیم‌گیران کشورها انجام می‌دهند کاملا هدفمند است و به جنگ منتج می‌شود و به سود و منفعتی مشخصی منجر می‌شود اما ریشه خشونت‌های خرد که در جامعه شاهد آن هستیم از کجا نشات می‌گیرد؟

وقتی افراد در جامعه می‌بینند که نظام پیشرفت و ارتقا و رفاه متناسب با هیچ تلاش و منطقی استوار نیست و فرد کناریِ من ناگهان به نقطه‌ای از رفاه می‌رسد که هیچ تلاشی برای آن نکرده است و از طرف دیگر فردی که سال‌ها برای رسیدن به آن نقطه تلاش کرده هرگز به آن دست پیدا نکرده است، طبیعی است که افراد و به دنبال آن جامعه، دچار خشونت می‌شوند زیرا این جامعه مدام می‌بیند که حقی از آن در حال ضایع شدن است. ما همیشه حق خودمان  را در دیگران جستجو می‌کنیم مثلا دائم می‌گوییم چرا فلان جایزه را به من ندادند یا در فلان کار مرا نادیده گرفتند؟ برای جلوگیری از برخی خشونت‌ها باید این نگاه را تغییر داد. به صورت کلی در جامعه‌ای که به یک رفاه نسبی نرسد و از سوی دیگر طبقه متوسط فرهنگ‌ساز را تضعیف کند یا از بین ببرد، فرهنگ‌سازی نخواهد شد و رشد خشونت افزایش پیدا می‌کند. لذا برای کاهش خشونت باید طبقه متوسط را تقویت کرد.

در جامعه‌ای که ناشایسته‌ها جایگاه‌ها را پرکنند، خشونت رایج می‌شود/ گفتند شخصیت جمشید هاشم‌پور در فیلم حذف شود

 فیلم قرار بود در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود اما نشد. خبرهای غیررسمی از تقاضای ارشاد برای حذف برخی سکانس‌ها حکایت داشت. درست است؟

به ما اعلام شد اگر بخواهید فیلم در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود دچار حذفیات زیادی می‌شود و ما نیز برای جلوگیری از این حذفیات فیلم را به جشنواره فیلم فجر ارائه ندادیم. مثلا به ما گفته بودند شخصیت جمشید هاشم‌پور و سکانس‌هایش کلا باید حذف شود. من در این فیلم سعی کردم سمت هیچ جناح سیاسی نایستیم و فقط نشان دهیم که چه جریان‌هایی می‌تواند به بنیان خانواده آسیب وارد کند و خانواده را در مسائلی دخیل کند که شاید اصلا دوست نداشته باشد، وارد آن مسائل شود.

خانم احمدیه نقش پروانه را چگونه می‌بینید؟

وقتی فیلمنامه را خواندم برایم بسیار جذاب بود. نقش پروانه را دوست داشتم، حتی اگر نقش‌های دیگر نیز به من می‌خورد باز من ترجیح می‌دادم نقش پروانه را بازی کنم چون پروانه ویژگی‌های مشترکی با نسل من دارد. در فیلم ما رابطه چند خواهر را می‌بینیم که از هم بی‌خبر هستند و پشتیبان یکدیگر نیستند و یکی از دلایل این عدم پشتیبانی هم خشونتی است که از قبل وجود داشته است گرچه آنها در نهادشان همدیگر را دوست دارند.

در جامعه‌ای که ناشایسته‌ها جایگاه‌ها را پرکنند، خشونت رایج می‌شود/ گفتند شخصیت جمشید هاشم‌پور در فیلم حذف شود

شما درباره بحث خشونت فیلم چه موضعاتی را دخیل می‌بینید؟

چرخه خشونت در جامعه وجود دارد و همه ما به نوعی آن را در اطراف خود می‌بینیم و این واقعیت را باید پذیرفت و گفت که در بسیاری از خانواده‌ها ما جبر و زورگویی پدر را شاهد هستیم. در این میان زنان همیشه آسیب بیشتری می‌بینند به همین دلیل باید جامعه به صورت کلی تغییر کند و با تغییر یک فرد نمی‌توان به تغییر کلیت جامعه امیدوار بود. ما باید ترحم و رحم‌مان را نسبت به خودمان و دیگران افزایش بدهیم و این تغییر را باید از درون  خانواده آغاز کنیم.
گفتگو از علی زادمهر

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز