خبرگزاری کار ایران

آمارهای متناقض از سرانه مطالعه کتاب/ایرانیان چقدر کتاب می‌خوانند؟

آمارهای متناقض از سرانه مطالعه کتاب/ایرانیان چقدر کتاب می‌خوانند؟
کد خبر : ۷۱۱۲۰۵

ایران با داشتن ۱۴ هزار پروانه انتشارات، بیش از هفت برابر ایالات متحده (با حدود ۳۲۶ میلیون نفر جمعیت) و بیست برابر انگلستان، انتشارات دارد. انتشار آمار جدیدی توسط مرکز آمار ایران مبنی بر مطالعه ۷ ساعت و ۴۱ دقیقه‌ای در ماه بر انبوه ابهامات مرتبط با آمار کتاب‌خوانی در کشور افزود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، آمار کتاب‌خوانی و کتاب نخوانی در ایران، همواره یکی از ابهامات مردم و حتی سیاست‌گذاران بوده و هرگز آمار دقیق و یک‌پارچه‌ای نسبت به این امر در کشور، در دسترس عموم قرار نگرفته است. همه کشورهای دنیا این آمار سرانه را محاسبه می‌کنند و در نهایت با انتشار آن، متوجه می‌شوند که مردم‌شان چقدر کتاب می‌خوانند و با بررسی‌های تحلیلی نسبت به این آمار، می‌فهمند که در سیاست‌‌گذاری‌های اجتماعی باید چه رویکردی نسبت به امر کتاب‌خوانی داشته باشند. آمار سرانه مطالعه با جمع کردن زمان مطالعه عمومی در طول سال و تقسیم بر جمعیت کشور به دست می‌آید. درآمد سرانه عمومی، شاخص عمومی مصرف‌کننده، سرانه فضای سبز و فضای آموزشی و سرانه پس‌انداز، همگی نمونه‌هایی از امکان استحصال شاخص‌های سرانه در تمام دنیا و همچنین ایران است؛ با این وجود آمار کتابخوانی در ایران بیش از سه دهه است که محل بحث و جدل کارشناسان مختلف است.

سالها پیش، علی‌اکبر اشعری رئیس کتابخانه ملی در دوران ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، سرانه مطالعه ایرانیان را تنها ۲ دقیقه دانست. فارغ از اینکه تا چه میزان این عدد می‌توانست کارکردها و کژکارکردهای سیاسی داشته باشد، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور تنها چندماه بعد، با رد ادعای پیشین خود، وضع کتابخوانی در کشور را خوب توصیف کرده و سرانه مطالعه در کشور را ۱۸ دقیقه دانست. این درحالی‌ست که در هیچ‌یک از این اظهارات، مبنای محاسباتی برای مخاطبان تشریح نمی‌شد و حتی زمانی که این رقم مورد محاسبه قرار می‌گرفت، برای مخاطبان مطرح نمی‌شد که آیا آن ۲ دقیقه و این ۱۸ دقیقه سرانه ماهانه است و یا سالانه؟

بعدتر نیز برای حل این مشکلات و جلوگیری از سفیدنمایی و سیاه‌نمایی نسبت به این شاخص و بهره‎‌برداری از آن، کمیته‌ای تحت عنوان «سنجش میزان مطالعه» ایجاد شد؛ با این حال تاکنون، مبنای آماری از این مسئله وجود ندارد. ایراد تمامی این شاخص‌های آماری، تنها با دو شاخص آماری دیگر، آشکارتر می‌شود که، ایران بالاترین نرخ سواد دانشگاهی نسبت به جمعیت را در آسیا در اختیار دارد و در زمره ۵ کشور نخست جهان در تربیت دانش‌آموختگان رشته‌ای فنی و مهندسی، است. این عدد را به شاخص تعداد انتشارات در ایران بیفزایید تا به ابهامات این آمارها بیشتر پی ببرید! ایران با داشتن ۱۴ هزار پروانه انتشارات، بیش از هفت برابر ایالات متحده (با حدود ۳۲۶ میلیون نفر جمعیت) و بیست برابر انگلستان، انتشارات دارد. انتشار آمار جدیدی توسط مرکز آمار ایران مبنی بر مطالعه ۷ ساعت و ۴۱ دقیقه‌ای در ماه بر انبوه این ابهامات افزود.

زهره چیت‌ساز (رئیس گروه آمارهای فرهنگی و اجتماعی مرکز آمار ایران) در گفت‌وگو با ایلنا، در پاسخ پرسشی مبنی بر چگونگی استحصال این عدد گفت: طرحی توسط مرکز آمار، تحت عنوان "آمارگیری از فعالیت‌های فرهنگ رفتاری خانوار" اجرا شد که براساس آن، یک پرسش عمومی نیز مبتنی بر ساعت مطالعه غیردرسی از افراد، در این طرح‌واره مطرح شد. من روی غیردرسی بودن این بحث تاکید دارم، چون با احتساب ساعات درسی، اعداد دیگری به‌دست می‌آمد. ما در ابتدا از وضعیت سواد افراد خانوار پرسش کردیم و سپس پرسیدیم که آیا کتاب غیردرسی مطالعه کردید؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ، ساعات مطالعه را مورد پرسش قرار می‌دادیم. البته شایان ذکر است که ما هم سواد رسمی را مدنظر داشتیم و هم سواد قرآنی، که مرتبط با مطالعه قرآن و ادعیه بود را با هم قابل جمع می‌دانیم. ما از متوسط این افراد دیتاهایی گرفتیم و آن را تقسیم بر افراد بالای ۱۵ سال جامعه کردیم _ که جمعیتی ۶۰ میلیون‌نفری را دربرمی‌گیرد _ و با این محاسبه سرانه هر نفر ۷ ساعت و ۴۱ دقیقه در ماه، بدست آمد.

این در حالیست که آمار منتشره درباره کشورهای دیگر با دقیقه مشخص است و به‌طور مثال کشور فنلاند با در اختیار داشتن سرانه ۴۴ دقیقه‌ای در صدر جدول سرانه مطالعه در جهان قرار دارد. استونی و آلمان نیز به ترتیب با ۳۶ و ۳۴ دقیقه، در رتبه‌های بعدی این گزارش آماری نشریه گاردین هستند و کشورهای صنعتی نظیر ژاپن و ایتالیا نیز به ترتیب ۱۷ و ۱۶ دقیقه است. پیشتر نیز «مرکز بین‌المللی مطالعات اوقات فراغت»، آماری مشابه عرضه کرده بود که حاصل یک پژوهش آماری بین‌‌المللی بود. این در حالی بود که به تنهایی آمار سرانه مطالعه قرآن و ادعیه ایرانیان، ۳ ساعت و ۷ دقیقه اعلام شده بود. زهره چیت‌ساز در پاسخ این پرسش که، در این آمار استنباطی، مقایسه توصیفی با آمار سایر کشور نیز صورت پذیرفته یا خیر، نیز اظهار داشت: برخی از کشورها، سرانه مطالعه را برحسب مجموع کتاب، روزنامه، سایت‌های خبری و بکارگیری شبکه‌های اجتماعی را باهم محاسبه می‌کنند. باید برای کار توصیفی، بدانیم که مبنای کار آماری ما یکسان است یا نه؟

وی در پاسخ پرسش دیگری مبنی بر نحوه سنجش این شاخص توسط نهادهای دیگر در کشور و تلورانس بسیار متفاوت در آمارها که از ۲ دقیقه تا ۷۶ دقیقه را دربرمی‌گرفت، گفت: این دوستان در گذشته، فقط برآوردهای خودشان را عرضه می‌کردند و احتمالا از میزان مراجعات و اخذ امانات این نتایج را استخراج می‌کردند و تاکنون هیچ طرح جامعی نسبت به این مسئله در کشور انجام نشده بود. یکی از دلایل اجرای این طرح این بود که باید یک‌بار یک طرح جامع، به عنوان مبنای آماری تهیه می‌شد تا بقیه برای آمارهای استنباطی خودشان از این آمارهای پایه بهره ببرند. این مسئله در رابطه با شاخص سرانه به‌کارگیری شبکه‌های اجتماعی نیز وجود دارد و آمار یکپارچه و جامع از این امر عرضه نشده است.

چیت‌ساز افزود: ما دقیقا به خاطر همین تلورانس متفاوت و اختلافات شدید آماری این طرح را انجام دادیم و در گذشته از دو دقیقه تا ۱۲۰ دقیقه، توسط نهادهای ذی‌ربط منتشر می‌شد. این سرانه که توسط مرکز آمار ایران استخراج شده را اگر شما تقسیم بر سی روز در ماه کنید، عدد ۱۵ دقیقه را برای مطالعه کتب غیردرسی و قرآن و ادعیه، به شما عرضه می‌کند. البته شایان ذکر است که این عدد، منهای آمار خواندن روزنامه، نشریات و مرور صفحات وب است. قرآن و ادعیه نیز ۶ دقیقه از آمار روزانه را دربرمی‌گیرد و ۹ دقیقه سرانه مطالعه سایر کتب غیردرسی در کشور است.

با توجه به فروش گسترده کتاب‌های مختلف در حوزه‌های روانشناسی موفقیت، جملات انگیزشی، مجموعه اشعار، رمان‌ها و نیز نمایش‌نامه‌ها و همچنین ۱۶۰ میلیون جلد کتاب تولید شده در سال ۹۶ که بیانگر تولید دستکم سرانه دو جلد کتاب برای هر نفر بود، به‌نظر می‌رسد که سرانه مطالعه کتب چاپی از شرایط خوبی برخوردار نیست. آشفتگی بازار کتاب‌های صوتی و الکترونیکی اما، بر چالش‌های ابهامی و آماری سرانه مطالعه در کشور می‌افزاید. تیراژ روزانه یک میلیون نسخه‌ای مطبوعات در کل کشور (منهای نسخ مرجوعی که آمار دقیقی از آن هم در دسترس نیست)، دقایقی که سرانه مطالعه ایران را بسیار بالا نشان می‌دهند، به زیور واقعیت آراسته نیستند.

رئیس گروه آمارهای فرهنگی و اجتماعی مرکز آمار در رابطه با مبنای اتخاذ ریشه‌های هم‌جمعی این شیوه آماری و نوع روش تحقیقی که برای استخراج این اعداد به‌کار گرفته شده، خاطرنشان ساخت: مبنای استحصال این آمار نمونه‌گیری است و دفتر تخصصی نمونه‌گیری در مرکز آمار مسئولیت نمونه‌گیری را به شکل کاملا رندوم و تصادفی برعهده داشته است. جامعه آماری نیز، یک گروه ۴۰ هزارنفری بود و نمونه‌ها نیز به‌طور دقیقی در مناطق شهری و روستایی توزیع شده بود. البته در این زمینه نسبت‌ها نیز رعایت شده که نسبت شهری و روستایی، توسط گروه‌های نمونه‌گیری، با معیارهای جمعیت‌شناختی رعایت شده است. یکی از پرسش‌های ما از افراد بالای ۱۵ سال در این نمونه‌گیری آماری، این بود که ۴ حوزه‌ای که بیشتر مورد مطالعه قرار دادند را برای پرسشگران ما بیان کنند. گروه نخست مطالعاتی، قرآن و ادعیه بود و گروه بعدی رمان و حوزه ادبیات داستانی بود که بسیار مورد توجه مردم است. در این رده‌بندی، مطالعات دینی منهای، قرآن و ادعیه قرار می‌گیرد که بالاتر از گروه مطالعات روانشناسی قرار دارد. شعر و مطالعات اجتماعی نیز در رده‌های بعدی این جدول جای می‌گیرند. ما با ضرایبی، این نتایج را به کل جامعه تعمیم دادیم و شاخص سرانه را از این شیوه استخراج کردیم.

با توجه به انفکاک آمار خرید کتاب، تیراژ کتاب، مراجعه به کتابخانه‌های عمومی، مطالعه کتب الکترونیک، فصل‌نامه‌ها و نشریات تخصصی و مواردی از این دست، پرسش‌های جدی‌تری در رابطه با قابلیت اتکا به آمار منتشره توسط مرکز آمار ایجاد می‌شود که مبنا را فقط بر «خوداظهاری» افراد در جامعه آماری هدف قرار می‌دهد. از این رو، کارشناس ارشد آمارهای فرهنگی و اجتماعی مرکز آمار اظهارداشت: این نتایجی که از طرح ما بدست آمده، فقط بر مبنای خوداظهاری ا‌ست و البته این پتانسیل را دارد که با آماری نظیر تیراژ کتاب و تجدید چاپ آثار مختلف، مراجعه افراد به کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی و همچنین، میزان خریداری و دانلود کتب الکترونیکی و صوتی نیز، قابلیت قیاس داشته باشد تا از این طریق، امکان استحصال آمارهای توصیفی و استنباطی از این آمار پایه نیز به وجود بیاید. ما چیزی را که در نشریه منتشر می‌کنیم، مبتنی بر آمارهایی‌ست که خودمان تهیه می‌کنیم و البته این نظر نیز صحیح است که امکان مقایسه و انجام تحلیل آماری با سایر آمارهای موجود، وجود دارد و این امکان نیز وجود دارد که در طرح‌های آتی این قیاس و تحلیل را انجام دهیم.

با توجه به اینکه، سالهای متمادی از عدم شفافیت در انتشار آمار کتابخوانی در ایران می‌گذرد، به‌نظر می‌رسد که انجام این طرح‌های آماری می‌تواند به عنوان مبنایی برای تحلیل‌های مقایسه‌ای قرار بگیرد تا آمار فقط به عنوان مبنای سیاست‌گذاری باشد، نه اینکه به عنوان انگاره‌ای دائمی، به عنوان مستمسک سیاستمداران جناحی قلمداد شود. آمار ۹ دقیقه‌ای سرانه مطالعه کتب غیردرسی در ایران، نخستین داده شفاف از وضع موجود سرانه مطالعاتی ایرانیان است که شاید بشود به عنوان آیینه تمام‌نمای وضع موجود فرهنگی ایران، به شمار آید و سیاه و سفیدهای فرهنگ ایران را نه از طریق‌ انگاره‌های فرضی بلکه از طریق آمارهای واقعی مورد بررسی قرار دهند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز