نگاهی به نمایش «پناهکاه»؛
تصویری متفاوت از یک جامعه آرمانی
محمدرضا ساختمانگر در یادداشتی که برای نمایش «پناهکاه» نوشته، میگوید: تئاتر «پناهکاه» با به تصویر کشیدن جامعهای بهظاهر سالم در دنیای مدرن، نوع دیگری از جامعه آرمانی انسان امروزی را نمایان میکند. اما همین انسان امروزی در دور باطل چرخه اقتدارگرایی که برآمده از وجود آدمی است، غرق میشود و به همان دلیلی که پوپر میگوید: «بهشت تبدیل به دوزخی دیگر میشود».
گزارش خبرنگار ایلنا، متن کامل یادداشت محمدرضا ساختمانگر بر نمایش «پناهکاه» به کارگردانی فرید قادرپناه و رامین معصومیان به شرح زیر است:
شاید بهترین نقد به یوتوپیا یا همان «آرمانشهر» را پوپر ارائه نموده است که معتقد است در آرمانشهرها – چه افلاطونی و چه مارکسی - منافع فرد قربانی مصالح جمع میشود. البته به گمان برخی این موضوع بدی نیست. اما سیاست زمانی عقلانی است که ما را به هدف نهائی برساند. استدلالهای فلسفی «جامعهآرمانی» روی کاغذ زیبا ماندهاند چراکه آرمان هر فرد تابع گرایشهای شخصی فلسفی او از سعادت است. شاید به همین دلیل «یوتوپیا» یا همان آرامانشهرها خشونتزا هستند. از منظر پوپور شاید خطرناکترین اندیشه سیاسی آرزوی کاملکردن و خوشبخت ساختن انسان است. کوشش برای پدید آوردن بهشت در زمین همواره دوزخ ساخته است.
اما فراتر از نقدها، تخیل یک جامعه خالی از شر و مملو از نیکی برای انسان شیرین است. به همین دلیل شاید هرچه زمان میگذرد تصور میکند که الان وقت آن است که «یوتوپیا» بسازد. چراکه کاملتر شده و فهم بالاتری دارد. ولی زمان نشانگر شکست است. تا شاید وقتی دیگر.
اما به هر حال موضوع بهشت روی زمین دستمایه متفکران و نویسندگان و شاعران برای پرورش این تخیل بوده است. داستانهای فراوانی زائیده شدهاند که شاید «قلعهحیوانات» جورج اورول معروفترین و همهگیرترین آنها باشد. اما هر داستان خوانش خود را از یوتوپیا در پیش ما میگذارد. در فرهنگ ما نیز کم نیستند از این خوانشها. ولی به تازگی نمایشی در گوشهای از این شهر به روی صحنه رفته که نگاهی متفاوت به این مقوله را ارائه میدهد. این است که تئاتر «پناهکاه» به کارگردانی فرید قادرپناه و رامین معصومیان در عمارت ارغنون تهران با به تصویر کشیدن جامعهای بهظاهر سالم در دنیای مدرن، نوع دیگری از جامعه آرمانی انسان امروزی را نمایان میکند. اما همین انسان امروزی در دور باطل چرخه اقتدارگرایی که برآمده از وجود آدمی است غرق میشود و به همان دلیلی که پوپر میگوید: «بهشت تبدیل به دوزخی دیگر میشود».
«رایان» سربازی است که از میانه یک جنگ آخرالزمانی میگریزد اما فرار او از این مهلکه او را به جای بهتری نمیبرد. او در سوراخی میافتد که زیستگاه انسانهایی است که سالیان دراز از تمدن دور بودهاند و در بدو ورودش و بیهیچ دلیلی تصمیم به اعدام او میگیرند. رایان تنها سه روز فرصت دارد تا زندگیاش را دوباره بخرد. اما او بر دل اهالی این جمع مینشیند. با رهبر این گروه دوست میشود. برای این مردم از بیرون میگوید. از لذتها. لذتهایی که طبق قوانین این سوراخ ممنوع شدهاند. چراکه براساس قوانین این جامعه این چیزها انسان را از آرمانهای این بهشت خیالی و خودساخته دور میسازد. بزرگترین ایرادی که به چنین جوامعی است در آدمهای این جمع نیز دیده میشود: «دور شدن از وجود».
رایان برای نجات جان خود هم که شده تلاش میکند از زیباییهای بیرون و دنیای واقعی برای اهالی بگوید. یواش یواش نظم سوراخ بههم میخورد. «پیتر» رهبر گروه در حال مرگ است و سوراخ جانشین میخواهد. پیتر برای اداره این جامعه قوانین سختی وضع کرده است که شکلی مقدس به آن داده و تمرد از آن گناهی بزرگ و جزایی عظیم دارد. طبق همین قوانین «رایان» میبایست اعدام شود اما الان کاندید جانشینی «پیتر» است. پس وسوسه قدرت او را از «رایان» بودن به «پیتر» شدن تبدیل میکند و این دور ادامه مییابد.
«پناهکاه» به کارگردانی دو کارگردان جوان تئاتر، اجرای موفقی دارد. ویژگیهای یک تئاتر خوب را در خود دارد. مختصر و مفید است. اجرایی فیزیکال دارد. بازیگران جوان این نمایش توانایی اجرای حرکات بدنی بسیار زیادی که در این نمایش طراحی شده است را دارند. همین موضوع بیننده را مشتاقتر میکند. از دیگر خصائص این اجرا، توزیع بازی بر روی صحنه است. بازیگران در چهارسوی صحنه پخش میشوند و هر یک بازی خود را میکنند. موضوع داستان گرچه واضح است اما نتیجه آن تا انتها لو نمیرود. استفاده از دکور و نور در جهت داستان در اندازه قابل قبول است و در کل آنچه که این نمایش قصد دارد در ذهن بیننده ایجاد کند به نوعی میسر میشود. تماشاچی با موضوع نمایش درگیر میشود و حتی ساعتها ذهن خود را درگیر میبیند که شاید بتوان گفت مسیر درست را طی کرده است.
حامد ادوای، آیدین بهاری، رامین جعفری، امین جلالی، مینا زرنانی، کاوه مرحمتی و آزاده مشعشعی بازیگران این نمایش هستند و تا پایان اردیبهشتماه این اجرا ادامه دارد.