آلبومی که انتشارش، انتقاداتی از طرف سنتگرایان در پی خواهد داشت
هوشنگ کامکار میگوید که باتوجه به هدفش در ترکیب و همزیستی عوامل سنت و مدرنیته، در «هیچ در هیچ» عرفان سنتی مولانا را با عرفان مدرن بیژن جلالی درآمیخته که ممکن است مورد انتقادهایی از طرف سنتگرایان قرار گیرد.
به گزارش ایلنا، آلبوم «هیچ در هیچ» اثر هوشنگ کامکار روی اشعار بیژن جلالی، هفته اول بعد از پایان ماه رمضان در فرهنگسرای ارسباران رونمایی میشود. اجرای بخشهای آوازی این اثر برعهده ارسلان کامکار، برادر هوشنگ کامکار و صبا کامکار، دختر هوشنگ کامکار است و انتشار آن را رضا مهدوی برعهده دارد.
هوشنگ کامکار در یادداشتی برای این رونمایی نوشته است: بیژن جلالی (1378 - 1306) در خانوادهای که علاقه وافری به شعر و ادبیات، فلسفه و عرفان داشتند بزرگ شد و تاثیرات عمیقی از داییاش، صادق هدایت و خصوصا از کتاب «بوف کورِ» او گرفت. اشعار او سبک سپید دارند و حاصل عرفان مدرنی هستند که نظیرش را میتوان به زبانی ساده در آثار سهراب سپهری یافت . آثار جلالی فاقد وزن، قافیه و قرینهسازی است و اگرچه متاثر از شعر و ادبیات غرب است اما فلسفهاش کاملا ایرانی و شرقی است.
من در «هیچ در هیچ» سعی کردهام که موسیقیام از نظر جملهبندی ملودیک، شیوه هارمونی و فرم و بیان تصاویر صوتی تا حدی با محتوای اشعار هماهنگ باشد. در واقع در موسیقی از نظر ساختمان ملودیک و هارمونیک از عوامل مدرن خاصی استفاده شده است ولی اکثر جملات آوازی به گونهای دارای هویت ملی است. بخشهای آوازی که به صورت دوئت است تا حدی مشکل و پیچیدهاند که در آن از شیوههای پلیفونی و تدابیر کنترپوانتیک و مدولاسیونهای فراوان و دور از هم استفاده شده است. در این اثر ویژگیهای موسیقی ایران به نحوی جدید با هارمونی مختص آن به کار رفته است، همانگونه که خود جلالی از عوامل شعر و ادبیات غربی طوری استفاده کرد که فکر و اندیشه عرفانی او حفظ شود که این بیشباهت به سبک جدید موسیقی ملی ایران نیست.
به کار بردن فرم اشعار و ترتیب آنها با بیتی عرفانی از شعر مولانا از دیگر ویژگیهای منحصر به فرد این اثر است. عرفان مدرن یکی از ویژگیهای اشعار بیژن جلالی است که من در این اثر با توجه به هدفم در ترکیب و همزیستی عوامل سنت و مدرنیته، عرفان سنتی مولانا را با عرفان مدرن جلالی در بیان تصاویر شعری و ملودیک درآمیختهام که وحدت فرمی عارفانهای به کل اثر داده است و این کاری است جدید و هدفمند که ممکن است مورد انتقادهایی هم از طرف سنتگرایان قرار گیرد.
ملودی کوتاه بیت «من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو» در ابتدای اثر و در باندهای مختلف به عنوان لایت موتیف، هم چنین در میزانهای پایانی باند آخر «مرثیهای برای شاعر» در ساز کلارینت که صدایش سمبل مرگ است شنیده میشود.
هدف اصلی من از ارائه چنین اثری به هیچ وجه مسائل مالی و جنبههای دیگر آن نیست و در کل آن را برای شنوندگان خاصی نوشتهام که به نظرم عامهپسند نیستند و در مجموع به پیشرفت و تحول در موسیقی ملی ایران اندیشیدهام. زیرا اعتقاد دارم میتوان از کلیه عوامل و ویژگیهای موسیقی مدرن جهانی و هر تکنیک جدیدی استفاده کرد در حالی که اثر نشانی از موسیقی ایران و هویت ملی داشته باشد.
اجرای بخشهای آوازی را به دلایل خصوصی به ارسلان، برادرم و دخترم صبا سپردهام که از عهده اجرا به خوبی برآمدند. امیدوارم مخاطبان راضی باشند. در پایان از آقای رضا مهدوی به خاطر زحماتی که در انتشار این اثر بدون چشمداشت برگشت مالی کشیدند تشکر و سپاسگزاری میکنم.