نخستین آیین آواز در سال جدید برگزار شد
با اجرای «عیدانه» محمد ملاآقایی برای مخاطبان «آیین آواز»، نخستین نشست از برنامههای تخصصی آموزشی در سال جدید برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در بیستمین «آیین آواز» که سهشنبه شب در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، آوازها و تصنیفهای محلی توسط محمد ملاآقایی همراه گروه نوازندگانی که از استان لرستان به فرهنگسرای ارسباران آمده بودند ارائه شد.
محمد ملاآقایی با داشتن صدای پروسعت که لازمه خواندن بسیاری از آوازها و تصانیف زادگاهش است، بهاریهای را به گویش لری برای حاضران در این مراسم اجرا کرد. حماد ملاآقایی (کمانچه)، رضا بیرانوند (تار)، مهدی بیرانوند (کمانچه)، داود بیرانوند (سرنا) و حسن سپهوند (تمبک) همراهان این ردیفدان و خواننده موسیقی محلی بودند.
در ادامه محمدفرزین ذوالقدر به همراه سهتار بهرام آذرشب آوازی را در راست پنجگاه مرکب اجرا کرد. علی عظیمینژادان روزنامهنگار موسیقی و کارشناس ارشد جامعهشناسی از دانشگاه تهران در کنار علی شیرازی کارشناس مجری نشست ارائهکنندگان مبحث فنی و تئوریک ماه بودند که با عنوان «نقد در آواز ایرانی» به تاریخچه و اوضاع نقد آواز ملی و دستگاهی اختصاص داشت.
عظیمینژادان در پاسخ به پرسش کارشناس مجری نشست، تعریفی از واژه نقد ارایه کرد و گفت: کلمه نقد از واژه کریتیسیسم انگلیسی گرفته شده که آن هم برگرفته از کلمه کرینین یونانی است که جداکردن، عیارزدن، سنجیدن و داوری کردن معنی میدهد.
عظیمینژادان افزود: البته برخی، اصل این واژه را با کلمه کِرایسِس یا همان «بحران» از یک ریشه میدانند و به این ترتیب میتوان دو رویکرد مختلف را نسبت به منتقد، شناسایی کرد. یکی رویکردی محافظهکارانه که نقش منتقد را بیشتر مفسر و تحلیلگر مسایل و پدیدههای مختلف میداند، در چنین رویکردی از منتقد میخواهند تا از پرداختن به نقاط ضعف پدیدههای مورد بررسیاش اجتناب کند و دیگری رویکردی است رادیکال. در رویکرد اخیر از منتقدان میخواهند که بیش از شناسایی نقاط قوت یک اثر، در نشان دادن تناقضهای متن مورد بررسی، از خود کوشش نشان دهند و در نتیجه بیش از نقاط قوت اثر بر نقاط ضعف آنها تکیه کنند.
او در قسمت دیگری از صحبتهایش با اشاره به نظریه «قدرت» میشل فوکو که این مفهوم را در تمامی ارکان جامعه، ساری و جاری میداند به این نکته اشاره کرد که در نهادینه شدن سنت نقدناپذیری اهالی فرهنگ و هنر (از جمله موسیقی) تمامی ارکان قدرت در اجتماع سهیم هستند، از جمله اهالی رسانه، خود منتقدین، مخاطبان هنری، نهادهای رسمی و... که همگی در ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند.
عظیمینژادان اضافه کرد: هنگامی که منتقدین بهجای تجزیه و تحلیل دقیق و منطقی آثار هنری، از آنها تعریف و تمجید بیرویه کرده و مخاطبان هنری نیز به صورت کورکورانه از آثار نه چندان جدی استقبال میکنند و مسئولین نهادهای رسمی نیز با ایجاد محدودیتهای زیاد، مانع فعالیت هنرمندان جدی میشوند محصولش همین وضعیتی است که ملاحظه میکنیم.
او همچنین یک منتقد هنری را کسی قلمداد کرد که با رویکردی بیرونی و نگاهی با فاصله به پدیدههای هنری اطرافش مینگرد و با نگاهی فارغ از «تنفر-شیفتگی» نقاط قوت و ضعف یک اثر را نشان میدهد و با اشاره به معانی مختلفی که درباره واژه نقد، «وجود ندارد» گفت: میتوان در یک تقسیمبندی، دو نوع نقد رادیکال و محافظهکارانه را از یکدیگر تفکیک کرد.
عظیمینژادان با یادآوری مقالهای از ادوارد تی کن موسیقیپژوه مشهور در زمینه نقد موسیقی این نکته را مطرح کرد که باید میان توصیف کننده و بررسی کنندگان پدیدههای هنری با معلمان موسیقی و ناقدان حرفهای (واقعی) تمایز قایل شویم و افزود: بررسیکنندگان یا ریویونویسان کسانی هستند که برای مخاطبان عادی در روزنامهها و جراید غیرتخصصی مینویسند و مسلماً خودشان نیز تخصص خیلی خاصی در زمینه مورد بحثشان ندارند. اما معلمان موسیقی افرادی هستند که از دانش کافی در زمینه هنری برخوردارند و علاوه بر توصیفات کلی، تفسیرهای علمی نیز از مسایل مورد ارزیابیشان ارایه میدهند اما به هیچوجه درباره مسایل هنری و موسیقایی، داوری و قضاوت نهایی نمیکنند. در حالی که ناقدان واقعی کسانی هستند که علاوه بر توصیف و تفسیر، ارذشگزاری مدلل نیز ارایه میکنند. بنابراین به زعم من، منتقد جدی و واقعی علاوه بر دارا بودن دانش و بینش خوب و مناسب باید از جسارت ویژهای نیز برخوردار باشد.
عظیمینژادان در ادامه، با الهام از مطلبی از داریوش برادری (روانکاو) نقد نارسیستیک (خودشیفتگانه) را در نقطه مقابل نقد علمی قلمداد کرد که بهجای تجزیه و تحلیل درست مسایل مختلف یا شیفتهوار از یک هنرمند و اثر هنری تعریف و تمجید یا آنها را تخریب میکند و در عین حال تاکید کرد: یک منتقد حرفهای باید حوزه تحقیق، چشم انداز و معیارهایش به خوبی مشخص باشد و میتوان گفت که تفکیک حوزهها یک اصل بنیادین مدرنیته و نقد علمی است. همچنین یک نقد اصیل و خوب به هیچ وجه نباید به حریم خصوصی هنرمند وارد شود و یک منتقد خوب باید تفاوت میان عرصه خصوصی و عرصه عمومی و میان هنرمند خالق متن و شخص بیرون از متن را رعایت کند.
او از مرحوم ساسان سپنتا به عنوان پیشگام نقدنویسی در عرصه آواز ایرانی نام برد که با نوشتن سلسله مقالاتی در مجله موزیک ایران از سال ۱۳۳۷ درباره مسایل متنوع مرتبط با این موضوع، معیارهای تازهای را برای تجزیه و تحیل آواز ایرانی ارایه داد و گفت: مطالب سپنتا هنوز هم تازگی خود را از دست ندادهاند.
عظیمینژادان ادامه داد: جمال سماواتی، ابوالحسن مختاباد، علیرضا میرعلینقی، تورج زاهدی، سعید مجیدی، پیمان سلطانی، سجاد پورقناد و علی شیرازی به عنوان کسانی نام برد که در طی این سالها مطالبی را در زمینه آواز ایرانی به رشته نگارش درآوردهاند و همچنین یادآور شد علی شیرازی که تقریباً در تمامی این سالها بیش از دیگران در زمینه آواز ایرانی مطالبی را نوشته که اکثر آنها در مجله هنر موسیقی چاپ شده است.
در ادامه برنامه نوبت به اجرای امیرعلی هاشمی از آوازخوانان جوان و شاگرد محسن کرامتی رسید که عمران قربانی (نوازنده تار)، علیاصغر عاطفی (تمبک) و خشایار اشکوری (کمانچه) او را همراهی کردند. آوازخوانی مسعود میرزاحیدر خواننده و مدرس آواز به همراه سهتار حسن علینژاد و در نهایت اجرای گروه خانوادگی مظلوم به خوانندگی مسعود مظلوم، سهتار نوازی و همخوانی مهرداد مظلوم و دف مژگان مظلوم پایانبخش نشست بود.
شیرین حیاتبخش، مهران مهتدی، علیرضا حاجیطالب، فاضل جمشیدی، منوچهر سهیلی، علی انصاری، امیرمسعود امیری، علیاکبر کهربایی، هوشنگ حسینی، فریبرز حمیدی، امیر شرفیان، محمد قزلباش، سعید ناظمی، مهیار سهیلی، مسعود عرب، حسین نوریانی، منصور رسولی، سعید مجیدی، احمد بیرانوند و شهرام صارمی ازجمله هنرمندان حاضر در این نشست بودند.
جلسه بعدی (بیست و یکمین) نشست آیین آواز از ساعت ۱۸ روز سهشنبه ۲۵ اردیبهشت در فرهنگسرای ارسباران برگزار خواهد شد.