دغدغههای یک خواننده ممنوعالفعالیت بعد از گرفتن مجوز؛
حسین زمان: امثال من ولو اینکه مجوز داشته باشیم، تنها میمانیم
حسین زمان، خواننده ممنوعالفعالیت موسیقی پاپ که با مساعدت دفتر موسیقی برای سه قطعه از ۹ قطعهای که به وزارت ارشاد ارائه کرده مجوز گرفته است، از دغدغههایش برای برگزاری کنسرت گفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، روز گذشته (یکشنبه ۲۲ مهر ماه) حسین زمان (خواننده ممنوعالفعالیت موسیقی پاپ) در صفحه اینستاگرامش از مجوز گرفتن سه قطعه از ۹ قطعهای که به دفتر موسیقی ارائه کرده بود خبر داد، اتفاقی که بعد از ۱۶ سال برای اولین بار رخ میداد.
وقتی که علی ترابی خود دست به کار میشود
او ضمن تشریح جزئیات این اتفاق، توضیح داد: همانطور که در جریان هستید مدت ۱۶ سال بود که من نمیتوانستم هیچ فعالیتی در زمینه موسقی انجام دهم و کارهایم مجوز نمیگرفت تا حدود دو ماه پیش که آقای علی ترابی، از دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت ارشاد تماس گرفتند و از من خواستند که برای صحبت با ایشان به دفترشان بروم.
زمان ادامه داد: من خدمتشان رفتم و ایشان حسننیت بسیاری نشان دادند و گفتند قصد دارم مشکلتان را حل کنم و برای حل شدنش چند تک آهنگ ارائه دهید و من تلاش میکنم مجوزشان را برایتان بگیرم و بعد از اینکه مجوزتان صادر شد، برای کنسرت اقدام کنید تا بتوانیم مجوز آن را هم بدهیم. من همین کار را کردم و ۹ کار آماده داشتم که ارائه دادم.
او افزود: از این ۹ کار، سه کار هنوز کامل نیست و در واقع شش کار کامل ارائه کردهام. از آن شش کارِ تکمیل شده، سه کار، مجوز گرفته است و سه کار دیگر که ترانهسرایش آقای بابک صحرایی است به خاطر نام ایشان مجوز نگرفته است و گفتهاند او به دلایلی صلاحیت گرفتن مجوز ندارد. البته من پی قضیه را گرفتهام و آقای ترابی به من قول دادهاند این مشکل را هم حل کنند. اگر مشکل آن سه ترانه هم حل شود و سه کار بعدی هم که در راه است مجوز بگیرد و با مشکلی مواجه نشود آن وقت من در مجموع ۹ کار آماده و مجوز گرفته دارم و میتوانم به همراه چند کار قدیمیام، کنسرتم را برگزار کنم.
زمان تصریح کرد: تا همین جای کار، اینکه بعد از ۱۶ سال، به سه قطعه مجوز دادهاند، خودش نشانی از شکسته شدن طلسم است. «حسین زمان مجوز گرفت» یک جمله است ولی من برای محقق شدنش سالها جنگیدهام و هیچ وقت هم خسته نشدهام و همیشه هم گفتهام این حق من است و باید بگیرمش و میگیرمش. به هر حال این اتفاق افتاده است و امیدواریم که در ادامه هم مشکلی به وجود نیاید.
او تاکید کرد: البته من قبل از اینکه آقای ترابی تماس بگیرند آخرین التیماتوم را دادم و گفتم اگر مجوز ندهید؛ میآیم جلوی ساختمان وزارت ارشاد بست مینشینم و همهتان هم میدانید که این کار را میکنم و ترس و واهمهای از این کار ندارم. ۱۰ روز بعد از آن با من تماس گرفتند و به دیدنشان رفتم و خالصانه تلاش کردند کارهایی را که لازم است انجام دهند. میدانید مشکلی که برای من ایجاد شده بود در خارج از مجموعه وزارت ارشاد بود و از بیرون به آنها فشار میآوردند و حالا آقای ترابی توانستند با تلاش خودشان این مسئله را تا حدودی مرتفع کنند.
عوامل سه ترانه مجوز گرفته حسین زمان، چه کسانی هستند؟
او در مورد همکارانش در سه قطعه مجوز گرفته، توضیح داد: یکی از ترانهها کار ترانهسرایی جوان است به نام حسین خلجی که ترانهای به نام «ای کاش» را از ایشان میخوانم با آهنگسازی دکتر محمدرضا چراغعلی. دو کار دیگر؛ یکی به اسم «دو راهی» و دیگری به اسم «سراب» است که ترانه هر دو اثر، کار داوود رحمتاللهی است و آهنگسازشان آقای راستین با تنظیم میثم احمدیفر. آن سه قطعه دیگر هم آهنگسازیشان توسط حامد حنیفی، بابک زرین و آقای اکبری انجام شده است.
زمان با خواندن یک بیت از ترانه «ای کاش» ادامه داد: «ای کاش» آرزوهای دست نیافته ما آدمهاست و میگوید: دلم میخواست بزرگ شدم، یه اسب بالدار بخرم/ هر کی که خسته است از زمین به آسمونها ببرم... این مطلع این ترانه است و به نظرم ترانه قشنگی است که بعدا باید بشنویدش.
دغدغههای حسین زمان برای برگزاری کنسرت/یافتن اسپانسری همراه
او در مورد دغدغههایش برای برگزاری کنسرت هم توضیح داد: ببینید بالاخره من ۱۶ سال است فعالیت نداشتهام، یعنی فعالیت داشتهام اما با مردم ارتباط نداشتهام، ارتباطی که از طریق رسانههایی که به هر حال تاثیرگذارند، برقرار شود. خوب یا بد، اجرای زنده و برگزاری کنسرت و حتی حضور در صداوسیما، هر چند که مطلوب من نیست، میتواند به برقراری ارتباط با مردم و ادامه پیدا کردن این ارتباط کمک کند و من از همه اینها محروم بودهام و بین فعالیتهای هنریام از آن زمان تا الان فاصله افتاده است و آخرین کنسرتم سال ۸۱ برگزار شده است و از آن زمان ۱۶ سال میگذرد.
زمان ادامه داد: این روزها برگزاری کنسرت تا حدود زیادی دست واسطهها و دلالهای موسیقی است و کار کردن در این فضا بسیار مشکل است. تهیهکنندهها هم به خاطر حواشی و مسائلی که من داشتهام، جرات نمیکنند سمتم بیایند و اسپانسرها هم که میخواهند بهرهبرداری تبلیغاتی کنند، ترجیح میدهند سراغ کسانی بروند که در بورس هستند و دائم صدایشان و چهرهشان از رسانهها دیده میشود. پس امثال من ولو این که مجوز هم داشته باشیم تنها میمانیم و به صورت شخصی هم که نمیشود کاری کرد. یعنی هزینهها آنقدر بالاست که نمیتوانیم به صورت شخصی کاری کنیم.
او که نزدیک به یک سال است در تهران بهسر میبرد و پیش از آن ۱۶ سال در کیش بود، تصریح کرد: اینها چالشهایی است که پیش رو دارم و اصلیترینش این است که برای کنسرتم اسپانسر پیدا کنم. از طرف دیگر من اصلا تمایل ندارم بلیتهای ۱۵۰ هزار تومانی و ۲۰۰ هزار تومانی بفروشم و جیب مردم را خالی کنم. میل باطنی خودم این است که کنسرتم مجانی و رایگان باشد ولی خب، خیلیها حاضر به گذشتن از هزینههایشان نیستند. این است که مجبوریم صبر کنیم تا کسی پیدا شود که همفکر و همعقیده خودمان باشد و هزینهها را تقبل کند تا ما بتوانیم از روی دوش مردم برشان داریم و به جای بلیت ۱۵۰ هزار تومانی، بلیت ۲۰ هزار تومانی و ۳۰ هزار تومانی بفروشیم. اینها چیزهایی است که ذهن مرا مشغول کرده است و میدانم که بعد از گرفتن مجوز باید با اینها بجنگم.