باستان شناسان در پی بازشناسی بارو و ساختار حصار محوطه هگمتانه
باستان شناسان در فصل بیستم و بیست و یکم کاوشهای باستانشناسی در محوطه هگمتانه به بازشناسی و بازخوانی بارو، پی و ساختار حصار مجموعه در سمت شرق و شمال شرق آن که دچار تخریبهای متوالی شده است، پرداختند.
او افزود: از آنجایی که طی فصول یاد شده، کاوش منسجمی در جبهه شرقی محوطه و در راستای بقایای برج و باروی آن انجام نشده بود این پژوهش در نظر دارد به بازشناسی و بازخوانی بارو، پی و ساختار حصار مجموعه در سمت شرق و شمال شرق آن بپردازد.
وی تصریح کرد: اهداف مهم دیگر مد نظر از کاوش در فصول (بیست و بیست و یک)؛ شناسایی وضعیت چیدمان خشتهای برج و بارو در دوره های تاریخی و مشخص کردن میزان بریدگی، تغییر کاربری و تخریب آثار آن در قرون متأخر اسلامی و دهههای اخیر و بررسی نحوه چیدمان، ابعاد، بافت خشتها و ارتباط و شباهت آن با سایر خشتهای محوطه از نظر زمانی و کارکرد است.
این باستانشناس گفت: در این راستا و با توجه به شبکهبندیهای انجام شده به ابعاد 10×10 متر توسط دستگاه نقشهبرداری، تعداد 13 ترانشه در جبهه شرقی و شمال شرقی محوطه با ابعاد مختلف و به موازات بقایای برج و بارو ایجاد شد.
به گفته وی، نتایج پژوهش نشان میدهد که به علت تخریبهای متوالی و ساختوسازهایی که طی دهههای اخیر در جهت شرقی و شمال شرقی محوطه انجام شده، امکان بازشناسی دقیق کارکرد و ساختار برج و بارو وجود ندارد.
رنجبران با اشاره به این نکته که این تخریبها باعث پاکسازی تمامی بقایای برج و بارو در سمت شرق و شمال شرق محوطه شده و مساحتی در حدود 2000 متر را در بر گرفته است تصریح کرد: با این حال و با توجه به کاوشهای صورت گرفته میتوان شواهد مختصری از تداوم برج و بارو در برخی از ترانشههای کاوش شده را پیگیری کرد.
سرپرست هیأت باستان شناسی افزود: بقایای خشتی به دست آمده در ترانشههای AS35 ،AS37 و AT36 با بقایای خشتهای به دست آمده از ترانشههای AQR31 و AS31.32 واقع در حد نهایی شمال شرق محوطه یکسان بوده و از نظر بافت و ترکیب و ملاط بین آنها مشابهت قابل توجهی وجود دارد.
رنجبران گفت: این شواهد حاکی از وجود خشتهایی مربوط به دوره تاریخی بوده که پس از ساخت و سازها و تخریبهای قرون معاصر به دست آمدهاند.
این باستان شناس افزود: خشتهای به دست آمده از این ترانشهها قابل مقایسه با خشتهای بقایای باقی مانده از برج در سمت شمال محوطه و خشتهای به دست آمده از ترانشه مرکزی و اصلی محوطه هگمتانه است.
او گفت: عموم سفالهای ساده و لعابدار به دست آمده از کاوشهای یاد شده مربوط به قرون متأخر اسلامی و دورههای صفوی تا قاجاراست، با این حال شواهد اندکی نیز از سفالهای مربوط به دوره تاریخی در ترانشههای کاوش شده به دست آمد که همزمانی آنها را با خشتهای بارو نمایش میدهد.
کاوشهای باستان شناسی در محوطه هگمتانه با مجوز ریاست پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری انجام شد.