باستان شناسان در جستجوی مقبره حسن صباح/رد پای معماری مصر در الموت
به رغم ۱۴ فصل کاوش در دژ الموت، باستانشناسها همچنان به دنبال یافتن مقبره حسن صباح، بنیانگذار فرقه اسماعیلیه در ایران هستند.
به گزارش ایلنا، افسانههای قلعه الموت فراوان است. افسانههایی که مردم محلی آنها را سینه به سینه نقل کردهاند و کتاب خداوند الموت پل آمیر ترجمه ذبیح الله منصوری نیز به آنها دامن زده است؛ حتی دانشگاه کلمبیا هم تصویر بازسازی شدهای از این دژ تاریخی منتشر کرده است اما مورخین و باستان شناسان چیز دیگری میگویند و معتقدند در الموت به رغم همه زیبایی و ابهتش خبری از بهشت نبوده و تصویر بازسازی شده دانشگاه کلمبیا نیز تخیلی است.
حمیده چوبک (باستان شناسی که از ۱۴ سال پیش تاکنون بر روی الموت کار میکند) با صراحت میگوید: اگر به دنبال کتابهایی برای شناخت درست از قلعه الموت هستید، کتاب جهانگشای جوینی نوشتهٔ عطاملک جوینی یا کتاب تاریخ و عقاید اسماعیلیه ترجمه فریدون بدر را بخوانید.
او با تاکید بر این که حمله مغول به الموت سالها بعد از فوت حسن صباح اتفاق افتاده است میگوید: حسن صباح در سال ۵۱۸ هجری قمری فوت کرده است اما مغول ها در سال ۵۵۴ هجری قمری به الموت حمله کرده اند.
قلعه الموت در زمان اسماعیلیه دوبار ویران شد
این باستان شناس که ۱۴ فصل کاوش در الموت را در کارنامه خود دارد، با استناد به متون تاریخی و کشف دو قطعه کاشی زرین فام میگوید: اسماعیلیان سالها بعد از حمله مغول و تخریب الموت بار دیگر به این محل باز گشته و در الموت ساکن میشوند.
به گفته چوبک؛ یافتههای جدید باستان شناسی در الموت نشان میدهد؛ مغولها آخرین افرادی نبودند که این قلعه ارزشمند را ویران کردند و احتمالا قبل یا بعد از دوره تیموری نیز برای دومین بار این قلعه مورد حمله قرار گرفته و تخریب شده است.
حالا اما باستان شناسها به دنبال یافتن مقبره حسن صباح، بنیانگذار فرقه اسماعیلیه در ایران هستند، مقبرهای که در متون آمده است، زیارتگاه پیروانش بوده و جانشینانش هم در نزدیکی او دفن شدهاند.
چوبک با اشاره به کاوشهای متعدد برای یافتن مقبره حسن صباح در الموت میگوید: متاسفانه تاکنون موفق به کشف این مقبره را نشدهایم اما امیدوارم بتوانم در دوره فعالیتم آن را پیدا کنم هرچند ممکن است این قبرها در طی حملات و ویرانیها از بین رفته باشند.
مولاسرا یکی از مکانهایی است که با فرضیه احتمال وجود مقبره حسن صباح کاوش شد، محلی که چوبک از ان تحت عنوان یکی از مهمترین یافتههای باستان شناسی در یک دهه اخیر نام میبرد. این محل در واقع یک گنبدخانه با معماری شبیه به گنبدخانههای دوره سلجوقی و با تزیینات پر کار است.
چوبک با استناد به متون میگوید: مولاسرا مرکز فرمانروایی حسن صباح و جانشینانش و نیز مرکز حکومت و مسجد بوده است و واژه مولاسرا به معنای محل استقرار ولی امر مسلمین است.
تاثیر معماری مصر در الموت
او با اشاره به این که معماری الموت در زمان حسن صباح تحت تاثیر مصر بوده است از تاثیر معماری این قلعه در بناهایی از جمله گنبد سلطانیه و رصدخانه مراغه خبر میدهد.
او با اشاره به احتمال وجود اتاقی با کاربری نجوم در قلعه الموت، یکی از مشکلات کاوشهای باستان شناسی در این قلعه را قرار گرفتن بنای اصلی متعلق به دوره اسماعیلیه در زیر ساخت و سازهای دوره صفوی اعلام میکند و میگوید: طبق قوانین یونسکو باید همه دورههای زیستی یک اثر حفاظت شود مگر در صورتی که اثر قبلی مهمتر باشد و یک پرسش مهم پاسخ بدهد.
او بیشترین آسیبهای قلعه الموت را مربوط به دوره قاجار میداند و میگوید: در دوران قاجار از آجرها و مصالح اینجا برای ساخت قلعههای اربابی و حمامها استفاده میشد.
تصویر سه بعدی دانشگاه کلمبیا تخیلی است
حمیده چوبک با انتقاد از تصویر سه بعدی دانشگاه کلمبیا تحت عنوان طرح بازسازی قلعه الموت میگوید: این طرح با اطلاعاتی که تاکنون در کاوشها به دست آمده است همخوانی ندارد و تنها وقتی میتوانیم این طرح را داشته باشیم که کاوشها به طور مستمر انجام شده و قلعه و دیوارهایش از زیر خاک بیرون آورده شوند.
با این حال او پیش بینی میکند با توجه به روند کنونی احتمالا حتی ۵۰ سال نیز برای دستیابی به چنین هدفی کم است مگر این که در روند برنامه ریزیها و تامین اعتبارات تجدید نظر شود.
به گفته او، مشکل قوانین و مقررات و اعتبارات هستند چرا که یک پایگاه نباید مجوزهای دو یا سه ماهه بگیرد بلکه باید در طول سال اجازه کاوش و مرمت داشته باشد.
این باستانشناس با بیان این که از سال ۹۲ تا امسال کاوشی در الموت نشده بود، میگوید: با توجه به وضعیت موجود فقط ۳ ماه در سال امکان کار داریم در حالی که به جز فصل زمستان در مابقی فصول سال میتوان در الموت کار کرد و با استراتژی و برنامه ریزی صحیح و تامین اعتبارات میتوان در مدت ۱۰ سال بازسازی سه بعدی درستی از قلعه الموت داشت.
قلعهای از زمان علویان
قلعه الموت در شمال شرق روستای گازرخان روی یک صخره قرار دارد که با درهها محصور شده است. موقعیت نظامی این قلعه حاکی از هوشمندی و دانش نظامی آن زمان بوده است. این صخره دژ محکمی در دو بخش قلعه پایین و قلعه بالا است، قلعه پایین تاسیسات راهها و دیده بانیها و دیوارههای حفاظتی را شامل میشود و قلعه بالا مرکز حکومت و فرمانروایی بوده است.
حسن صباح بعد از طی دورههای آموزشی در اصفهان و مصر برای تبلیغات فرقه اسماعیلیه به الموت میآید و نخستین ورودگاه او به الموت دره اندج بوده است. او قلعه را در سال ۴۸۳ از مهدی علوی فرمانروای آن به هزار دینار میخرد و در آن جا ساخت و ساز کرده و مخازن آبی ایجاد میکند. بعد از او ۱۷۵ سال جانشینانش در این قلعه زندگی میکنند تا هولاکو خان مغول حمله کرده و رکن الدین خورشاه (آخرین فرمانروای اسماعیلیه در الموت) با مشاوره وزیر خود، خواجه نصیرالدین طوسی در سال ۶۵۴ تسلیم میشود.
اگرچه در متون تاریخی آمده است که از زمان علویان (قرن ۲-۳) در این جا قلعه ای وجود داشته اما به گفته چوبک هنوز در کاوشهای باستان شناسی آثار و مدارکی از دوره علویان به دست نیامده است و همه انچه در بالای قلعه شناسایی شده از زمان حسن صباح به بعد است.