تجربه زیسته کمانچهنوازی که پدرش حسین علیزاده است و مادرش فرشته خسروپور، در یک آلبوم
صبا علیزاده، آهنگساز و کمانچهنواز میگوید آلبوم «یادهای پراکنده» تجربه زیسته خودش است در طول چهار سال گذشته و ترکیب موسیقی اکسپریمنتال و الکترونیک با کمانچه.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مراسم رونمایی از آلبوم «یادهای پراکنده»ی صبا علیزاده، عصر روز گذشته جمعه، ۲۵ آبان با حضور این آهنگساز و نوازنده کمانچه، سیاوش نقشبندی (سازنده ویدئوهای «خونین شهر» و «زنجیر، مرثیهای برای آب»)، بهزاد شهروان (سازنده ویدئوی «بنبست لادن، پلاک ۵»)، نیما جوان (پخش و نشر جوان) و امیر مقتدا (طراح جلد آلبوم) در خانه موزه بتهوون برگزار شد.
در ابتدای این نشست رسانهای سه ویدئوی «بنبست لادن، پلاک ۵»، «زنجیر، مرثیهای برای آب» و «خونین شهر» و دو قطعه «سلام بر خاک» و «رویا» پخش شد و در ادامه علیزاده ضمن ارائه توضیحی مختصر از حاضران خواست اگر سوالی دارند بپرسند. او گفت: همانطور که از نام آلبوم پیداست؛ «یادهای پراکنده»، این اثر شامل ۱۰ قطعه متفاوت است که لزوما با هم مرتبط نیستند. شاید بتوان گفت از لحاظ فرم و تکنیک آهنگسازی اشتراکاتی دارند ولی کنتراست زیادی هم با یکدیگر دارند و تلفیق بین کمانچه و موسیقی الکترونیک ویژگی مشترک همهشان است.
کشیده شدن به سمت موسیقی اکسپریمنتال و الکترونیک با نگاه به شیوه ساز زدن علیاصغر بهاری
علیزاده در پاسخ به این سوال که با توجه به گرایشش به موسیقی قدما از جمله علیاصغر بهاری (از استادان موسیقی ایرانی و نوازنده برجسته کمانچه) و سنتگرا بودنش، نه در معنای منفی اگر خودش را به جای مخاطبی بگذارد که صبا علیزاده را با آن دید میشناخته است و اکنون «یادهای پراکنده» را میشنود، میتواند بگوید در این میان چه شیفتی رخ داده است، گفت: «یادهای پراکنده» اولین اثری است که از من منتشر میشود و پیش از این حتی سولوی کمانچهنوازی هم منتشر نکرده بودم. من کمانچهنوازی را دوست دارم اما یکی از دلایلی که به سمت موسیقی الکترونیک کشیده شدم شیوه کار آقای بهاری بود! از جمله هنگام استفاده از افکت دیلی (delay یا تاخیر- افکتی که سیگنال اولیه را حفظ و پس از مدت زمانی ثابت یا تنظیم شده توسط کاربر تکرارش میکند). من با موسیقی اکسپریمنتال (Experimental music- موسیقی تجربی) و الکترونیک که آشنا شدم سعی کردم آگاهیام را در این زمینه بیشتر کنم اما داستان اصلی از ساز خودِ استاد بهاری آغاز شد.
تقدم و تاخر ترکیب موسیقی الکترونیک و کمانچه
او در ادامه در جواب به این سوال که نحوه ترکیب موسیقی الکترونیک و کمانچه در قطعات مختلف به چه صورت بوده است، گفت: بستگی به قطعه داشته است. ممکن است ابتدا بخش الکترونیک نوشته شده باشد و بعد کمانچه اضافه شده باشد و ممکن هم هست برعکس، یعنی ابتدا کمانچه زده شده باشد و بعد قطعات الکترونیک اضافه شده باشد.
تجربه زیسته بعد از ورود به شاخه اکسپریمنتال
علیزاده تصریح کرد: آلبومی که در اختیار دارید در واقع تجربه زیسته من در چند سال اخیر است، به خصوص بعد از اینکه وارد شاخه تجربی یا همان اکسپریمنتال شدم. چیزی که اینها را به هم وصل میکند بیشتر روحشان است تا فرم و محتوایشان و کمانچه نیز خط اتصال همهشان به هم است.
او ادامه داد: هر کدام از این قطعات در یک دوره تاریخی از چهار سال گذشته ضبط شده است. به عنوان مثال «بنبست لادن، پلاک ۵» مربوط است به زمانی که در خانهای با همین شماره پلاک در بنبست لادن زندگی میکردم یا «سلام بر خاک» مربوط است به زمانی که در یک رزیدنسی (آموزش تخصصی) محیط زیست پذیرفته شدم.
این آهنگساز و نوازنده کمانچه توضیح داد: «یادهای پراکنده» در واقع یک سری عکس صوتی است که در دورههای مختلف شنیدهام و گرفتهام.
نمک سود شدنی براساس عکاسی و تیریدی اسکنینگ
در ادامه بهزاد شهروان در مورد آنچه در ویدئوی «بنبست لادن، پلاک ۵» انجام داده است، گفت: فضاسازی ما براساس تکنیک عکاسی و تیریدی اسکنینگ انجام شد. به این معنا که ابتدا کار عکاسی را انجام دادیم و بعد در تیریدی قرار گرفت و در جواب این که این اتفاق چطور رخ داد؟ باید بگویم براساس نام آلبوم و صحبتهایی که با صبا داشتیم و این روند در مدت زمانی حدود چهار، پنج ماه شکل گرفت.
شهروان با اشاره به جزئیات ویدئوی «بنبست لادن، پلاک ۵» ادامه داد: ما ابتدا بحث تکنیکال را جلو بردیم و در نهایت کانسپتی که به آن رسیدیم این بود که کاراکترهایی که میبینید انگار نمک سود شدهاند و شروع به خرد شدن کردهاند. کاراکترهایی که در نهایت میتوانند خاطرات کاراکتر اصلی ویدئو باشند.
سیاوش نقشبندی، سازنده دو ویدئوی ««خونین شهر» و «زنجیر، مرثیهای برای آب» نیز گفت: صبا عکاسی را بسیار جدی پیگیری میکند و به شدت متوجه مفهوم تصاویر هست. خیلی از اتفاقات موسیقایی هستند که سخت تصویر میپذیرند ولی این آلبوم به شدت برعکس بود.
امیر مقتدا نیز در توضیحاتی کوتاه گفت: من دیرتر از سایرین به این پروژه اضافه شدم و زمانی یک الی دو هفتهای در اختیار داشتم تا کاری را که باید انجام دهم. من تلاش کردم فیدبکی تصویری از صبا نگیرم و آنچه انجام دادم حاصل گوش دادن یک هفتهای به آلبوم بود.
صبا علیزاده نیز در مورد این که اساسا چرا برای آلبوم «یادهای پراکنده» به فکر ساخت ویدئو افتاده است، گفت: معتقدم ساختن ویدئو زبانی جدید برای ارتباط گرفتن با مخاطب است و این تلاقی و تلفیق صدا و ویدئو را درست میدانم به شرطی که خودم هم بتوانم در مورد بخش ویدئویی آن نظر بدهم. به عنوان مثال در مورد «بنبست لادن، پلاک ۵» من قصهای از خانه ای را که در آن زندگی میکردم برای بهزاد تعریف کردم و این اتفاق رخ داد. در واقع زبان ویدئو را از زبان صوت گویاتر میدانم و این شانس را داشتم که با دوستانی کار کنم که از حاصلش بسیار راضی باشم.
در ادامه نیز نیما جوان توضیح داد: ما؛ یعنی پخش و نشر جوان دو شخصیت داریم؛ یکی کار نشر و دیگری کار پخش. در این جا ناشر خود صبا علیزاده و کارگاه نوفه بوده است و ما فرآیند پخش را انجام میدهیم. البته که نگاهمان در راستای خط فکری کارگاه نوفه به سمتی رفته و خواهد رفت که به موسیقی خارج از جریان توجه بیشتری کنیم.
نظر حسین علیزاده در مورد اولین آلبوم مستقل پسرش
صبا علیزاده در جواب سوال یکی از خبرنگاران در مورد نظر حسین علیزاده نسبت به آلبوم «یادهای پراکنده» هم گفت: پدر در جریان بخشی از کار بود و بخشهایی را هم به عنوان سورپرایز برایش نگه داشتهام. من از سالی که برای تحصیل در رشته موسیقی به آمریکا رفتم در مورد این شیوه از فضاسازی بسیار با او صحبت کردم و میتوانم بگویم او فضاسازی کارهای مرا دوست دارد، (به شوخی) البته این را از من نشنیده بگیرید.
او ادامه داد: من این شانس را داشتم که پدرم حسین علیزاده باشد؛ یکی از چهرههای مهم موسیقی معاصر و مادرم فرشته خسروپور که آرشیوی از موسیقی نواحی و موسیقی ملل در دست داشت و در واقع موسیقیهایی که ما در خانه میشنیدیم زیر سر مادرم بود. من و نیما، برادرم این شانس را داشتیم که در چنین فضایی پرورش پیدا کنیم و قطعا این فضا بر ما بیتاثیر نبوده است.
تاثیر بیورک بر صبا علیزاده
او در جواب سوال خبرنگار دیگری که پرسید در زمینه موسیقی الکترونیک بیشترین تاثیر را از چه کسی پذیرفته است هم گفت: گفتنش برایم سخت است اما بیورک (خواننده ایسلندی) همواره برایم پکیجی کامل بوده است اما لزوما تاثیر مستقیمی از او نگرفتهام.
صبا علیزاده اول آذر همراه با آندرئاس اشپکتل در برج آزادی روی صحنه میرود. در این کنسرت دو قطعه از آلبوم «یادهای پراکنده» اجرا میشود و باقی کارها حاصل همکاری علیزاده و اشپکتل است.